این نبرد، باشکوه است
فریدون صدیقی/ استاد ارتباطات:
راههای مختلفی برای رسیدن به دامنههای کوه وجود دارد اما یک قله بیشتر وجود ندارد؛ قلهای که مدتهاست همشهری بر آن ایستاده است. مشکل اما این است که چشمانداز پیشرو نمیتواند ثابت و یکسان بماند. آیا همشهری فکر میکند چون در روز منتشر میشود، شب وجود ندارد پس نیازی به چراغ راه نیست؟ قطعا اینگونه نیست.
1- واهمه این است؛ مخاطبان در جهانی که امروز پسفرداست نقطه کانونی ندارند، بیقرار و عزم سیال هستند و مخاطبان دیرین و پیشین بهرغم وفاداری، به دلایل مختلف به تدریج از دست میروند.
2- نگرانی این است؛ گریز اغلب نوجوانان و جوانان از هر گونه مطالعه مکتوب غیردرسی، روزنامه، مجله و البته کتاب، رو به آسمان است؛ پس یعنی 5/4 میلیون دانشجوی کنونی ما در اوقات فراغت با روزنامههای باطله بادبادک میسازند!
3- مسئله این است؛ توسعه و تکثیر نجومی مولتیمدیا در رخبندیهای متنوع و مدرن، انتخاب سهل، آسان، ارزان و رایگان، زیست رسانههای مکتوب را مجبور به حصر، خودزنی و خودبیماری میکند چون زمان مانند مد دریا، منتظر کسی نمیماند.
4- همشهری میباید همچنان در پایبندی به بازار عرضه و تقاضا، هویت دیرین خود را باز جوید چون آگهیهای تجاری و نه فقط نیازمندیها، قلمرو جدی روزنامهای بود که بر قله ایستاده است؟ بیتردید، چون این رویکرد اجتنابناپذیر است.
5- همشهری باید همچنان مکلف به واقعیت ترکیبی مخاطبان در 2دهه نخست نشر خود باشد؟ قطعا همشهری تا همیشهها نیازمند عمومی ماندن است؛ سراسری بودن و بینالمللیشدن برای کشورهای فارسیزبان و ایرانیان ارجمندی که جهانی شدهاند.
6- همشهری میداند که قاعده بازی در زیست کنونی رسانهها، دورشدن تدریجی مخاطبان از رسانههای مکتوب و نزدیکشدن به فضای مجازی است. بیتردید باید و میباید مخاطبان کنونی را وفادار و خوانندگان جدید خلق کند چون میداند یا قرار است بداند برآمد نیاز مخاطبان دیرین و جدید چیست.
7- همشهری واقف بر قدرت محدود یا نامحدود خود در پهنه رسانههای مکتوب است؟ باید چنین باشد، چون میداند لازمه حفظ و ارتقای جایگاه کنونی درگیرشدن عملی با واقعیتهاست؛ یعنی نبرد با موانع و عوامل بازدارنده برای ارتقای کمی و کیفی همشهری، یک نبرد باشکوه و معزز است.
8- روزنامهنویسی البته واقعیتنویسی است اما واقعیت، همه حقیقت نیست. بخشی از حقیقت بیان احساسات و عواطف ماست. بیتردید تنوع عواطف و احساسات، موجب رنگپذیریهای نو به نوی ذهن و زبان روزنامه میشود. همشهری این را به خوبی میداند یا قرار است بیشتر بداند.
9- 25 سال زیباتر از رنگینکمانبودن، موهبت بزرگی برای خالقان و رهروان راستین روزنامهای است که بخش قابلتأملی از تاریخ 180ساله مطبوعات ایران را تشکیل میدهد. بیتردید.
10- سال بعد اما یکسال بعد نیست؛ سال بعد 26 سال بعد است در چگالی زمان و در سپهر جهانی ارتباطات نوین. موجب خرسندی است که همشهری هماکنون از ظرفیتهای پنهان و آشکار ذهن و زبان زیبا برخوردار است و تنها باید فاصله تفکر تا عمل را بیفاصله کند. برای بر قله ماندن باید افق را تبدیل به آفاق کرد. امیدوارم عمیقا و بهسزا .