تشویق کودکان به پرسشگری
آغاز بهکار انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
ندا زندی
نشر کودک و نوجوان در ایران زمانی مورد توجه قرار گرفت که در غرب کتابهای بسیاری برای این گروه سنی حساس نگاشته شده بود و این نوع ادبیات پیشینهای چندین و چندساله داشت. ادبیات کودک در غرب از قرن 19میلادی آغاز شده و در سده 20، به موازات پیشرفت نظریههای حوزه کودک، توسعه یافته بود. در ایران دهه 30، رشد و توسعه نشر و اقبال مخاطبان به کتاب و کتابخوانی سبب شد تا توجه برخی ناشران آگاه به انتشار آثار کودک جلب شود. مؤسسه انتشاراتی فرانکلین و بنگاه ترجمه و نشر کتاب پیشقراولان چاپ مجموعه کتابهایی برای گروه سنی زیر 18سال بودند. به گفته عبدالحسین آذرنگ؛ «فرانکلین شاخه تهران طی حدود 25سال فعالیتش، حدود 144عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان ترجمه و منتشر کرده است.» در سالهای میانی و پایانی دهه 30 برگزاری 3 نمایشگاه تخصصی ادبیات کودک نقصها وکمبودها را بیش از پیش عیان کرد. مدتی نگذشت که دغدغهمندان آشنا به مسائل کودکان، مقدمات تاسیس شورای کتاب کودک را فراهم آوردند تا امکانات برای تالیف و تدوین کتاب کودک مهیا شود و این ادبیات پرمخاطب و خلاق، رنگ و حال دیگری یابد. گامهای استوار یکی پس از دیگری در مدتزمان کوتاهی برداشته شد تا نوبت به تاسیس «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» در سال1344 رسید. انتشار کتاب از اهداف اولیه و اصلی کانون بود. ترجمه داستان «دختر دریا» از هانس کریستین اندرسن دانمارکی که به «پری کوچک دریایی» ترجمه شد، در 1345 آغاز انتشار کتاب کودک در کانون و «ماهی سیاه کوچولو» به قلم صمد بهرنگی و «گل بلور خورشید» نوشته فریده فرجام از اهم کارهای ابتدایی آن بود. کانون با دعوت از نویسندگان نامداری نظیر بهرام بیضایی، مهدی اخوانثالث، غلامحسین ساعدی، داریوش آشوری، مهرداد بهار و محمدعلی سپانلو دوره درخشانی از ادبیات کودک و نوجوان ایران را رقم زد و جریانی پدید آورد که حتی ادبیات کودک و نوجوان را در خارج از کانون متأثر ساخت. در اغلب داستانهای کانون، در پیش از انقلاب، هدف تنها سرگرم کردن مخاطب کمسنوسال نبود بلکه ترغیب کودکان و نوجوانان به پرسشگری از جهان پیرامونشان و بیدارکردن روح جستوجوگری در آنها ـ همانند آنچه در 2 کتاب «حقیقت و مرد دانا» اثر بهرام بیضایی و ماهی سیاه کوچولو نوشته صمد بهرنگی مشهود است ـ از ویژگیهای ادبیات کانون به شمار میرود.