سال اصفهانی ها
جنگ اصفهان، نویسندگان جوان زیادی را به دنیای ادبیات داستانی معرفی کرد
حسنا مرادی
هر چه به نیمه دوم دهه1340 نزدیکتر میشد، نویسندگان بالقوه و بالفعل بیشتری دست به قلم میشدند و قصه میساختند. خیلی از نویسندگان کهنهکار دیگر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی را کنار گذاشته و بر داستاننویسی تمرکز کرده بودند. نویسندگان جدید هم میآمدند تا با خلاقیت خود، جایگاهی بین نویسندگان معروف آن دوران پیداکنند. تابستان 1344، نخستین شماره «جُنگ اصفهان» چاپ شد. این جنگ، حاصل دور هم جمعشدن «ابوالحسن نجفی»، «محمد حقوقی» و «هوشنگ گلشیری» و جلسات ادبی آنها با نویسندگان دیگر بود. آنها هر از چند وقت داستانهای حاصل این جلسات را بهصورت جنگ چاپ میکردند. بیشتر این داستانها، داستانهایی نوگرا از نویسندگان جوان مدرنیستی بود که سعی کرده بودند در داستانهایشان اصول داستاننویسی را به خوبی رعایت کنند. جنگ اصفهان، از معدود گاهنامههایی بود که تا چند سال بعد بهصورت مداوم و منظم چاپمیشد و نویسندگان زیادی را به دنیای ادبیات داستانی معرفی کرد. سال1344، سال «صمد بهرنگی» هم بود؛ بهرنگی معلم تبریزی چپگرایی بود که سالها در روستاهای اطراف تبریز به دانشآموزان روستایی درس میداد. قصههای او، برای کودکان و نوجوانان نوشته میشد، اما جهانبینی و فرم روایت آثارش در داستانهای بزرگسالان هم تأثیرات روشنی میگذاشت. او که در سالهای قبل دو مجموعه داستان «عادت» و «تلخون» را چاپ کرده بود، در این سال در کنار مجموعه داستان «بینام»، داستان بلند «اولدوز و کلاغها» را نوشت. این داستان، از ماندگارترین آثار بهرنگی است.
«تقی مدرسی» در این سال رمان «شریفجان، شریفجان» را نوشت. این رمان، در شرح ماجراهایی بود که پس از اجرای قانون اصلاحات ارضی بر سر مردم شهرک شریفجان میآمد. شخصیتپردازیهای رمان، قوی نبود و داستان، شخصیتهای اضافی و بیاثر زیاد داشت؛ انگار که داستان در همان سردرگمی و آشفتگیای گیر افتاده بود که روستاییان ایران با اجرای قانون اصلاحات ارضی دچار آن شده بودند. «بهآذین»، با مجموعهداستان «مهره مار» از سال1344 گذر کرد. بیشتر داستانهای این مجموعه، داستانهایی دور از خلاقیت و پر از لفاظیهای احساساتی بودند که تجربههای دوران جوانی نویسنده از حضور در اجتماع را تصویر میکردند. «جعفر شهریباف» (شهری) هم رمان «حاجی در فرنگ» را چاپ کرد که شرح سفر یک ایرانی به اروپا بود. این رمان با زبانی مطول و پیچیدهگوی راوی، روایت میشد و حرکت جامعه سنتی ایران به سوی تجدد را تصویر میکرد. مجموعه داستان «غصهای و قصهای» نوشته «محمود کیانوش» دیگر اثر چاپشده در سال1344 بود. این کتاب که بهترین اثر کیانوش به حساب میآید، زندگی اجتماعی و خانوادگی را از دید یک کودک روایت میکرد.