در شب سرد زمستانی
محدود کردن جشنواره به طیفی از تماشاگران، بیانصافی و بیعدالتی است
مرتضی کاردر_روزنامهنگار
در میان همه انبوه اتفاقهای فرهنگی سی چهل سال گذشته هیچکدام به اندازه نمایشگاه کتاب و جشنواره فیلم فجر عمومیت نیافتهاند.
اولی بداقبال بود چون درست در اسفندی که قرار بود کرونا اعلان شود گفته بود میخواهد فروردینماه برگزار شود و زودتر از همه اتفاقهای فرهنگی به محاق رفت. اما دومی تا دلتان بخواهد خوشاقبال بوده است. سال گذشته کرونا از بیخ گوشاش گذشت و امسال همزمانی دارد از راه میرسد که وضعیت زرد یا آبی شده است. پس باید برگزار شود همچنانکه نمایشگاه کتاب پس از ماهها تأخیر قرار است همین روزها برگزار شود.
جشنواره فیلم فجر میتوانست تجربه جشنواره سینماحقیقت را الگوی خود قرار دهد اگر عمومیت جشنواره فیلم فجر بهاندازهای نبود که سوق دادن انبوه تماشاگرانش به بسترهای تماشای آنلاین و نمایش خانگی فعلاً ناممکن بهنظر برسد. پس ناگزیر است انبوه سینماهایی را که درهایشان در بیشتر وقتهای یک سال گذشته بسته بود، باز کند و تماشاگران را با فاصله دو سه صندلی از یکدیگر بنشاند و پیشتر ایشان را تبسنجی کند و از دالانهای ضدعفونی بگذراند و بهصورتشان ماسک بزند که احتمال بازگشت به وضعیت نارنجی یا قرمز به حداقل برسد.
اما همچنانکه جشنواره فیلم فجر مثل نمایشگاه کتاب تهران متعلق به همه بوده است، محدود کردن جشنواره به طیفی از تماشاگران مثل داوران و فیلمسازان و روزنامهنگاران و اهالی رسانه بیانصافی و بیعدالتی است. آنها که شبهای سرد زمستان را در صفهای دراز جلوی سینماها گذراندهاند همانقدر باید امسال امکان حضور در جشنواره را داشته باشند که داوران و فیلمسازان و روزنامهنگاران و اهالی رسانه. اگر قرار باشد محدودیتی اعمال شود باید برای همه به یک نسبت اعمال شود و اگر قرار باشد گشایشی حاصل شود همه باید به نسبت خودشان از گشایش سهم داشته باشند. جشنواره هیچوقت محدود به گروه خاصی نبوده است و اگر امسال بخواهد بهخاطر کرونا از میان تماشاگران دست به انتخاب بزند دیگر جشنواره فیلم فجر نخواهد بود.