اقتصاد؛ برگ برنده پوتین
محمد امین خرمی|خبرنگار:
چه بخواهیم، چه نخواهیم «ولادیمیر ولادیمیرویچ پوتین» اکنون محبوبترین چهره سیاسی در روسیه است. چند روز قبل از به قدرت رسیدنش در سال 2000، او گفت که کشورش را «بخشی از فرهنگ اروپا» میداند و حتی احتمال دارد درصورتی که به ریاستجمهوری انتخاب شود، روند عضویت روسیه در پیمان ناتو را آغاز کند. چندماه قبلتر، یعنی زمانی که در پی استعفای ناگهانی بوریس یلتسین از ریاستجمهوری او کفیل این پست بود، حتی گفت: «نمیتوانم تصور کنم که روسیه از اروپا جدا باشد.»
18سال بعد، اروپا و روسیه تمامقد در مقابل هم ایستادهاند. کار به اخراج سفرا کشیده شده، تحریمهای غربیها علیه روسیه افزایش پیدا کرده و تنش میان مسکو و غرب به بالاترین سطح طی 2دهه گذشته رسیده است. فضا برای روسیه اما بسیار متفاوت از دوره یلتسین است. وضعیت اقتصاد پیشرفت چشمگیری داشته، سیاست خارجی متحول شده و مسکو جایگاهش را در جهان احیا کرده است.
پوتین که به قدرت رسید، روسیه بهتازگی سر از اصلاحات گسترده سیاسی دهه 1990یعنی سالهای پس از فروپاشی شوروی سر برآورده بود. بحران مالی سال 1998تازه اتفاق افتاده بود و ولادیمیر پوتین در قامت رئیسجمهور هیچ ایده مشخصی برای اصلاح وضع موجود نداشت. او از سویی مالیات را به نفع سرمایهداران کاهش داد اما همزمان برخی شرکتهای بزرگ را مصادره و ملی اعلام کرد. پوتین روند مصادره را از اموال میخائیل خودروکوفسکی، رقیب سیاسیاش آغاز کرد. در نخستین و دومین دوره حضور پوتین در کرملین، راهاندازی کارخانههای تعطیل شده و رشد ناگهانی قیمت نفت شکوفایی اقتصادی روسیه را بهدنبال داشت و دورهای را رقم زد که در خاطره جمعی روسها باقی مانده است. بر این اساس، درآمدهای مردم بین سالهای 1999تا 2006، دو برابر شد.
بحران مالی جهانی اما روند رشد اقتصادی روسیه را متوقف کرد. نفت، اقتصاد روسیه را شکوفا کرد و بر تعداد ثروتمندان این کشور افزود اما بیتوجهی به چندمحصولیکردن اقتصاد و مدرنیزهکردن صنعت، رفته رفته کاهش روند رشد اقتصادی و رکود را مهمان روسیه کرد. تحریمهای غرب علیه مسکو پس از بحران اوکراین، شرایط را برای این کشور دشوارتر کرد. رشد 7درصدی اقتصاد روسیه در پایان دوره نخست ریاستجمهوری پوتین در سال 2004 به رشد 0.6درصدی در سال 2014رسید. 2سال رکود اقتصادی ثمره این شرایط بود. سال 2017 اقتصاد روسیه بار دیگر سر بلند کرد و به رشد 1.4درصدی رسید تا پوتین به مردم این کشور نوید پایان رکود دهد.
براساس آمار منتشر شده از سوی دولت روسیه، سرانه تولید ناخالص داخلی 9هزار و 900دلاری این کشور پیش از پوتین 3برابر افزایش پیدا کرده و در سال 2017 به 27هزار و 900 دلار رسیده است. متوسط حقوق ماهانه 11برابر شده و از 61دلار به 652دلار رسیده است. همزمان نرخ بیکاری از 13درصد به 5.2درصد رسیده است. تورم 36درصدی در بحران اقتصادی روسیه در سالهای 1998و 1999 اکنون به 2.5درصد کاهش پیدا کرده است. میزان ذخیره ارزی روسیه در سال 2000، حدود 12میلیارد دلار بود. این میزان اکنون به 356میلیارد دلار رسیده است. همچنین ذخیره طلای روسیه اکنون به هزار و 838تن رسیده است.
ولادیمیر پوتین چهره منفور غربیهاست اما براساس نظرسنجیهای مختلف، محبوبیت او در روسیه بین 70تا 80درصد است. با این حال، بسیاری از مردم این کشور، فساد را ویژگی بارز دولتشان میدانند. افزایش ناگهانی تعداد میلیاردرهای روس، نشانهای از این فساد دولتی تلقی میشود. نیویورک و هنگکنگ را اگر کنار بگذاریم، بیشترین تعداد میلیاردرهای جهان در مسکو زندگی میکنند. همزمان تعداد فقرای این کشور هم بیشتر شده است. روسیه حدود 145میلیون نفر جمعیت دارد و براساس آمار دولتی اکنون حدود 20میلیون نفر از مردم زیر خط فقر زندگی میکنند.
این تعداد 4سال پیش حدود 15میلیون نفر بود. این آمار در سال 2000، بیش از 40میلیون نفر برآورد میشد اما افزایش دوباره آمار افراد زیر خط فقر نشان از افزایش شکاف میان فقیر و غنی در روسیه دارد. همزمان طی سالهای اخیر پوتین به سمت ایجاد یک جامعه بسته سیاسی نیز حرکت کرده است. بازداشت مخالفان، بخشی از اقدامات او برای کنترل فضای سیاسی روسیه بوده است. ولادیمیر پوتین تاکنون 2دوره 4ساله و یک دوره 6ساله رئیسجمهور بوده و یک دوره 4ساله هم سمت نخستوزیری را در دست داشته است. او اکنون در آستانه فتح دوباره کرملین وعدههایی داده که برای رأیدهندگان قابل توجه است. افزایش استانداردهای زندگی، کاهش تورم، کاهش بیکاری، کاهش فقر، تقویت جایگاه روسیه در جهان و تبدیل این کشور به قطب تکنولوژی جهان وعدههایی است که بار دیگر رأیها را به نفع «تزار روسیه» به صندوقها خواهدانداخت.