سال سقوط، کاهش تولید
تماشاگران فیلمفارسی با سینمای ایران قهر کردند
سعید مروتی
سال56 بحران اقتصادی سینمای ایران که از چند سال قبل نشانههایش مشهود شده بود شدت گرفت. نشریات سینمایی از بیکاری عوامل نوشتند. روزنامهها گزارشهای زیادی با موضوع شکست سینمای فارسی منتشر کردند. تعداد فیلمهای اکران شده نسبت به سال قبل باز هم کمتر شد و دخل و خرج تهیهکنندگان و صاحبان فیلمها دشوارتر. سینماداران به دلایل انبوه و متنوع ترجیح میدادند فیلم خارجی اکران کنند و تماشاگران دیروز فیلم فارسی یا مشتری فیلم خارجی (بیشتر کمدیهای ایتالیایی، فیلمهای رزمی هنگکنگی و فیلم هندی) شده بودند یا اساسا دیگر سینما نمیرفتند. در غیبت موج نو که در اکران 56فقط یک نماینده (سوتهدلان) داشت، طبقه متوسط به تماشای فیلمهای شاخص خارجی که در سینماهای لوکس تهران و شهرهای بزرگ روی پرده میرفت مینشست. نکته جالب در این سال پررنگ شدن گرایش بازیگران به خوانندگی است. تقریبا در صفحات هنری بیشتر هفتهنامهها اخباری در مورد خواننده شدن هنرپیشهها به چشم میخورد. وقتی تولید فیلم کاهش یافته و آمار بیکاری میان سینماییها بالا رفته، خوانندگی شاید بتواند بخشی از داستان رکود و اوضاع بد اقتصادی را حل کند. اما پرفروشهای این سال که گلیمشان را در این آشفته بازار از آب بیرون کشیدند: «صمد در راه اژدها» نشان داد تیپ نمایشی مرد روستایی و تکرار موقعیت حضورش در شهر همچنان در گیشه جواب میدهد. سری فیلمهای صمد در حالی در دهه50مورد توجه سینماروها قرار میگرفتند که مطبوعات و روزنامهنگاران اعتنایی به آنها نداشتند و حتی سازندهشان نیز آنها را جدی نمیگرفت. در «پشت و خنجر» ایرج قادری از موفقیت تجاری «گوزنها» بهره گرفت و تم اعتیاد و شکست مردی که روزگاری برای خودش کسی بوده را با برداشت و تصور مطلوب خودش، به یکی از معدود فیلمهای عامهپسند سال56تبدیل کرد. فیلم جنجالی «در امتداد شب» در یکی از بدترین سالهای اکران دهه50، رکورد فروش فیلمهای ایرانی را شکست. موفقیت تجاری در امتداد شب، میتوانست نشانهای از تغییر پسند و گرایش تماشاگری باشد که از فضای تکراری فیلمهای فارسی خسته شده بود.
بازگشت موفقیتآمیز علی حاتمی به سینما که در دوران رونق فیلم ایرانی، بیشتر آثارش شکست خورده بود، آن هم در سال سخت56، هیجانانگیزترین اتفاق سینمایی سال بود. سوتهدلان بهترین فیلم سال56 با اکران در یک سینما(کاپری) به موفقیتی چشمگیر رسید. تماشاگرانی که باچشمهای نمناک از کاپری خارج میشدند تماشای این فیلم نوستالژیک را به دیگران توصیه میکردند. عاشقیت دیوانهوار مجید و دستاورد حاتمی در خلق فضا و گذشته مطلوب از دست رفته و نوشتن دیالوگها و مونولوگهایی درخشان کار خودش را کرده بود؛ حتی اگر منتقد چپ روزنامه کیهان، تندترین تعابیر را در موردش بهکار میبرد، سوتهدلان فیلمی نبود که بشود نادیدهاش گرفت.