تفسیر یافتههای مطالعه بینالمللی «تیمز» عملکرد دانشآموزان ایرانی را قابلقبول نشان نمیدهد
زنگ خطر برای پیشرفت تحصیلی و عدالت آموزشی
فهیمه طباطبایی- خبرنگار
انتشار نتایج اولیه مطالعه بینالمللی «تیمز» در سال 2019از عملکرد ضعیف دانشآموزان ایرانی در مقایسه با سایر کشورهای شرکتکننده در این مطالعه حکایت دارد. براساس نتایج اولیه این مطالعه که از سوی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش منتشر شده، دانشآموزان کشورهای سنگاپور، چینتایپه، کرهجنوبی، ژاپن و هنگکنگ بهترین عملکرد را ارائه کردهاند، اما عملکرد دانشآموزان ایرانی در مقایسه با سایر شرکتکنندگان چندان قابلقبول نبوده است. در درس ریاضی پایه چهارم، میانگین نمرات دانشآموزان ایرانی، 182نمره از میانگین دانشآموزان کشور اول پایینتر بوده و آنها حائز رتبه 50در میان 58کشور شرکتکننده شدهاند. این در حالی است که دانشآموزان ترکیهای، قزاقستانی، اماراتی، بحرینی و قطری در این آزمون عملکرد بهتری از دانشآموزان ایرانی داشتهاند.
در درس ریاضی پایه هشتم هم دانشآموزان ایرانی، بهطور متوسط 170نمره کمتر از میانگین دانشآموزان کشور سنگاپور – که بهترین عملکرد را در این آزمون به ثبت رساندهاند- کسب کرده و از حیث رتبه، پایینتر از کشورهایی همچون ترکیه، قزاقستان، بحرین و امارات به رتبه 29در میان 39کشور شرکتکننده دست یافتهاند. در آزمون درس علوم هم کارنامه دانشآموزان کشورمان، چندان متفاوت با درس ریاضی نبوده؛ بهطوریکه در علوم پایه چهارم، پایینتر از کشورهایی همچون ترکیه، قزاقستان، ارمنستان به رتبه 48در میان 58کشور شرکتکننده دست یافتهاند، در علوم پایه هشتم هم در میان 39کشور شرکتکننده، دانشآموزان ایرانی، رتبهای بهتر از 32بهدست نیاوردهاند.
مطالعه تیمز و پرلز چیست؟
«تیمز» و «پرلز»، یک مطالعه جامع و جهانی در حوزه آموزش است که سیاستها، بافتها، منابع و تصمیمگیریهای آموزشی و همچنین نگرش، عادات و روشها در فرایند یادگیری و یاددهی را بررسی میکند. یکی از ابعاد مهم این مطالعه، آزمون پیشرفت تحصیلی است و در آن عوامل پیشینهای پیشرفت تحصیلی در نظامهای آموزشی کشورهای عضو ارزیابی میشود. مطالعه تیمز شامل 2درس پایهای علوم و ریاضی در پایههای چهارم و هشتم و آزمون پرلز مربوط به سواد خواندن در دوره ابتدایی است.
به گفته عبدالعظیم کریمی، رئیس مرکز ملی مطالعات تیمز و پرلز در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، تیمز و پرلز بیش از آنکه محدود و معطوف به پیشرفت تحصیلی باشد ناظر به جنبههای تشخیصی و تحلیلی است؛ یعنی به تشخیص عوامل کاهش و افزایش پیشرفت و پسرفت کشورها در فعالیتهای آموزشی میپردازد.
کریمی سال گذشته درباره روند انجام این مطالعه در کشورهای مختلف، به رسانهها گفته بود: «انجمن بینالمللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی IEA سیستم آموزش و پرورش کشورهای عضو را ارزشیابی میکند که شامل اهداف، سیاستها، برنامههای تعیین و اجرا و کسب شده میشود؛ یعنی اینکه ما در نظام آموزشی خود در کل چه چیزی را قصد میکنیم و در فرایند اجرا، چگونه اجرا میکنیم تا به اهداف برسیم و اینکه چه دستاوردی در عمل داریم و درنهایت از مبدأ تا مقصد، از نیت تا نتیجه، از درونداد تا برونداد را در یک چرخه سیستماتیک میسنجیم.»
تفسیر عملکرد دانشآموزان ایرانی در آزمون تیمز
در گزارشی که پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش از عملکرد دانشآموزان ایرانی در مطالعه تیمز 2019منتشر کرده، اعلام شده متوسط درصد پاسخ دانشآموزان ایرانی به سؤالات از میانگین کشورهای شرکتکننده 20تا 30درصد پایینتر بوده است.
براساس این گزارش، درصد پوشش سؤالات طرح شده در مطالعات تیمز بهطور متوسط بین 80تا 90درصد است؛ به این معنا که بیش از 80درصد مطالب سؤال شده از دانشآموزان ایرانی جزو برنامه درسی اجرا شده در مدارس ایران است و صرفاً 10تا 20سؤال ممکن است جزو برنامه درسی تدریس شده به آنها نبوده باشد. با این مقدمه، این مسئله حائز اهمیت است که درصد پاسخ درست دانشآموزان ایران به مطالبی که حتما در برنامه درسی خود خواندهاند، بهطور متوسط 30است. این نسبت برای سایر کشورها حدود 45و برای کشورهای ردههای اول مثل سنگاپور، بهطور متوسط حدود 75درصد است. معنای این یافته، تسلط نسبتا کم دانشآموزان ایرانی به محتوای درسی مصوبی است که در مدارس اجرا میشود. این مسئله نگرانکننده هم میتواند در گسترس فزاینده توجه به کتب کمکآموزشی که تا حدی منجر به مهجوریت کتب درسی شده، ریشه داشته باشد و هم در میزان کارآمدی شیوههای تدریس برنامه درسی رسمی کشور.
دیگر نکته مهم در یافتههای مطالعه تیمز درخصوص عملکرد دانشآموزان ایرانی، این است که پاسخ آنها به سؤالات 4گزینهای بهتر از سؤالات تشریحی و پاسخ آنها به سؤالات دانشی سطح پایین، بهتر از لایههای عمیقتر یادگیری بوده است.
این مسئله افزون بر برنامهریزی درسی و روشهای یاددهی و یادگیری در مدارس، میتواند به رواج روشهای یادگیری کنکورمحور حتی در پایههای پایین ارتباط داشته باشد. دیگر ریشه این مشکل میتواند سبک یادگیری دانشآموزان و همچنین سبک تربیتی خانوادهها باشد که از همان آغاز پشتکار در تفکر، حل مسئله و دامنه تحمل و بردباری دانشآموزان پرورش نیافته است. عامل مؤثر دیگری هم در این زمینه وجود دارد و آن باز هم رواج بیش از اندازه کتب کمکدرسی است که منجر به حفظ کردن پاسخهای آماده و از پیش تعیین شده از سوی دانشآموزان میشود.
زنگ هشدار عدالت آموزشی
نتایج اولیه عملکرد دانشآموزان ایرانی در آزمون تیمز 2019درحالی منتشر شده که هم در این مطالعه و هم در مطالعه پرلز، شاخصهایی برای سنجش عدالت آموزشی در کشور نیز به چشم میخورد.
رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش، پیش از این در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم، گفته بود: در آزمون تیمز و پرلز 3دسته دسترسی به منابع یادگیری از طریق خانواده تعریف شده است که عبارتند از: دسترسی به منابع زیاد، دسترسی به منابع متوسط و دسترسی به منابع کم؛ بهطور طبیعی وقتی کودکی در خانوادهای با دسترسی به منابع زیاد حضور دارد به این معناست که وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده بالاست.
وی تأکید کرده بود که طبق یافتههای این مطالعات بینالمللی، در ایران فقط 4درصد دانشآموزان در خانوادههایی هستند که دسترسی به منابع زیاد دارند؛ درحالیکه این رقم برای کره 50درصد، نیوزیلند 41درصد و برای سوئیس 38درصد گزارش شده است و میانگین بینالملل بدینترتیب است که 18درصد دانشآموزان در خانوادههایی هستند که دسترسی به منابع یادگیری زیاد است. به گفته حکیمزاده براساس نتایج آزمون پایه چهارم، 62درصد دانشآموزان ایرانی در خانوادههایی هستند که دسترسی به منابع یادگیری آنها متوسط و 33درصد کم است. این نسبت برای پایه هشتم بدینترتیب است که 55درصد دسترسی به منابع متوسط و 36درصد دسترسی به منابع کم است. نمره دانشآموزان در خانوادههای با دسترسی به منابع یادگیری زیاد 528و در خانوادههای با منابع یادگیری متوسط 443است که 85نمره فاصله را نشان میدهد. در میانگین جهانی 9درصد دانشآموزان از خانوادههایی هستند که دسترسی به منابع یادگیری خیلی کم است؛ درحالیکه در ایران این رقم 33درصد بوده و رقم بالایی است.
این عدد و رقمها، مشخصا از توسعه شکاف طبقاتی در حوزه آموزش و فاصله گرفتن از عدالت آموزشی حکایت دارد که این روزها بیش از اینکه یک واقعیت میدانی باشد، تبدیل به یک آرمان دستنیافتنی شده است.
چه باید کرد؟
مطالعات تیمز و پرلز یک کار پژوهشی عمیق و نوعی ارزشیابی هوشمندانه است که در وسیعترین لایهها و ابعاد، نظام آموزشی را از نظر روشها، اهداف، سیاستها و برنامهریزیها و میزان تحقق اهداف تعیین شده میسنجد. بهعنوان مثال براساس گزارش پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، یافتههای این مطالعه نشان میدهد کشورهای شرق دور مثل سنگاپور، ژاپن و کره به بیش از 70درصد اهداف تعیین شده برنامه درسی خود دست یافته، اما این عدد برای کشور ما حدود 30تا 40درصد بوده است. این یافتهها میتواند هشداری روشنگرانه برای سیاستگذاران و برنامهریزان آموزشی در طراحی نظام آموزشی و فرایند یاددهی و یادگیری باشد. مطالعات تیمز و پرلز میتواند به مثابه یک دیدهبان، نظام آموزشی کشورمان را در 3درس اساسی علوم، ریاضی و سواد خواندن مورد ارزیابی قرار دهد. در این مطالعه، عملکرد دانشآموزان ایرانی هم در مقایسه با سایر کشورهای شرکتکننده و هم در مقایسه با عملکرد خود کشور در سالهای گذشته، قابل بررسی است. با بررسی شکاف آموزشی بین برنامههای تعیین و اجرا شده، میتوان نقاط ضعف و قوت اقدامات و مشکلات موجود در ساختار نظام آموزشی را شناسایی کرد. در مرحله بعد، میتوان با ارائه راهکارهای برخاسته از یافتههای مطالعه و بهرهگیری از تجارب کشورهای موفق به بهبود عملکرد نظام آموزشی کشور مبادرت ورزید. از کاربردهای یافتههای تیمز و پرلز، آگاهی از وضعیت موجود، امکان مداخله مؤثر و بهموقع، تجدیدنظر در تخصیص منابع، بهبود سیاستگذاری آموزشی و حتی ارزشیابی میزان تحقق اهداف سند تحول بنیادین است.