قصه نامگذاریها در پایتخت
بیتا تیموری ـ کارشناس حوزه رسانه
قصه بر سر نامگذاری و تغییر نام معابر در پایتخت است. حساسیتها زیاد و البته همه آنها محترم است، اما اینکه در نامگذاریها همه را ببینی، به آن معناست که «حدود مالکیت معنوی شهرها و روستاها» را بهجا آوردهای. باید بدانیم که در هر گسترهای، دیدگاهها و نگرشهایی وجود دارد که شاید به لحاظ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی تاریخی و جغرافیایی فرسنگها باهم فاصله داشته باشند. اما این را نباید بهگونهای معنا کرد که این کشور یکپارچه نیست. در یکپارچگی مخالف و موافق، دوست و دشمن، فقیر و غنی همه هستند.
نامگذاریهای معابر از سوی شورای شهرها بهویژه برای تهران سیاسی نیست و نبوده است. نامگذاری معابر در شهرها استناد قانونی دارد. طبق ماده71 بند24 قانون وظایف و اختیارات، شوراهای شهر و روستا میتوانند نسبت به «تصویب نامگذاری معابر، میادین، خیابانها، کوچه و کوی در حوزه شهری و همچنین تغییر نام آنها» اقدام کنند.
شورای اسلامی پایتخت هم از قاعده نامگذاریها مستثنا نیست. از ابتدای دوره اول تاکنون از نامگذاریهای مناسبتی گرفته تا ضرورت ماندگاری نامی از رخدادها و جانفشانیها، بر پلاک خیابانها، میادین و کوچه پسکوچههای این شهر نشسته است و شورای اسلامی شهر تهران در دوره پنجم با هدف حفظ حرمت و هویت معنوی پایتخت و به رسم قانونمندی حال و هوای نامگذاریهای معابر پایتخت را ترمیم کرد.
محمدجواد حقشناس، رئیس کمیسیون نامگذاری شورای پنجم بارها بر این نکته تأکید کرده است که «یکی از سیاستهای شورای شهر تهران این بوده که بتوانیم نامهای تکراری را بهتدریج تغییر دهیم.»
همچنین ادای دین به یکایک شهدا و نامآوران این مرز و بوم در تمام عرصهها نیز نقطه عطف نامگذاریهای پیش روی شورای شهر تهران بوده و هست؛ درست آنجایی که 40درصد نامهای معابر و خیابانهای پایتخت مزین به نام شهداست اما نامگذاری به نام شهیدقاسم سلیمانی، محمد مصدق، سیمین دانشور، سیمین بهبهانی، توران خانم، بیبی مریم بختیاری، پنج تن سینمای ایران، مشاهیر ادبی و فرهنگی و هنری، عباس کیارستمی، استاد ممیز، استاد قندی، مدافعان حرم، مدافعان سلامت و بازرگان و بانو اعظم طالقانی ازجمله این ادای دین به تمامی سلیقههاست؛ چراکه «شهری برای همه» باید از همه جهات برای همه باشد.
در اینکه نامگذاریها تنها بر خیابانها و معابر جدیدالاحداث باشد، «بایدی» وجود ندارد؛ چراکه در پس نامگذاریها تحقیقها، پرسوجوها، درخواستهای محلی، ملی و تاریخچهها وجود دارد. شاید سنجیده و کارشناسی نباشد که برای هر نامگذاری، خیابان جدیدی ساخته شود که اگر این چنین بود، تهران باید به پهنای ایران ساخته میشد. این در حالی است که دنیا در حال حفظ موقعیت جغرافیایی شهرها و تغییر چهره آنهاست؛ نه گستردگیشان.
شورای شهر تهران هم همانطور که بهدنبال حفظ هویت بافت شهری از تهران قدیم و جدید است، بهدنبال حفظ نامهایی است که برای این کشور خاطرهها و تاریخ ساخته است. نامگذاریها در این عصر دیگر از تو و من گذشته است و پشتوانه مطالبه عمومی دارد. حتی مخالفان برخی نامها از بودن و ضرورت وجودشان گفته و نوشتهاند؛ مانند پیشنهاد نامگذاری معبری بهنام «بازرگان» که از سوی چهرههایی همچون مهدی نصیری، سردبیر سابق روزنامه کیهان عنوان شده است. او روز دوم تیر امسال این پیشنهاد را مطرح کرد و نوشت: «بهعنوان کسی که به مرحوم مهندس مهدی بازرگان نقد فکری و سیاسی دارم، نامگذاری خیابانی را در تهران به نام این چهره معاصر، اقدامی شجاعانه، سنجیده و خیرخواهانه برای تقویت دیانت مردم، تداوم جمهوری اسلامی و وحدت ملی میدانم.» او در پاسخ به آنان که از پیشنهاد این نامگذاری شگفتزده شدهاند در کانال تلگرامیاش توضیح داد: «یکی از مشکلاتی که بسیاری از ما در قضاوت نسبت به آدمها یا برخی موضوعات دچار هستیم، نگاه صفر و صدی است. عدهای ازاینرو که بازرگان دچار اشتباهاتی در اندیشههای دینی یا در مواضع سیاسیاش شده، او را در زمره مطرودانی قرار دادهاند که نباید حتی اسمی از او در میان باشد؛ الا در جایی که قرار است مورد نقد و هجمه قرار بگیرد. بازرگان به تصریح بسیاری از بزرگان، دارای فضایل و خدمات فراوانی نسبت به دین و انقلاب اسلامی بوده و اشتباهاتی که واقعا یا در نظر ما مرتکب شده، نمیتواند نافی این بخش مثبت از زندگی او باشد... .»
و در نهایت سهشنبه 21مرداد، پس از 16سال از فوت بازرگان خیابانی به نامش نامگذاری شد. نشاندن نام مرحوم مهندس مهدی بازرگان بر خیابان سازمان آب واقع در محدودههایی از مناطق 2 و 5 در شورای شهر تهران و نام مرحومه اعظم طالقانی بر کوچهای که در آن سکونت داشته به تصویب رسید و یکشنبه 23 شهریور نامه اعتراض فرمانداری تهران به این نامگذاریها در صحن شورای شهر تهران قرائت شد. این در حالی است که عقل سلیم و شیوه اداره درست شهر که بر مبنای حسن تعامل با مردم، احترام به خدمت، هنر، فرهنگ و همچنین دوراندیشی است، ایجاب میکند این دست سیاستهای اداره یک شهر نهتنها مورد حمایت و تقدیر قرار گیرد، بلکه بهعنوان الگویی کارا در شیوه اداره و مدیریت در بخشهای مختلف کشور مدنظر جدی باشد. باید به این نکته نیز توجه کرد که نامگذاری خیابانها دیپلماسی میانه کالبد شهر است. هر نامی تاریخی دارد و فلسفه وجودی و چه خوب است که همه سلایق و نظرات را دربربگیرد تا آنجا که توهینی به شخص، گروه و ساختار حکومتی کشورها نباشد.