رمانی برای فرودستان
داستانی از سیر زندگی و رشد دهقانزاده کُرد؛ از کودکی تا بزرگسالی
علی بزرگیان
پس ازانتشار «تهران مخوف» و تولد رمان اجتماعی در ایران، رمانهایی تحتتأثیر آن به قلم تنی چند از نویسندگان منتشر شد. مهمترینشان رمانهای «روز سیاه کارگر» و «روز سیاه رعیت» در سالهای ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ به قلم احمدعلی خداداده تیموری بود. خداداده در رمان روز سیاه کارگر برخلاف سلف خود به توصیف زندگی طبقه کارگر و عامه رنجبر میپردازد و زنان کشاورز را بهعنوان اعضای طبقه اجتماعی معینی مورد توجه قرار میدهد. آنگونه که خود در مقدمه رمانش نوشته: «تاکنون کتابی که مجموعه زندگانی یکنفر دهکان صحرایی مشروحاً باشد دیده نشده، برخلاف از هر متمولی... هزاران راست و دروغ ساخته و پرداخته و مجلهها منتشر نمودهاند. و اگرچه غرض ما تاریخنویسی نیست بالطبع بعضی وقایع مهمه که بوده اختصاراً نوشته خواهد شد، زیرا که در ایام انقضای عمر همان رنجبر این وقایع روی داده». نویسنده زبان ساده عوام را بهکار میبرد. راوی داستان، بختیار، پسرک کُرد کمسوادی است و نویسنده نثر و دیدگاه حکایت را در حد دانش و دیدههای او نگه میدارد و وقایعی را که پسرک نمیتوانسته شاهد آنها باشد از قول دیگران بازگو میکند. برخلاف رمانهای آن دوره، در این اثر از جملههای قصار ادبی و احساساتی خبری نیست؛ داستانی از سیر زندگی و رشد دهقانزاده کُرد از کودکی تا بزرگسالی بر بستر وقایع تاریخی عصر مشروطه. به قول حسن میرعابدینی این رمان «توصیفی مستند و خواندنی از روستاهای کردنشین، معماری خانهها، نوع غذاها و وضع مشقتبار روستاییان تحت رسم ارباب و رعیتی» است.