• چهار شنبه 26 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 7 ذی القعده 1445
  • 2024 May 15
چهار شنبه 9 مهر 1399
کد مطلب : 111737
+
-

روبه‌رو شدن با لحظه پایان زندگی

آنجا که اضطراب محو می‌شود

روبه‌رو شدن با لحظه پایان زندگی

 جمال رهنمایی 

 از مرگ استاد ابوالحسن صبا موسیقیدان و نوازنده چیره‌دست ایرانی که در آذر‌ ماه سال 1336 دارفانی را وداع گفت، داستان جالبی بر جای مانده است. همایون خرم در یادداشتی درباره آخرین خاطره‌اش از ابوالحسن صبا می‌گوید: «دو یا سه روز قبل از مرگ استاد در تالار فارابی کنسرت داشتیم و من به‌ عنوان نوازنده اول ویولن در کنسرت حضور داشتم. استاد مرا بین دو اجرا طبق معمول صدا زدند تا درباره اجرا صحبت کنیم. در بین قدم زدن صحبت‌های بسیاری کردیم و من به‌خوبی یادم مانده که حین سخن گفتن ایشان مدام دو شعر را که گویی بر زبانشان افتاده بود، زمزمه می‌کردند و هر از چند گاهی آنها را تکرار می‌کردند. یکی از مصرع‌ها این بود: «شیشه عمرم شب یلدا شکست» و دیگری به این مضمون که «به کجای این شب ژنده بیاویزم، قبای ژنده خود را». چند روز پس از این اجرا و در شب یلدا استاد فوت کردند».
استاد ابوالحسن صبا در طول 40 سال فعالیت هنری آثار، قطعات و نوشته‌های زیادی از خود بر جای گذاشت و سازهای زیادی که با مهارت و ظرافت به ‌دست خود وی ساخته شده نیز از او به یادگار مانده است. او پزشک، ادیب و موسیقیدان بود.
نحوه مواجهه افراد با مرگ یکی از مهم‌ترین لحظات زندگی انسان‌هاست. پذیرش مرگ به‌ عنوان تنها قطعیت زندگی همه انسان‌ها نتیجه زندگی آگاهانه و رضایتمندانه و نشانه وجود خردی اصیل و کمیاب است که در ادامه زندگی پویا و پربار به ‌دست می‌آید. آرامش در هنگام مرگ با زندگی معنی‌دار‌شده توسط انسان به ‌دست می‌آید.
اضطراب مرگ یکی از 4 اضطراب اصلی انسان بودن و اصلی‌ترین آنهاست. ماهیت انسان حرکت به سوی مرگ است و دانستن و پذیرفتن آن زندگی انسان را پررنگ‌تر و زندگی‌مدارتر می‌سازد.
اروین یالوم در کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال این 4 اضطراب اصلی را مرگ، تنهایی، آزادی (به معنای آزاد بودن برای انتخاب معنای زندگی) و بی‌معنایی زندگی می‌داند.
 داشتن آزادی برای انتخاب معنای زندگی و پذیرش تنهایی عمیق انسانی مرگ را پذیرفتنی کرده و اینگونه ما را از اضطراب‌های عمیق انسان بودن تا آنجا که بتوانیم، رها می‌کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید