پایان کار «غزالی»
شاهد رقابت علمیها و عبدالرحیم جعفری
ندا زندی
«... پدرم از آنها جدا شد و برای خودش در سرای لالهزار، چاپخانهای را با یک ماشیندستی تاسیس کرد. این ماشین را با پا میزدند و حروف آن زمان در همه چاپخانهها مسطح بود. زینک را هم با سفیده تخممرغ درست میکردند. دستگاهی مثل دیگ بزرگی بود که آن را میگرداندند و زینک و کاغذ چاپی را هم در آن میگذاشتند و سفیده تخممرغ به تعداد زیادی میریختند و آن قدر آن را تکان میدادند و میچرخاندند که وقتی کاغذ را برمیداشتند عکس در آن چاپ شده بود... در طول روز ممکن بود یکیدو صندوق تخممرغ را برای این کار بگیریم و هرکس که رد میشد زردههای تخممرغ را به او میدادیم که بخورد»؛ این بخشی از خاطرات جذاب سیدجمالالدین سیدمهدی دربندی از کار در چاپخانه پدرش و کار با ماشین دستی است که در کتاب «تاریخ شفاهی کتاب» شده است.
او به واسطه همکاری پدرش با ابراهیم رمضانی، در همان نوجوانی به کتابخانه ابن سینا رفت و بهمدت 10سال همانجا ماند و شناخت زیادی از کار نشر و نویسندگان نامی روزگار پیدا کرد. مدتها در چاپخانه علمیها کار کرد و از نزدیک شاهد رقابتها و ماجراهای میان علمیها و عبدالرحیم جعفری بود. او در سال1347 انتشارات غزالی را تاسیس کرد و تا سال1356 حدود 100عنوان کتاب به چاپ رساند اما پس از انقلاب از میزان فعالیتش کاسته شد و «ایران اقلیم عشق» آخرین کتابی بود که توسط انتشارات غزالی به بازار عرضه شد. انتشارات غزالی در نیمه دوم دهه1370 برای همیشه بهکار خود پایان داد.