سوت و کور
کتابفروشیهای تهران خلوتترین روزهایشان را سپری میکنند
مهرنوش سلماسی_روزنامه نگار
وارد ساختمان شهر کتاب فرشته میشوم. در طبقه همکف که اسباببازی و لوازمالتحریر و وسایل کمک آموزشی عرضه میشود، 2 خانم میانسال و دختر بچهای حدودا ده ساله حضور دارند. از پلهها بالا میروم تا به بخش کتابها برسم. سالنی بزرگ، با قفسههایی شکیل و کتابهای جدید و احتمالا پرفروشی که روی میزها چیده شدهاند. جز مرد جوانی که از کارکنان شهر کتاب است و با دیدن من سمتم میآید، هیچکس دیگری در اینجا نیست؛ «میتوانم راهنماییتان کنم؟»
میگویم دنبال کتاب خاصی نیستم. فقط آمدهام کمی در این فضا نفس بکشم. به میز مقابلم نگاه میکنم که بیشترشان کتابهای تازه منتشرشده هستند. آخرین باری که اینجا آمدم اوایل اسفند بود؛ روزهای اولی که از آمدن کرونا مطلع شدیم. نزدیک یک ساعت در فضای آرام شهر کتاب قدم میزنم، سراغ کتابها میروم، تعدادیشان را تورق میکنم. به دستم الکل میزنم و دوباره روز از نو و روزی از نو. «همه دروغ میگویند» را انتخاب میکنم و از میز کتابهای سینمایی «نیمه تاریک نابغه» را. از فروشنده میپرسم همیشه اینجا اینقدر خلوت است؟ میگوید: «صبحها معمولا خبری نیست. عصر اوضاع بهتر میشود. ولی کلا از وقتی کرونا آمده میزان مراجعهکننده و فروش خیلی کم شده».
خیابان کریمخان، نشر چشمه. ساعت پنج بعدازظهر است و در کتابفروشی چند نفری حضور دارند. میخواهم وارد شوم که پشیمان میشوم. کتابفروشی با توجه به کرونا زیادی شلوغ است. چند دقیقهای کتابهای پشت ویترین را تماشا میکنم و در این فاصله چشمه کمی خلوت میشود، آنقدر که بشود فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کرد. وارد میشوم و نیم ساعتی میان کتابها پرسه میزنم. از آقایی که همیشه اطلاعات خوب و بهروزی هم درباره کتابهای تازه منتشرشده دارد، درباره میزان استقبال مردم میپرسم. پاسخش ناامیدکننده است؛ «نسبت به قبل، فروش خیلی پایین آمده. الان البته اوضاع کمی بهتر است ولی در مقایسه با گذشته میشود گفت خبری نیست.» شعبه کریمخان نشر چشمه یکی از شلوغترین کتابفروشیهای تهران است که هنوز هم میشود نشانههای رونق را در آن دید. لااقل رفتوآمدی در اینجا به چشم میخورد. هرچند به گفته کارکنانش اوضاع به نسبت روزهای قبل از کرونا اصلا خوب نیست.
«با این وضعیت دلار و سکه، این تورم کمرشکن، قیمت خونه و اجارههای سر به فلک کشیده، انتظار داری مردم کتاب هم بخرن؟ تازه کرونا هم هست!»
این را یکی از کتابفروشهای روبهروی دانشگاه میگوید. خیابان انقلاب همیشه شلوغ است. کتابفروشیها اما سوت و کورتر از سابق هستند. باید تهیه یک کتاب خیلی واجب باشد و مثلا کتاب درسی و کمک آموزشی باشد تا فردی برای رفتن به کتابفروشی شال و کلاه کند. این را هم یک کتابفروش دیگر میگوید.
در این چندماه تعدادی از کتابفروشیها تعطیل شدهاند و تعدادی هم آخرین نفس هایشان را میکشند.
تأثیر کرونا بر تشدید بحران غیرقابل انکار است ولی باید اعتراف کنیم که کرونا فقط فاجعه را کمی جلو انداخته است. به هزار و یک دلیل، کتاب نه اولویت مردم است، نه مسئله مسئولان.
خیابان انقلاب همیشه شلوغ است. کتابفروشیها اما سوت و کورتر از سابق هستند. باید تهیه یک کتاب خیلی واجب باشد و مثلا کتاب درسی و کمک آموزشی باشد تا فردی برای رفتن به کتابفروشی شال و کلاه کند