سایه کارزار آمریکایی بر ایران
کارشناسان بازارهای ارز، بورس و طلا تأثیر انتخاب هرکدام از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بر بازارهای اقتصادی ایران را چگونه تحلیل میکنند؟
مائده امینی
اقتصاد ایران، اقتصاد ایران است، چه انتخاب مردم آمریکا ترامپ باشد چه بایدن. چه قرعه آرای الکترال در لحظات آخر به نام نامزد جمهوریخواه بیفتد چه نامزد دمکرات. به عقیده اقتصاددانها، نقدینگی سمی، پایه پولی فزاینده، کمبود شدید منابع ارزی، به ثمر نرسیدن معاهده FATF و هزار و یک چالش و ابرچالش دیگر،بیش از فشار تحریمهای ترامپ، کار را برای اقتصاد کشور پیچیده کرده است.
فردا همهچیز مشخص خواهد شد، اما بعد از آن چه بر سر بازارهای مختلف ایران خواهد آمد؟ از سوی دیگر این باور وجود دارد که بازارهای اقتصادی، همه واکنشهای روانی نسبت به انتخابات آمریکا را بهنوعی با رصد نتایج نظرسنجی ایالتهای سرنوشتساز، پیشخور کردهاند؛ ریزش مدام بازار سرمایه، کاهش قیمت ارز و کاهش قیمت طلا صحه بر این ادعا میگذارد. از سوی دیگر این نگرش در میان بعضی اقتصاددانان وجود دارد که انتخاب بایدن میتواند زمینه سقوط قیمت دلار را فراهم کند؛ دلاری که همه بازارها بهنوعی از نرخ آن تبعیت میکنند و به آن وابستهاند. در این نگاه، تحلیلگران میگویند از آنجا که بایدن خشونتهای ترامپ را ندارد و قانونمدارتر بهنظر میرسد، احتمال بازگشت آمریکا به برجام تقویت میشود. اما آیا در داخل کشور نرمش کافی برای رسیدن به این آرامش وجود دارد؟ بعید نیست آنها که تحریمهای آمریکا را کاغذپاره میدانستند و نام فرایند مذاکره را امتیاز دادن ایران به آمریکا میگذاشتند، دوباره ساز مخالف خود را کوک کنند تا توافق تاریخی 1+5 هم به سرنوشت FATF دچار شود. از سوی دیگر خود ترامپ هم در اینباره موضع مشخصی اتخاذ نکرده؛ از یک سو وعده تشدید تحریمها علیه ایران را داده و از سوی دیگر مدعی شده که اگر دوباره انتخاب شود میتواند ظرف 4هفته با ایران به توافق جدید برسد.
اما همه تحلیلهای موجود در این دقایق پایانی درنهایت در یک نقطه استراتژیک اشتراک دارند؛ اقتصاددانهایی مثل حسین راغفر یا محسن رنانی بر این باورند: مادامی که ساختار اقتصاد ایران غلط است، ترامپ یا بایدن فرقی ندارد، ما در مسیر توسعه قرار نگرفتهایم و انتخاب این نامزدها صرفا سرعت تخریب اقتصاد ایران و تحلیلرفتن منابع موجود را تغییر میدهد. حالا ایران در مقطعی بسیار حساس و تاریخی بهسر میبرد. رئیس جمهور آمریکا فردا و در کمتر از یکسال، رئیسجمهور ایران انتخاب خواهد شد که میتواند بهطور کلی راه کشور را عوض کند و نتایجی غیرقابل پیشبینی به همراه داشته باشد. بهنظر میرسد وقت آن رسیده که سیاستگذاران داخلی حداقل رویکرد اداره کشور را تغییر دهند یا دستکم به آن فکر کنند که «ناتانائیل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد نه در آنچه بدان مینگری...».
ارز
چیزی شبیه قطعنامه 598
بهاءالدین حسینی هاشمی؛ اقتصاددان
علم اقتصاد حرف خود را روشن و بدون تعارف میزند؛ مابهالتفاوت نرخ تورم داخل و تورم پول خارجی وتئوری برابری قدرت خرید ارزها، کار خودش را کرده است. میخواهم بگویم همه پارامترهای اقتصادی، از درآمد ملی گرفته تا قدرت خرید مردم که قرار بود بر قیمت ارز تأثیر بگذارند، تأثیرشان را گذاشتهاند. من فکر میکنم مجموع این پارامترها درنهایت قیمت دلار را به حول و حوش 20هزار تومان خواهد رساند، اما امروز میبینیم که قیمت دلار به حدود 27 هزار تومان رسیده است؛ افزایش قیمتی غیرواقعی که در عرض چند ماه تجربه کرده است. خب، این بنیه علمی ندارد. وقتی ارزش پول یک کشور کم میشود، اینطور نیست که این کاهش ارزش ناگهان و در بازه زمانی کوتاهی خود را نشان دهد و باید آرامآرام خود را با نرخ تورم وفق دهد. این نوسانات شدید در بازه زمانی کوتاه ریشه در عوامل روانی و دستکاریها در بازار دارد؛ مثلا تهدیدهای ترامپ پشت تریبون رسانهها یا حضور گسترده سوداگران حرفهای در بازار ارز از مهمترین عواملی هستند که نرخ دلار را بیهود بالا بردهاند. البته گاهی دولت هم با تصمیمهای کارشناسی نشده به تشدید بحرانهای قیمتی دامن میزند. البته بگذارید نکتهای را همین ابتدای کار بگویم؛ مبنا و نقطه صفر همه این تنشها، تحریمهای آمریکا علیه ایران است که مادامی که ادامه داشته باشد، بحران جزئی از اقتصاد ما خواهد بود. در داخل کشور هم البته تصمیمات غلطی مثل نپیوستن به معاهدههای بینالمللی، مشکلات ارزی را تقویت کرده و به آن دامن زده است.
اما در این میان نقش انتخابات آمریکا چیست؟ یک سوی این ماجرا ترامپ ایستاده با فشارهای حداکثری، توهین و تهدید که بهنظر میرسد حضور دوباره او بر سر قدرت میتواند منابع ارزی ما، مبادلات پولی و صادرات نفت را از این محدودتر کند و چالشها را بیشتر. آن سوی دیگر ماجرا کاندیدای دیگری وجود دارد که مدعی شده به برجام برمیگردد و سر سازش دارد. واقعیت اما این است که حتی اگر بایدن به برجام برگردد، قرار نیست اقتصاد ایران گلستان شود، اما فشار حداکثری میشکند. شاید کمکم راه سرمایهگذاری کشورهای دیگر در ایران باز شود و روزنههای اندکی برای جبران کاهش منابع ارزی باز شود. اگر ایران و آمریکا روی ریل توافق قرار بگیرند من فکر میکنم شرایطی مانند قبول قطعنامه598 پیش خواهد آمد؛ سقوط قیمتها اتفاق خواهد افتاد. اما اگر ترامپ انتخاب شود، اگرچه من بر این باورم که شرایط اقتصادی از این سختتر نخواهد شد، اما ممکن است بعضی شرایط پیشآمده در آینده، همه محاسبات را بر هم بزند و دلار سقف قیمتی تازهای را تجربه کند. البته فراموش نکنیم که انتخابات سال1400 خودمان هم، تأثیر زیادی بر تعیین نرخ ارز خواهد داشت. همه این حرفها اما درباره تغییرات قیمت در کوتاهمدت است. درنهایت برای رسیدن به ثبات قیمت، باید ساختار اقتصاد ایران و شیوه تعامل آن با جهان اصلاح شود.
بورس
تأثیر سیاستهای داخلی بیش از انتخاب بایدن است
عباسعلی حقانینسب؛کارشناس بازار سرمایه
بررسی نظرسنجیها در ایالات تعیینکننده نشان میدهد که احتمالا برنده انتخابات آمریکا، بایدن است. از آنجا که حقوقیهای فعال در بازار سرمایه عموما نتایج این نظرسنجیها را به دقت دنبال میکنند، امروز میبینیم که کاهش شاخص کل بورس در هفته آخر مهر و هفته اول آبان اتفاق افتاده و بهنوعی پیشخور شده است. درواقع، بخش عمده بازار ما غیرشناور است و تحت مدیریت حقوقیها اداره میشود و این بخش عمده این حس را دارند که بایدن پیروز است و نرخ ارز بهزودی در ایران کاهش پیدا خواهد کرد. اما این، همه علت کاهش بازدهی در بورس نیست و بخش دیگر ریشه در سیاستگذاری کارشناسی نشده دارد که بازار را اصطلاحا فرسایشی کرده است. بخشی دیگر از ضعفهای کنونی بازار، حضور تودهای مردم ناآگاه در بورس است که درکی از نوسان بازار ندارند و فشار تقاضای کاذب را بالا بردهاند.
نقدینگی بالایی در اقتصاد ما تولید شده که بخش عمدهای از آن فریز شده و اگر ترامپ رئیسجمهور شود و فشار حداکثری ادامه پیدا کند، ماشه یک بحران دیگران که ریشه آن در همین نقدینگی فزاینده است رها خواهد شد و عملا دوباره ممکن است نرخ ارز در بازار افزایش پیدا کند. اگر ترامپ باشد و مذاکرهای هم در کار نباشد، من فکر نمیکنم بازار دوباره شاخص 2میلیون تومانی را بهخود ببیند، چراکه تا قبل از تشدید تحریمها، اگر نرخ ارز افزایش پیدا میکرد، شرکتهای فعال در بورس که صادراتمحور هستند میتوانستند محصولات خود را با قیمت بالاتری بفروشند و سود بیشتری بین سهامداران خود تقسیم کنند، اما حالا هرقدر هم که دلار بالا رود وقتی شرکتی برای عرضه محصول خود بازار درستی در اختیار نداشته باشد، روند کاهش تولید را پیش خواهد گرفت، مگر اینکه سیاستهای داخل به این سمت پیش برود که ابزارهای مناسبی در اختیار معاملهگران بورس بگذارد و قیمتگذاری دستوری متوقف شود، چراکه ابزارهای کنونی اصلا مناسب نبوده و اصلا در راستای سرمایهگذاری بلندمدت نیستند. اگر دنبال رونق بورس هستیم باید ابزار حرفهای سرمایهگذاری بلندمدت را طراحی کنیم. منظور از بلندمدت بازه زمانی یک تا پانزدهساله است. بانکها دقیقا از چنین ابزارهایی استفاده میکنند. در چنین صورتی شاخص بهراحتی دوباره عدد 2میلیون را بهخود خواهد دید. تأثیر این ابزارها بیش از انتخاب بایدن یا ترامپ است. در پایان میخواهم بگویم بورس امروز خود را با ارز 12 تا نهایتا 16هزار تومانی تطبیق داده و سهمها از ارزش واقعی خود پایینتر آمدهاند. قرار نیست ریزش شدیدی را در بازار سرمایه تجربه کنیم، خواه ترامپ روی کار بیاید، خواه بایدن.
طلا
بایدن یا ترامپ؛ فرقی برای ما نمیکند
محمد کشتیآرای؛ نایبرئیس اتحادیه طلا و جواهر
انتخابات آمریکا، یک واقعه دوسویه است؛ از یک سو تأثیر خود را بر اقتصاد خود آمریکا نشان خواهد داد و از سوی دیگر تأثیر سیاسی قابلتوجهی بر اقتصاد جهان دارد. انتخاب ترامپ یا بایدن، در درجه اول خود را به شکل تأثیری که در داخل آمریکا خواهد گذاشت، نشان میدهد، چراکه ارزش دلار را در بازارهای مالی این کشور دچار نوسان خواهد کرد. بالارفتن یا پایین آمدن ارزش دلار، قیمت طلا را در بازارهای جهانی تغییر خواهد داد که این تغییر حتما بر نرخ طلا در ایران هم مؤثر خواهد بود. اما درباره تأثیر انتخابات آمریکا در جهان و البته بر ایران باید بگویم که هر کدام از این دو رقیب انتخاب شوند، فرقی به حال ایران نخواهد کرد. سیاستهای آمریکا در برابر ایران همیشه خصمانه خواهد بود و صرفا میتواند تأثیر خود را بر نرخ دلار در ایران بهطور موقت بگذارد. منظورم این است که تأثیر انتخاب هرکدام از کاندیداها در ایران در محدوده زمانی نزدیک انتخابات خود را نشان خواهد داد. چه ترامپ و چه بایدن، درنهایت این سیاست آنها در برابر ایران است که تأثیرگذار خواهد بود. من ایمانی به قولهای بایدن ندارم. آمریکا 40سال است که خود را نشان داده است و چندان به حال ایران فرقی نخواهد کرد. شاید اگر ترامپ انتخاب شود شاهد یک شوک افزایشی قیمت در بازار طلا باشیم، اما بهنظر من این افزایش قیمت پایدار نخواهد بود و در درازمدت میتواند بسته به شرایط در چارچوب منطقی خود پیش برود. گفتنی است که امروز- در لحظه تنظیم این یادداشت- قیمت سکه حباب قابلتوجهی دارد که علت آن عدمتوازن در عرضه و تقاضاست، به همین علت نمیتوان امید داشت که با انتخاب هرکدام از نامزدهای آمریکایی حباب سکه در ایران تخلیه شود.
بهاءالدین حسینی هاشمی
واقعیت این است که حتی اگر بایدن به برجام برگردد، قرار نیست اقتصاد ایران گلستان شود اما فشار حداکثری میشکند
عباسعلی حقانی نسب
بورس امروز خود را با ارز 12 تا نهایتا 16 هزار تومانی تطبیق داده و قرار نیست ریزش شدیدی در بازار سرمایه تجربه کنیم؛
خواه ترامپ روی کار بیاید،خواه بایدن
محمد کشتیآرای
قیمت سکه حباب قابل توجهی داردکه علت آن عدم توازن در عرضه و تقاضاست به همین علت نمیتوان امید داشت که با انتخاب هر کدام از نامزدهای آمریکایی حباب سکه در ایران تخلیه شود