شهرام فرهنگی_روزنامه نگار
آذر سال 1399با خبری تکاندهنده درباره هویج آغاز شد. هویج گران شد. هویج نایاب شد و تکاندهنده از این نظر که مگر هویج هم نایاب میشود؟ آدمها از خودشان و دیگران (به طعنه) میپرسیدند: مگر ممکن است هویج در بازار پیدا نشود؟ هویج که... در هر خاکی بکاری، حتی 2وجب خاک گلدان روی بالکن، دستکم چهارپنجتایی محصول میگیری. هویج که آدمها وقتی میخواهند به کم ارزش بودن چیزی اشاره کنند، میگویند «در حد هویج»، هویج که روی تابلوی آبمیوهفروشی، وسط آن همه انار تا آناناس، هیچ هوسی را برنمیانگیزد. هویج یعنی هیچ، حالا اگر تخممرغ بود باز آدم به دانه و دستگاه جوجهکشی و هورمون رشد و خلاصه هزینههای تولید فکر میکرد ولی هویج؟ مگر ممکن است هویج در بازار پیدا نشود؟ ممکن بود و دلیلش هم به ظاهر شایعهای بود که به تأثیر آب هویج بر پیشگیری از ابتلا به ویروس کووید-19 اشاره میکرد. البته این هم نمیتوانست دلیل قانع کنندهای باشد. در هر صورت، موضوع بحث همچنان هویج بود، نه مثلا تقاضای خرید واکسن فایزر یا هر داروی شفابخش دیگر، فقط هویج، هویج که... به هر حال چند روز پس از انتشار خبر تکاندهنده «هویج نایاب شد»، این جنس به بازار میوه و ترهبار بازگشت. هویجهایی به کلفتی ساق پای فیل، به چروکیدگی پوست کله لاکپشت و به رنگ نارنجی فیلتر سیگار که اگر جلوی خرگوش میریختی، قهر میکرد. کیلویی 10هزار تومان. حالا همین 3سال پیش نوید محمدزاده داشت در فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» دبههای مرغداری را بههم میریخت و فریاد میکشید:« این مرغ مردهها رو به من فروخت دونهای 2هزار تومن... بچهم مرد...» سه سال پیش که نوید محمدزاده در فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء با مرغ 2هزار تومانی خودش و بچهاش و زندگیاش را به فنا داده بود، مرغ پر کنده و خوب تمیز شده کیلویی 7هزار و 500تومان بود. از این موضوع بیشتر حرف نزنیم بهتر است، نه بهدلیلی خاص، فقط به این دلیل که چندان هم اهمیتی نداشت. چون آذر به روز 99.9.9رسید و این روزی بود که تازه به دوران رسیدهها بازهم حرص در هویج ماندهها را درآوردند؛ پرداختهای نجومی برای سزارین در یک روز خاص که خبرگزاری آنا، چند روز پس از انتشارش در شبکههای اجتماعی دربارهاش نوشت: «انتشار شایعه تاریخ تولد لاکچری در روز ۹ برج آذر در سال ۹۹ که در فضای مجازی داغ شده بود، انتقادات زیادی را در میان افکار عمومی به همراه داشت، موضوعی که باعث شد تا خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری آنا با چند بیمارستانی که تقریباً برای زایمان هزینههای بالایی میگیرند تماس بگیرد و در مورد هزینه سزارین در تاریخ ۹ آذرماه حتی در ساعت ۹ پرسوجو کند؛ نتیجه این موضوع باورنکردنی بود، طی تماسها متوجه شدیم سزارین بین ۸ تا ۱۰ میلیون تومان هزینه دارد و خبری از هزینههای هنگفت ۱۳۰ میلیون تومانی که در فضای مجازی گفته میشود نیست! همچنین با توجه به شیوع بیماری کرونا در کشور بسیاری از تصمیم خود برای زایمان در تاریخ لاکچری منصرف شدند». به هرحال چه واقعا شدند و چه نشدند، همچنان برای سهام نماد - سزارین- خاص در بورس شایعهها در فضای مجازی صف خرید تشکیل شده بود. مثلا گفته شد خیلیها برای زایش در 1400.4.4برنامهریزی کردهاند، ولی اینها همه شایعه است چون هیچکس نمیتواند در روز خاص سال 1400 به دنیا بیاید. چنین روزی، یعنی در شناسنامه مقابل تاریخ تولدت نوشته باشند: 1400.00.00(00.00.00) که یعنی چنین نوزادی باید در میانههای آن آخرین صدم ثانیه تا پایان سال 99 شیون آویزان شدنش در جهان هستی را کشیده باشد. چون تا ثانیهشمار به لحظه تحویل سال برسد، توپ که در شود و مجری تلویزیون که جیغ مصنوعی بکشد... پایین تصویر تاریخ را میزنند: 1400.01.01 که لحظه چندان خاصی هم برای به دنیا آمدن محسوب نمیشود و آن لحظه خاص، لحظهای جادویی میان 2سال که نه آن سال است و نه این سال، لحظهای که بیرون از زمان قرار میگیرد، لحظهای که... از دست میرود. بااین همه، چنین تخیلاتی درباره زمان بیشتر مناسب احوال آدمهایی شبیه به کریستوفر نولان است، نه آدمهایی مثل ما که در هویج زندگیشان ماندهاند. ما دستبالا بتوانیم از طریق روند منطقی تخیل، خودمان را یک اتم سرگردان در فضای لایتناهی به سال 1666.6.6 فرض کنیم و خوشحال باشیم. چون منطق میگوید درک اتم از محیط اطراف و وقایع دوروبر نباید بیشتر از درک هویج از رویدادهای بازار میوه و ترهبار باشد. یا حتی میتوانیم خیلی زمینی فکر کنیم و نگران شب یلدا باشیم. چون حتی در قرنطینه سفت و سخت هم هرجا برانی و هرجا بروی، آحاد ملت را نفس به نفس ملاقات میکنی و امشب هم که شب یلداست؛ بلندترین شب سال که شهر روی دیگرش (آنسوی در هویجماندگی) را به رخ میکشد. بنابراین هشدارهای ترافیکی را جدی بگیرید و اگر کار ضروری ندارید، امروز از خانه خارج نشوید. اگر هم خیلی ضروری بود از مسیریاب بخواهید شما را از خیابانهایی ببرد که آجیلفروشی معتبر نداشته باشند. چون آنجا پر از خریداران و فروشندههایی است که با رعایت پروتکلهای بهداشتی آجیل معامله میکنند. براساس آخرین مشاهدات میدانی خبرنگار روزنامه همشهری از آجیلفروشیهای سطح شهر تهران، کفِ قیمت آجیل شب یلدا 300هزار تومان است. خبرنگار روزنامه همشهری در ادامه افزود: «نه قسطی میفروشند و نه جایی وام خریداری آجیل میدهند». با این همه، اگر پیشبینیها از یلدای 99 شبیه به پیشبینیهای سازمان هواشناسی از بارندگیهای ماه آذر از کار در نیاید، حال و هوای امروز و امشب آجیلفروشیهای شهر شلوغ پیشبینی میشود. حالا از آن هویج و سزارین، از این مرغ مرده و شب یلدا، آدم درک میکند، چرا جامعهشناسها آخرین وضعیت شکاف طبقانی را به دهان گشاد پسته خندان تشبیه کردهاند.
متولد 00.00.00
برداشتهایی از چند خبر منتشر شده در برج آذر99
در همینه زمینه :