دیکتاتور مُرد
«رضاشاه»، 4مرداد 1323مُرد
حمیدرضا محمدی
خُلق و خوی خاصی داشت. اخلاقش پادگانی بود و به همان نظامیگریاش برمیگشت. رضاخان میرپنج که طی تنها 5سال، به مرتبه سردارسپه و رئیسالوزرا رسیده بود، دست آخر به شاهی رسید و شد «رضاشاه». او جامهای بر تن کرد که زیادی بر تنش گشاد بود. او با همان روحیه قزاقمنشانه خود از نگهبانی اصطبل سفارت هلند به تکیه زدن بر اریکه سلطنت رسید. او تا روز آخر همان اخلاق همیشگیاش را داشت. همانگونه که آغامحمدخان از خاندان زند نفرت داشت، او نسبت به دودمان قاجار چنین بود. دوست داشت شبها تاریخ بخواند و حتی نوشتهاند به آیین زرتشت علاقه پیدا کرده بود.
به قول حسین فردوست «رضاخان در هیچیک از میهمانیهای رسمی شرکت نمیکرد. گاهی محمدرضا و من را با خود، به کاخ گلستان میبرد».
از عاداتش این بود که تریاک میکشید. به او گفته بودند مصرفش با مقداری معین در روز، او را را امراض مصون میدارد. جز این، شراب کنیاک هم جزئی از برنامه روزانهاش بود.
اگرچه به نظم در پوشش توجه داشت اما از عطر سخت گریزان بود.
دوست داشت همه اعضای خانواده بر سر میز غذا حاضر شوند و تنها محمدرضا و شمس بودند که با دیرآمدنشان مماشات میکرد و اجازه داشتند توضیح دهند چرا دیر آمدهاند.
ازجمله رژیم غذاییاش این بود که ناهارش را ساعت دوازده و شامش را ساعت هشت شب و سبکتر از ناهار میخورد. فردوست در خاطراتش آورده که غذایش پلو و خورش، با یک وجب روغن و کباب بود. زمانی به محمدرضا گفته بود که من برنج را اینطور دوست دارم که وقتی میخواهم قاشق را به دهانم فرو کنم از آن روغن بچکد!».
از میان آداب روزگار قزاقیگریاش، شبها روی تخت نمیخوابید و روی زمین برایش تشک پهن میکردند.
اما این شاهِ 196سانتیمتری، برخلاف خلفش، جز آنکه سهبار ازدواج کرد، میلی به هرزگی نداشت و تنها به قدرت خود میاندیشید؛ نکاتی که کمتر شاید درباره مؤسس پهلویها گفته شده باشد.