عروس سیاه پوش
حادثه بزرگ انفجار در بندر بیروت، بار دیگر مشروعیت نظام طایفهای لبنان را برای افکار عمومی این کشور زیر سؤال برده است
بعدازظهری که در تاریخ لبنان ماندگار شد؛ لحظاتی کوتاه که یکی از زیباترین شهرهای خاورمیانه را به ویرانهای جنگزده بدل کرد، مردمی که حیرتزده بهدنبال سرپناهی برای حفظ جان خود بودند و مسئولانی که هیچیک، پاسخی دقیق برای سؤالات بیپایان خبرنگاران نداشتند. نخستین دقایق پس از انفجار بزرگ انبار شماره 12بندر بیروت اینگونه گذشت؛ انفجاری که به باور بسیاری از ناظران و تحلیلگران، منشأ تحولات بزرگی در لبنان خواهد شد. برخی جریانات سیاسی و رسانهای لبنانی به فاصله کوتاهی پس از این شوک بزرگ، باز هم حملات کلیشهای علیه رقبای جناحی- طایفهای خود را از سر گرفتند؛ حملاتی که مبنای مشترک آن، شانه خالی کردن از مسئولیتهای خود و حمله به نقاط ضعف طرف مقابل است. واکنش مردم لبنان اما تفاوتی چشمگیر نسبت به طبقه سیاسی این کشور داشت؛ واکنشی که بیانگر ناامیدی مطلق از بهبود وضعیت و تغییر رویههای سیاسی- اقتصادی بود که لبنان را به این روز کشانده است. آیا عمر نظام سیاسی لبنان واقعا به سر آمده؟ آیا راهی برای نجات این کشور جز تغییر کامل طبقه سیاسی حاکم باقی نمانده؟ فضای شبکههای اجتماعی لبنان طی 48ساعت گذشته مملو از بحث و مجادله بر سر این سؤالات سرنوشتساز بوده است.
ماجرا از چه قرار بود؟
تصاویر انفجار بیروت تکاندهنده و حیرتآور بود؛ تشکیل موجی بزرگ از ابر، بعد از وقوع انفجار در آسمان بیروت همه را به یاد حمله هستهای هیروشیما انداخت. از سوی دیگر ابعاد و شدت لرزش ناشی از انفجار نیز تردیدها درباره منشأ حادثه را بیشتر کرد. برای مثال با وجود آنکه انفجار در بندر بیروت رخ داد، اما شهروندان لبنانی در روستاهای مرزی جنوب این کشور هم کاملا لرزش و موج آن را حس کرده بودند. فراتر از این، مراکز لرزهنگاری در سوریه، اردن و حتی قبرس (در 250کیلومتری سواحل لبنان) نیز همزمان با وقوع انفجار، زمین لرزهای با شدت بیش از 4ریشتر را ثبت کردهاند. آیا واقعا مطابق ادعای منابع لبنانی، علت چنین فاجعهای میتواند انفجار مواد موجود در یک انبار باشد؟
«نیترات آمونیوم» کلید این بحث است؛ عبارتی علمی که احتمالا نام آن با میراثی سیاه در تاریخ لبنان گره خواهد خورد. نیترات آمونیوم یک ماده شیمیایی بلوری شکل و بیرنگ است که بهطور گسترده در بازارهای بینالمللی یافت میشود. تولید سم، مواد منفجره، کبریت و حتی انواع محدودی از آنتیبیوتیکها ازجمله موارد مصرف صنعتی این ماده شیمیایی است. نیترات آمونیوم به تنهایی قابلیت انفجار دارد، شدت انفجار آن بهدلیل وجود اکسید نیتروژن سمی بسیار بالاست، اما به سادگی منفجر نمیشود!
به گفته منابع رسمی لبنان، حادثه بندر بیروت حاصل انفجار «2750تن نیترات آمونیوم» در یک انبار بوده است. تصاویر دقیق حادثه نیز این ادعا را تأیید میکند، چرا که پیش از وقوع انفجار بزرگ، انفجارهای کوچکی نظیر مواد محترقه رخ داده که از پنجرههای شمالی انبار قابل مشاهده است. اما سؤال اینجاست که این حجم از نیترات آمونیوم در محلی استراتژیک مانند بندر بیروت چه میکند و چرا منفجر شده است؟
پاسخ این سؤال باز هم به ساختار فاسد دولتی در لبنان بازمیگردد؛ ساختاری که یکی از کانونهای اساسی آن گمرک است. به گزارش شبکه الجدید لبنان، این محموله نیترات آمونیوم از سال 2014و بدون هیچگونه نظارت و مراقبت کارشناسی در انبار شماره 12بندر بیروت بر اثر اختلافات مالی مصادره و رها شده است! حسان دیاب، نخستوزیر لبنان نیز در نخستین نطق خود پس از وقوع حادثه با تأیید این ادعا گفت: مواد نیترات آمونیوم که علت اصلی فاجعه بود طی 6 سال گذشته بدون هیچ نظارتی در انبارهای بندر رها شده است. دیاب تأکید کرد درباره مسببان این حادثه، اطلاعات ویژهای را با مردم لبنان در میان خواهد گذاشت. اگرچه تمام نهادهای قانونی در لبنان، نظیر گمرک زیرنظر تمام گروهها و احزاب حاضر در قدرت قرار دارد، اما بندر بیروت بهطور سنتی تحت نفوذ جریان وابسته به سعد حریری است.
برآوردهای اولیه، علت انفجار را فعل و انفعالات طبیعی مواد باقیمانده در انبار بر اثر تغییر دما و... طی 6 سال گذشته میدانند. با این حال هنوز هیچ قضاوت قطعی در اینباره مطرح نیست، بهگونهای که برخی منابع غیررسمی از احتمال وقوع حمله موشکی،پهپادی یا حتی عملیات خرابکارانه در بندر بیروت سخن گفتهاند؛ فرضیاتی که طبیعتا متهم ردیف اول در تمام آنها اسرائیل است. اگرچه علت دقیق حادثه پس از پایان تحقیقات رسمی روشن خواهد شد، اما از هماکنون انگشت اتهام به سوی سیستم فاسد اداری و دولتی لبنان متوجه است که زمینه را برای وقوع چنین فاجعهای مهیا کرد.
تخریب سیلوی بیروت و امنیت غذایی لبنان
در تصاویر منتشر شده از محل حادثه، یک بنای بزرگ سیمانی دیده میشود که بخشی از آن در اثر انفجار تخریب شده است. این بنا، مهمترین سیلوی غلات لبنان بود. به این ترتیب علاوه بر تمام مصیبتهای انفجار بیروت، بخش مهمی از ذخیره گندم این کشور و مهمترین انبار مواد غذایی آن از بین رفت. این در حالی است که لبنان در حالت عادی بهدلیل تحریمهای آمریکا علیه حزبالله با مشکلات اساسی برای واردات کالا روبهروست؛ امری که ازجمله نتایج آن، فقدان یا کمبود برخی کالاهای غذایی در بسیاری از مناطق لبنان طی ماههای گذشته و به تبع آن، افزایش سرسامآور قیمتها بوده است. روز سهشنبه و ساعاتی پس از وقوع حادثه، بهتدریج نگرانیها درباره ذخیره استراتژیک گندم و وضعیت نگهداری از مواد اولیه غذایی در میان مردم لبنان نمایان شد. به گفته وزیر اقتصاد این کشور، اگرچه تمام ذخایر گندم موجود در سیلوی بندر از بین رفته، اما ذخایر دیگری در برخی نقاط کشور همچنان وجود دارد. علاوه بر این، ازجمله نخستین کمکهای انسانی به لبنان، چندین کشتی بار گندم و سایر مواد غذایی است که بهزودی در بندر طرابلس در شمال این کشور پهلو خواهد گرفت؛ بندری که تا اطلاع ثانوی قرار است جایگزین بندر ویران شده بیروت باشد.
با این حال نمیتوان به سادگی از بحرانی که در امنیت غذایی لبنان و حتی منطقه شام ایجاد خواهد شد عبور کرد. روزنامه الاخبار در اینباره نوشت: تخریب مهمترین سیلوی لبنان در انفجار روز سهشنبه، تخریب یا ناکارآمدی بسیاری از سیلوهای عراق در اثر جنگ و عدممدیریت و همچنین تخریب بخش استراتژیک سیلوهای سوریه در 10سال گذشته، امنیت غذایی این منطقه را در معرض خطری بیسابقه قرار داده است. از سوی دیگر نباید فراموش کرد مجموعه این تحولات، رژیم صهیونیستی را به پایگاه امنیت غذایی در شرق مدیترانه تبدیل خواهد کرد.
هیروشیما یا چرنوبیل؟
«فاجعهای که رخ داده بیش از آنکه نظیر هیروشیما باشد یادآور چرنوبیل است؛ چرا که اهمال و سوءمدیریت در نظام طایفهای و سهمیهبندی لبنان زمینهساز آن بوده است، نه دشمن خارجی». این بخشی از تحلیل عزمی بشاره، متفکر عربی درباره حادثه انفجار بندر بیروت است؛ تحلیلی که از قضا تا حد زیادی با فضای داخلی لبنان همسویی دارد، چرا که با وجود احتمال نقش داشتن دشمن خارجی (نظیر اسرائیل یا حتی آمریکا)، فضای غالب بر جامعه سیستم فاسد را مقصر اصلی میداند. ازجمله نشانههای این فضا، انتشار گسترده محتوایی در حسابهای کاربران لبنانی در تمام شبکههای اجتماعی این کشور برای اعدام مفسدین دولتی و بانکی است. در این پست آمده:
امروز اندوهگینیم
فردا جنازه شهدایمان را تشییع میکنیم
و پس فردا چوبههای دار را برمیآویزیم
خسارتها چقدر است؟
«بیش از نیمی از بیروت ویران شده، 300هزار نفر بیخانمان شدهاند»؛ فرماندار بیروت سخنان خود درباره ارزیابیهای اولیه از میزان خسارات وارد شده به پایتخت لبنان را اینگونه آغاز کرد. به گفته او، حجم ضررهای مالی بین 3الی 5 میلیارد دلار بوده است؛ رقمی که برای اقتصاد بدهکار لبنان بدون شک معنایی جز فاجعه اقتصادی ندارد. بخش عمدهای از این خسارتها به نابودی کامل زیرساختهایی نظیر بندر، جاده و سیلوی غلات برمیگردد و در مرحله بعد، خسارتهای خیابانی نظیر خرد شدن شیشهها و فروریختن نمای بسیاری از ساختمانها (از جمله قصر ریاستجمهوری) تا شعاع 10کیلومتری محل وقوع حادثه را شامل میشود.
همچنین به گفته هلال احمر لبنان، تا عصر روز گذشته تلفات انسانی این حادثه به بیش از 100کشته و 4هزار مجروح رسیده که حال نزدیک به 60تن از مجروحان وخیم گزارش شده است. این در حالی است که نظام بهداشت و درمان لبنان حتی پیش از وقوع این حادثه نیز بهدلیل بحران کرونا شرایط نامطلوبی داشت.
باز هم ترامپ
حتی در سایه بحرانی نظیر انفجار بزرگ بیروت هم باز ترامپ حاشیهساز است! او در پیام خود درباره این حادثه، از عبارت «حمله خطرناک» برای توصیف ماوقع استفاده کرد؛ امری که تعجب خبرنگاران حاضر در کاخ سفید را بهدنبال داشت. اگرچه برخی در ابتدا تصور میکردند این عبارت در اثر لغزش زبانی از سوی ترامپ بیان شده، اما او در پاسخ به سؤال مجدد خبرنگاران گفت: نظر فرماندهان ارتش آمریکا در این باره، وقوع حمله یا عملیات بمبگذاری است! اگرچه این اظهارنظر رئیسجمهور آمریکا حواشی گستردهای بهدنبال داشت، اما ساعاتی بعد بسیاری از رسانههای مطرح آمریکایی، ازجمله رویترز و نیویورکتایمز به نقل از «منابع ارشد نظامی» صحت آن را تکذیب کردند. فرماندهان نظامی در پاسخ به این رسانهها گفته بودند نمیدانیم ترامپ درباره چه سخن میگوید!
بیروت بهتزده
مارتین چالوف
روزنامه گاردین، بیروت
بیروت صبح چهارشنبه چشمش را به روی یک آشفتگی تازه باز کرد؛ البته اگر فکر کنیم که شب قبلش خوابیده باشد. اتفاقات شامگاه سهشنبه، این شهر را بهتزده کرده است؛ نه، بهتر است بگویم شوکه کرده است. صبح در خیابانها که قدم میزدم، فقط صدای جارو کردن خرده شیشههای باقی مانده از انفجار شب قبلش به گوش میرسید. خیلیها را دیدم که در بالکنهای خانههایشان شیشه جارو میکردند. اغلب ساکنان این آپارتمانها تا چند کیلومتر دورتر از محل انفجار، اصلا شب را نخوابیدهاند. شب قبل در همین خیابانها، صاحبان مغازههای متلاشی شده و نگهبانهای مجتمعهای آپارتمانی آسیبدیده را دیدم که ساکت و مغموم، در پیادهروها، روی تکه سنگی یا صندلی شکستهای نشستهاند. البته چیزی هم برای حفاظت باقی نمانده؛ اگر هم چیزی مانده، رغبتی برای حفاظتش باقی نمانده است. صدای آژیر آمبولانسها از دیشب قطع نشده. نیروهای امدادی همچنان در طول و عرض خیابانها میدوند. عدهای پتک میآورند، عدهای آب بهدست به مردم کمک میکنند. در خیابان «غورو» در نزدیکی محل انفجار، پارکینگ بزرگی را به اورژانس تبدیل کردهاند و زخمیها را به آنجا میآورند. نوارهای نارنجیرنگی دور تا دور این پارکینگ را احاطه کرده و نیروهای امدادی از مردم میخواهند فقط زخمیها وارد شوند. نوارها خونآلود است. هر چه از ساعات اولیه صبح میگذرد، عده بیشتری از خود و دیگران میپرسند: «چطور ممکن است چنین اتفاقی بیفتد؟» اگر این انفجار نتیجه یک اشتباه بوده، چهکسی هزینه این فاجعهای که اتفاق افتاده را میپردازد؟ مقامهای دولت قول دادهاند هزاران پنجرهای که از این شهر شکسته شده را بازسازی کنند. اما قبل از شکسته شدن شیشه این پنجرهها، شیشه اعتماد مردم به دولت شکسته شده است. در میان این مردم، دیگر کسی به دولتمردان و قولهایشان اعتمادی ندارد.
بیروت، میدان جنگ
الکس کرافورد
تلویزیون اسکاینیوز، بیروت
بیروت شبیه میدان جنگ شده است. بیمارستان سنتجورج، یکی از چندین بیمارستان شهر است که بهشدت آسیب دیده است. برق بیمارستان در اثر شدت انفجار قطع شده است. در این بیمارستان، قبل از انفجار هم بهخاطر بستری شدن بیماران مبتلا به کرونا، تخت خالی وجود نداشت. ژنراتورها بهکار افتادهاند. بیمارستان با کمبود شدید خون روبهرو است. تمام راهروها پر از زخمی است. پزشکان و پرستاران خیلیها را در محوطه بیرون بیمارستان، روی برانکارد یا روی زمین، پانسمان میکنند. ناگهان چند آمبولانس و چند ماشین پر از مجروح از راه میرسد. بیمارستان بیش از ظرفیتش مجروح پذیرش کرده است. یکی از پزشکان بخش اورژانس میگوید: «300زخمی داخل بیمارستان هستند، 6اتاق عمل بیوقفه در حال کار است و هنوز زخمی میآید. همه درگیر زخمیها هستند، پزشکان، پرستاران و حتی کادر اداری.» سقف راهروها متلاشی شده است. پنجرهها تماما شکسته و بیماران در وضعیت آشفتهای روی تختها نشستهاند. هر جا قدم میگذاری، صدای شیشههای خرد شده زیر پایت را میشنوی. بیمارستان خود در وضعیت اضطراری است. این خرابیها سالهای سال خواهد ماند؛ چرا که اقتصاد لبنان سالها درگیر فساد و نابسامانی بوده است. قطعی برق اتفاق جدیدی در لبنان و بیروت نیست. مردم در اقتصاد کاملا وارداتی لبنان، پیش از این هم برای تامین مایحتاج خود مشکل داشتند، اکنون با از کار افتادن بندر بیروت، چه خواهد شد؟ پیش از این، اقتصاد لبنان به اندازه کافی از هم گسیخته بود؛ انفجار سهشنبه این اقتصاد را به کلی متلاشی خواهد کرد.