عباس دوران را عوض کرد
ترجیح ایران به جنگیدن با صدام
سعید زاهدی
اگر این یادداشت را در خرداد61 مینوشتم داشتم توضیح میدادم که حالا وقتش است صدام را تنبیه کنیم و باید جنگ را تا سقوط صدام ادامه دهیم اما در سال99وقتی بخواهم کوتاه از سال61 بگویم، باید از علل ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر بنویسم.
با فتح خرمشهر تقریبا اکثر مناطق اشغالی آزاد شد و ارتش عراق هم از بخش عمده مناطق باقیمانده تا مرز عقب نشست و صدام اعلام کرد قطعنامه514 را میپذیرد تا بین ایران و عراق آتشبس شود. در ایران اما فرماندهان میگفتند تا نزدیکشدن به بصره یک گام داریم و فتح بصره یعنی سقوط صدام. ارتش صدام هم تقریبا منهدم شده و این پیروزی سخت نیست. مسئولان استراتژیک و سیاسی هم میگفتند به وعدههای صدام نمیشود اعتماد کرد و در هر حال عراق هنوز در همه مرز در موضع برتر نظامی بر شهرهای ایران مسلط بود. حتی دبیر کل سازمان ملل هم میگفت در هیچکجا درباره موضع صدام در زمینه ادعای حاکمیت بر اروند چرخشی شکل نگرفته است؛ یعنی ادعای اصلی صدام - تسلط بر اروند - هنوز پابرجا بود، بماند که همزمان صدام شهرهای ایران را بمباران میکرد. با این استدلالها و استدلالهایی شبیه به این -که اگر دقیقترش را میخواهید میتوانید در کتاب استاد محمد درودیان با نام «علل تداوم جنگ» بخوانید- ایرانیها جنگیدن را ترجیح دادند. پس برای تسلط بر بصره عملیات رمضان را شروع کردند و به نتیجه نرسیدند؛ شاید چون محاسبه نکرده بودند سرباز عراقی وقتی در خاک خودش میجنگد انگیزه بیشتری دارد. همچنین آن سوی نبرد فرماندهانی هستند که از شکست درس میگیرند و تکرارش نمیکنند؛ دستکم 3-2 بار. ضمن اینکه مسئولان تصور نمیکردند که آمریکاییها از زمستان گذشته تیم مستشاری کسی را به عراق فرستادند تا مقابل پیروزیهای ایران بایستند و با مشورت آنها زمین رمضان بهشدت مسلح شده است.
ناکامی ایران در رمضان، روحیه صدام را برگرداند و او اعلام کرد که کنفرانس سران غیرمتعهدها را در بغداد امن برگزار میکند. برگزاری کنفرانس، ضربه سیاسی مهمی برای ایران بود؛ پس نیروی هوایی فعال شد و به بغداد حمله کرد. آنها پالایشگاه را زدند اما وقتی به ساختمان کنفرانس نزدیک شدند ضدهواییها هواپیمای ایرانی را زدند. عباس دوران اما هواپیمای آتشگرفته را به ساختمان کنفرانس کوبید تا هم اجلاس لغو و هم صدام خاموش شود. ناکامی، تفرقه و ناامیدی آورد. دیگر فرماندهان سپاه و ارتش هم با هم در توافق نبودند. آنها روزها گفتوگو و جدل کردند و سرانجام بعد از 2عملیات کوچک موفق به نامهای مسلم و محرم، به توافق نرسیدند و به نوبت در دوجای رملهای فکه عملیات کردند که اولی در بهمن60 به نتیجه نرسید و بعدی در فروردین62 . با این ناکامیها معلوم شد که مسیر پیروزی بعدی از تحول در ایران میگذرد.