جو بایدن؛ کسی که از همه امیدوارتر بود
جواد نصرتی- روزنامهنگار
حدود یک سال پیش در همین روزها، هیچکس در آمریکا فکرش را نمیکرد که جو بایدن شانسی برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری داشته باشد، هیچکس به جز خود بایدن. او، آنهایی را که مدام نه میگفتند نادیده گرفت و با تلاش و بیشتر از آن، امید فراوان، به چیزی رسید که او را در تاریخ ماندگار میکند. همه میگفتند بایدن بیش از حد مسن است، بیش از حد بیثبات و بیش از حد کسلکننده است.
به گزارش تایم، او در دورانی که توفان ترامپ آمریکا را در هم میکوبید، از حفظ «روح ملت» سخن میگفت. در دورانی که همه به فکر مقابله به مثل با ترامپ بودند، بایدن معتقد بود که مردم بعد از 4سال درگیری مدام، سازش میخواهند.
او مسیر را مشخص کرده بود و بلیت در دست آماده حرکت بود. اما بهخوبی میدانست، یک مرد سفید 78ساله در این مسیر چیزی کم دارد و اینجا بود که کامالا هریس، سناتور رنگینپوست اهل کالیفرنیا را بهعنوان نامزد معاون اول رئیسجمهور همسفر خود کرد. این کار بایدن، جواب داد. او بیشتر از هر رئیسجمهور دیگری در یک قرن اخیر رأی آورد. هشتاد و یک میلیون آمریکایی به او و مسیری که طی کرده اعتماد کردند و نگران از آینده با او هممسیر شدند.
چنین استقبالی، نتیجه یک سال امیدواری و ایمان نیست؛ بایدن، دهههاست که نماد امیدواری در دنیای سیاست در آمریکا به شمار میرود و حضورش در کاخ سفید، پایان سفری چند دهه ای است.
او وقتی که 30ساله بود، بهعنوان جوانترین عضو وارد سنا شد. اما نزدیک بود قبل از شروع جوانمرگ شود؛ همسر و فرزند یکساله او چند هفته بعد از انتخابات در یک سانحه درگذشتند. بایدن بهخاطر غم سنگین این فقدان و برای رسیدگی به دو فرزند دیگرش که در تصادف مصدوم شده بودند، به فکر ترک سنا افتاد. اما سناتورهای دمکرات او را متقاعد کردند دستکم 6ماه فرصت بدهد و بعد تصمیم بگیرد. او تنها کارهای ضروری را انجام میداد و خودش بعدها گفته بود که در آن مدت، کارمندان دفتر دیگر سناتورها بر سر اینکه او چه زمانی کممیآورد و زیر همهچیز میزند شرطبندی کرده بودند.
حیات سیاسی او اما از مرگ در امان ماند؛ بایدن دوباره ازدواج کرد. در طول سالها به یکی از کهنهکاران مورد احترام سنا تبدیل شد. او مدتها رئیس کمیتههای قضایی و روابط خارجی سنا بود و نقشی کلیدی در برخی تصمیمگیریهای کلان سنا داشت.
او چنان عملکرد خوبی داشت که انتظار میرفت نامزد ریاستجمهوری شود. او سال1988 وارد رقابت شد اما خیلی زود بهخاطر افشای سرقت ادبی او در مقالهای که در مدرسه حقوق نوشته بود و یک سخنرانی، مجبور به کنارهگیری شد. او چنان ضربهای خورد که حتی انتخاب دوبارهاش در سنا هم به خطر افتاد. این مصیبتها کم بود، پزشکان مشکلات مغزی هم در او تشخیص دادند.
بایدن اما، هم از نظر سیاسی و هم از لحاظ فیزیکی زنده ماند. او در سنا، حین بررسی صلاحیت یک نامزد دادگاه عالی، متهم شد که اتهامهای آزار جنسی این نامزد را جدی نگرفته است. در ادامه حیات سیاسیاش، خودش متهم بود که رفتار درستی در همین زمینه ندارد. تصویب قانون کیفری در این دوران هم که گفته میشود باعث پر شدن زندانها از سیاهپوستهاست یکی از انتقادات جدی دیگری است که به بایدن وارد میشود.
او در سال2007، برای دومین بار تلاش کرد وارد کاخ سفید شود. تلاش او این بار هم خیلی زود به پایان رسید، یعنی وقتی که در انتخابات اولیه درون حزبی، در آیووا؛ جایی که باراک اوباما 38درصد آرا را گرفت، کمتر از یک درصد آرا را بهخود اختصاص داد. همین نتیجه کافی بود تا آرزوی قدیمی بایدن برای ورود به کاخ سفید برای همیشه خفه شود.
اما او از طریقی که فکرش را نمیکرد راهی کاخ سفید شد. باراک اوباما او را بهعنوان معاون اول خود برگزید. او به عنوان معاون یک رئیسجمهور محبوب، باید جایگاه مناسبی در میان نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری سال2016 میداشت اما واقعیت، برای بایدن تلختر از همیشه بود. هیلاری کلینتون و برنی سندرز درنظرسنجیها بهمراتب بالاتر از او بودند. یک مصیبت شخصی دیگر، مرگ فرزندش در سال2015، مانع حضور او در انتخابات ریاستجمهوری شد. در همان زمان گفته شد که بایدن آخرین شانسش را برای ورود به کاخ سفید بهعنوان رئیسجمهور از دست داده است.
با توجه به سن و سال بایدن، میشد گفت که این نتیجهگیری منطقی است. وقتی که او تصمیم گرفت که وارد رقابت سال2020 شود، به راحتی میشد انتظار داشت که نامزدهای دیگر، او را پشت سر بگذارند. خیلی راحت میشد پیشبینی کرد که نامزدهای زن و رنگینپوست بیشتر از یک سفید پوست مسن که همیشه گاف میدهد و نماد و یادگاری از قرن بیستم است، شانس دارند. شروع کار هم همینقدر ناامیدکننده بود و او با وجود برخورداری از حمایت جریان میانه حزب، در انتخابات اولیه درون حزبی در آیووا و نیوهمپشایر عملکرد خوبی نداشت و از سندرز عقب افتاد. ورق اما به نفع بایدن چرخید و رأی دهندگان دمکرات، بایدن را با همه نقایص و ویژگیهایش ترجیح دادند. در رقابت نهایی هم بایدن کاری را کرد که در تاریخ ماندگار خواهد شد؛ گفتمان او، تلاشهای بیوقفهاش و امید تمامنشدنیاش، سرانجام به پیروزی برابر دونالد ترامپ؛ یکی از جنجالیترین روسای جمهوری تاریخ آمریکا منجر شد. بایدن بهترین گزینه حزب نبود و حتی همین حالا که دولت او رسما شروع به کار نکرده، جریان پیشرو در حزب دمکرات با بدبینی به او نگاه میکند. اما مزد ممارست، پشتکار و امیدواریاش را گرفت. او در روزهایی به خود امیدوار بود که هیچکس تصور نمیکرد بتوان ترامپ را با آن ایدههای تندروانه و پایگاه رأی خروشانش به چالش کشید. او هرگز دست از تلاش برنداشت. در نهایت، به هدفی که چند دهه، خستگیناپذیر و پیوسته برای آن تلاش کرده بود، رسید. در سالی که کرونا دنیا را زیر و رو کرد و فقدان و از دست رفتن جان و سرمایه و فرصتها خبر هر روز رسانهها بود، بایدن بزرگترین برنده بود. او سرانجام به چیزی که بیش از هر کسی دیگری به آن ایمان داشت، رسید.