پیمانسپاری ارزی و بازار فرش ایرانی
محمد لاهوتی/ رئیس کنفدراسیون صادرات ایران
فرش ایرانی یکی از چندین کالای مهم صادراتی ایران بوده که نهتنها بهعنوان یک کالا در بازار هدف شناخته و عرضه میشده که بیشتر بهعنوان یک هویت و هنر ایرانی برای خریداران و بهعنوان کالای سرمایهای عرضه میشد و در سالهایی که کشور ما صادرات قابلتوجهی نداشت فرش یکی از مهمترین منابع ارزآوری غیرنفتی کشور محسوب میشد.
اما در ادامه باید افول بازار فرش ایرانی را به سیاستهای ارزی دهه 70نسبت داد چراکه صادرات فرش ایرانی، در سال 1374به اوج خود رسید و رکورد نزدیک به ۲ میلیارد دلار را ثبت کرد این در حالی بود که کل صادرات غیرنفتی کشور کمتر از ۴ میلیارد دلار بود، ولی از آنجا که اجرای سیاستهای انبساطی نادرست ارزی در آن زمان باعث افزایش یکباره قیمت ارز در آن زمان شد، دولت وقت سیاست انقباضی شدیدی در پیش گرفت و با ممنوعیت فروش ارز صادراتی خارج از سیستم بانکی از یکسو و احیای مجدد سیاست نادرست پیماننامههای ارزی از سوی دیگر باعث شد ضمن ضرر هنگفت همه صادرکنندگان، باعث کاهش شدید صادرات و ورشکستگی برخی از صادرکنندگان خوشنام شود.
صادرات فرش هم از این قاعده مستثنی نبود ولی بهدلیل ارزشهای غیرواقعی گمرک با سرعت زیادی از روزهای اوج خود فاصله گرفت و با کاهش تدریجی به پایینترین سطح خود ۳۵۰ میلیون دلار رسید و عملاً بزرگترین عرضهکننده فرش جهان بهراحتی بازار را به رقبای خود واگذار کرد، البته از دلایل کاهش صادرات فرش نیز باید به تغییر سلیقه بازار نیز اشاره کرد، درهمان سالها سلیقه بازار تغییر کرد و کمکم فرشهای چینی و پاکستانی جایگزین فرش دستباف ایرانی شدند و آنان با کپی کردن از طرحهای ایرانی و فروش به قیمت بسیار ارزانتر بر بازار فرش ایرانی غلبه کردند و پس از آن نیز شرایط برای حضور فرش ایرانی سختتر شد ضمن آنکه فرش ایرانی همان سالها از کالای سرمایهای خارج و به کالای سلیقهای تبدیل شد کالایی که در ادامه این بار مغلوب تفاوت ذائقه و سلیقه مشتری شد.
در همان سالها تولیدکنندگان ما قادر نبودند که اقتصاد را بهروزرسانی کنند و با توجه به سلایق مشتری دست به تولید بزنند از یک سو مشتری دچار تفاوت سلیقه شده بود و از سویی دیگر تولیدکننده ایرانی از سلیقه بازار فاصله گرفته بود لذا در ادامه افرادی یا تولیدکنندگانی توانستند در بازار فرش ایرانی ماندگار بشوند که این تغییرات را پذیرفته و در تولیدات خودشان اعمال کردند. لذا امروزه نیز پس از گذشت 20سال از آن سالها بهرغم تمام حمایتهای صورتگرفته از فرش ایرانی متأسفانه هنوز نیز بالاترین رقم صادرات زیر 500میلیون دلار عنوان میشود بنابراین مجموعه این سیاستگذاریها بیانگر آن است که سیاستگذاری در اقتصاد هم میتواند یک صنعت کهن را از پا درآورده و به ورطه نابودی بکشاند.
باید توجه داشت درخصوص صنعت قدیمی فرش ایرانی، موضوعاتی نظیر تحریمهای آمریکا برای فرش ایرانی که یکی از بزرگترین بازارهای صادرکنندگان بود و مکمل سیاستهای آن زمان بود و نبود حمایتهای داخلی را نیز میتوان ذکر کرد.