سیاستمدارِ ایرانشناس
سیدحسن تقیزاده 28فروردین به وزارت طرق و شوارع گمارده شد
حمیدرضا محمدی
از آن شخصیتهای ذوابعاد است که از جوانی تا کهنسالی یا سر در عالم سیاست داشت یا در جهان کتاب و تاریخ و ادبیات قلم بهدست داشت. در هریک از این دو، که در آنها گام نهاد، به اعلیدرجه رسید؛ در سیاست، وکالت و ریاست و وزارت و سفارت را تجربه کرد و در عرصه دانش، در معتبرترین نهادهای علمی درس داد و برجستهترین ایرانشناسان او را میشناختند و حرفش را و قلمش را بهمثابه سند میدانستند.
حتی در پاییز1314- برههای که مغضوب رضاشاه شده بود- «[کنگره] انجمن بینالمللی مستشرقین که هر 5 سال یکبار در یکی از ممالک منعقد میشد در رم -پایتخت ایتالیا- بنا شد منعقد شود. به ایران هم اطلاع دادند نمایندهای بفرستند» و شاه هم گفته بود «فلانکس از همه مناسبتر است». این در شرایطی بود که در 6سال پیش از آن، استانداری خراسان، وزارت طرق و شوارع، وزارت مالیه و وزیرمختاری ایران در پاریس را از سر گذراند اما شاه او را معزول کرد.
جایگاه علمیاش چنان بود که بعد از آن کنگره، سِر ادوارد دنیسن راس- شرقشناس انگلیسی- به او تلگراف زد که «آیا شما ممکن است اینجا «لکچرری» تدریس زبان فارسی را در مدرسه قبول بکنید یا نه؟» و آن «اینجا»، مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی (سوآس) یا به تعبیر تقیزاده، «مدرسه السنه شرقی» بود که راس، رئیسش بود. در این میان، آنچه جالب توجه است، شناخت این متخصص زبانهای شرقی از تقیزاده است؛ «او مرا میشناخت و بیش از آنچه من میدانم درباره من اعتقاد داشت». او نوزدهم دی همان سال وارد لندن شد و 6سال ماند و «سالی 800 لیره، ماهی 60لیره» حقالتدریس دریافت میکرد.
پایگاه او چنان بود که نهتنها ریاست نخستین کنگره جهانی ایرانشناسان در تهران (سال1345) را به او سپردند که در گردهماییهای دیگر خاورشناسان که ازجمله در بغداد (سال1329)، مونیخ (سال1336) و کمبریج (سال1343) برگزار شد، بیشک نقش کلیدی ایفا کرد.