اسلحه گذاشته بودند پشت سرش!
شجاع خلیلزاده لوگوی باشگاه الریان را بوسیده و همین مسئله یک جنجال درست و حسابی به پا کرده است. بازیکنان تازهوارد حتی لوگوی بارسلونا و رئال مادرید را هم نمیبوسند، اما شجاع این کار را در مورد تیمی کرده که بعید است به اندازه تعداد کارمندان باشگاه پرسپولیس هم هوادار داشته باشد! در هر صورت مطابق انتظار رفتار خلیلزاده برای او گران تمام شد و خیلیها به انتقاد از مدافع سابقا متعصب پرداختند. این وسط شجاع هم از خودش دفاع کرده و گفته: «مجبورم کردند لوگو را ببوسم. یکی از مدیران این تیم خواست این کار را انجام بدهم و من نتوانستم رد کنم.» خب راست میگوید. حتی اگر به تصویر دقیقتر نگاه کنید، میبینید که در آن صحنه پشت سر شجاع اسلحه گذاشتهاند. فقط معلوم نیست خلیلزاده این حجم از حرف گوشکنی را چرا در قبال مدیران پرسپولیس نداشت؟
برنده بدون امتحان
بعد از آنکه محمد نادری به استقلال پیوست، همنام بازیگر او پست جالبی منتشر کرد. نادری تلویزیون که سابقه بازی در آثاری مثل شمعدونی و دورهمی را دارد، تصویر خودش را منتشر کرده و پای آن نوشته: «اما این نادری تا ابد پرسپولیسی باقی میماند.» آقا دم شما گرم، اصلا دم همه هوادارانی که بیمنت و خالصانه به تیمهایشان عشق میورزند گرم، اما انصافا آدم این کنایه را زمانی میتواند به دیگران بزند که خودش یک پیشنهاد چند میلیارد تومانی برای پیوستن به اردوگاه رقیب را رد کرده باشد. نکته اینجاست که هیچ وقت هیچکس به یک هوادار نمیگوید بیا فلان قدر پول بگیر و از این به بعد طرفدار تیم مقابل شو. بنابراین او برنده آزمونی است که هیچوقت برگزار نشده. شاید خیلیها که امروز به نادری و شجاع خرده میگیرند، در مقابل چنین وسوسههایی راحت تسلیم میشدند.
داستان سیر و پیاز
این هفته در لیگ قطر الدوحیل و الریان بازی داشتند و در شرایطی که مسابقه با نتیجه یک - یک رو به پایان بود، رامین رضاییان از روی یک ضربه ایستگاهی زیبا گل برتری الدوحیل را به ثمر رساند. شجاع خلیلزاده البته به این مسابقه نرسید و همزمان در حال بوسیدن لوگوی الریان بود؛ با این حال رضاییان از آب گلآلود ماهی گرفت و در اینستاگرام گلش را تقدیم به هواداران پرسپولیس کرد. معلوم است که رامین به شجاع طعنه زده، اما خب او نگران ادامه روابط با همبازی سابقش نیست؛ چون میگویند رضاییان در خود پرسپولیس هم با هیچکس رفیق نبود. حالا این حرفها به کنار؛ طعنهزدن رضاییان به خلیلزاده قشنگ یادآور داستان سیر و پیاز است. استاد انگار ماجرای فرار شبانه خودش به ترکیه و عقد قرارداد با ریزهاسپور را از یاد برده است.
چهار شنبه 7 آبان 1399
کد مطلب :
114190
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/kRX96
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved