دادسرا
خاطره‌گویی زورگیر، راز جنایت او را فاش‌کرد
جوان سارق که ٤ سال پیش در جریان سرقتی، جان مردی افغان را گرفته بود هنگامی که در جمع دوستانش در یک قهوه‌خانه از خاطراتش می‌گفت، راز جنایت قدیمی را فاش کرد.
به گزارش همشهری، بامداد هفتم شهریور سال ٩٣ گزارش مرگ اسرار آمیز جوانی افغان به مأموران کلانتری ١١٧ جوادیه اعلام شد. قربانی با ضربات چاقو به قتل رسیده بود و یکی از دوستان وی در توضیح ماجرا به پلیس گفته بود: چند ساعت پیش به همراه سبقت‌الله(متوفی) و دوست دیگرمان برای هواخوری به پارک بعثت رفتیم. حوالی نیمه‌شب بود و می‌خواستیم به خانه برگردیم که ٦ جوان به ما حمله کردند. آنها چاقو وقمه داشتند و هدفشان سرقت و زورگیری بود. ما از ترسمان فرار کردیم اما یکی از آنها سبقت‌الله را گیر انداخت. می‌خواستیم به کمک او برویم اما آن فرد با چاقو ضرباتی به سبقت‌الله زد و بعد از قاپیدن گوشی موبایلش، همگی فرار کردند.
در جست و جوی قاتل
با این اطلاعات گروهی از کارآگاهان جنایی، تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری و همدستانش را شروع کردند و در نخستین اقدام با کمک شاهدان به چهره نگاری ضارب پرداختند. تنها سرنخ پلیس همین تصویر فرضی قاتل بود که با بررسی آلبوم عکس مجرمان سابقه‌دار وی شناسایی شد. او جعفر نام داشت و بررسی‌ها نشان می‌داد از سال ٩١ تا ٩٣ به اتهام کیف‌قاپی در زندان بوده و به تازگی آزاد شده است. این مرد اما پس از جنایت بدون برجا گذاشتن ردی از خود ناپدید شده بود.
پایان ٤ سال فرار
با گذشت حدود ٤ سال از حادثه، چند روز پیش مردی به اداره پلیس رفت و گفت یکی از دوستانش در سال ٩٣ دست به جنایت زده است. وی در توضیح ماجرا گفت: با دوستانم به قهوه‌خانه‌ای در جنوب تهران رفته بودیم که یکی از دوستانم به نام جعفر خاطره‌ای برای ما تعریف کرد. او گفت در سال ٩٣ پس از آزادی از زندان باند کیف‌قاپی و زورگیری تشکیل داده و در جریان یکی از سرقت‌هایش در پارک بعثت، به چند جوان افغان حمله کرده و به یکی از آنها ضرباتی زده است. او می‌گفت احتمالا جوان افغان جانش را از دست داده است. همین کافی بود تا مأموران ٢٠فروردین‌ماه جعفر ٢٥ساله را دستگیر کنند. او همان مجرم سابقه‌داری بود که پلیس تصویر چهره‌نگاری‌‌شده‌اش را در اختیار داشت. متهم دیروز برای انجام تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد اما قتل را انکار کرد. وی گفت: سال٩١تا٩٣ زندان بودم اما پس از پرداخت ٤٠میلیون رد‌مال به شاکیان آزاد شدم و توبه کردم. دیگر سمت خلاف نرفتم و اینکه دوستم ادعا کرده من در قهوه خانه خاطره قتل را بازگو کردم صحت ندارد.
او در حالی خودش را بی‌گناه می‌داند که شاهدان جنایت وی را شناسایی کرده‌اند و دوستانش نیز گفته‌اند که او خاطره حمله به افغان‌ها را در جمع بازگو کرده است. در چنین شرایطی متهم در اختیارکارآگاهان جنایی قرار گرفته و تحقیقات از او ادامه دارد.
