مریم رسولیان ـ رئیس انجمن روانپزشکی ایران
درپی قتل فجیع رومینا (کودک تالشی) بهدست پدرش، انجمن «احیای ارزشها» این هفته نشست تخصصی و تحلیلی با عنوان «آسیبشناسی فرزندکشی» با محوریت قتل رومینا از منظر حقوقی، اجتماعی و روانشناختی را برگزار کرد. در این نشست «سعید مدنی» پژوهشگر مسائل اجتماعی، «مریم رسولیان» روانپزشک، «فرشید یزدانی» مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان و «خسرو منصوریان» مؤسس گروه احیا حضور داشتند. آنچه در ادامه میخوانید بخش اول گفتارهای این نشست است و گفتارهای دیگر با توجه به اهمیت موضوع در روزهای آینده منتشر میشود:
قتل دردناک رومینا و پروندههای مشابه آن موضوعاتی چندوجهی و چندفاکتوری است. اگر در تعریف قتلهای ناموسی کمی دقیق شویم، میبینیم قتلهایی هستند که یا درون خانواده اتفاق میافتند یا بیرون خانواده. اگر درون خانواده رخ دهد اکثرا زن قربانی است. اگر قتل خارج از خانواده باشد، در بسیاری از مواقع قربانی مرد است. یعنی مردی که به ناموس آن خانواده تعرض کرده است.
در قتلهای ناموسی 2مسئله بسیار پررنگ است. یکی شرف و دیگری ننگ است. وقتی این دو در کنار یکدیگر قرار میگیرند به لحاظ روانی فرد بهشدت تحت فشار قرار خواهد گرفت. از اینجا به بعد به ساختار روانشناختی فردی آن فرد بستگی دارد که تحت فشار ناشی از ننگ، شرم و از بین رفتن شرف یعنی ارزش بسیار بزرگی را از دست داده و به جای آن بیآبرویی بزرگی را بهدست آورده است، چه واکنشی نشان دهد. در واقع تمام روان فرد مورد تجاوز قرار گرفته است. گویی به پدر رومینا تجاوز شده است و این احساس پر شرم و ننگ منجر به این میشود که باید آن را پاک کند، جامعه از او انتظار دارد که اگر تو او را بکشی و یا تنبیه بکنی نشان میدهی که غیرت و شرف داری. این بحثی معمولی بین زنان و مردان جامعه است.
نتیجه یکی از پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده بود، نشان داد که در شرایطی که افراد تهییج نیستند (دقت داشته باشیم وقتی فرد تهییج باشد، قضاوتش فرق میکند) و به لحاظ عاطفی خنثی هستند از آنها پرسیده شد که آیا بهنظر شما قتلهای ناموسی درست است یا نه؟ در استان کردستان 26درصد مردها قتلهای ناموسی را درست میدانستند. این بدان معنا است که اگر این فرد که در حالت خنثی عاطفی است اگر تهییج شود و بهاصطلاح غیرتش بهجوش بیاید، 26درصد 2برابر میشود.
مهمترین عامل این اتفاق پذیرش اجتماعی این مسئله است. پذیرش اجتماعی باعث دامن زدن به نقطهضعفهای فردی و روانشناختی میشود. همه ما در این ماجرا شنیدیم که پدر رومینا مرگ موش خریده اما واقعیت این است که اطلاعات ما در حد اخبار رسانههاست و بهعنوان محققان اینها را راستیآزمایی نکردیم. به هرحال این پدر به همه ابعاد ماجرا فکر کرده، یک قتل نسنجیده نبوده است. به مجازات و تنبیه هم فکر کرده است همه اینها نشان میدهد او با خودش درگیر این چالش بوده که این کار را بکنم یا نکنم؟ اما در نهایت نتوانسته تحمل کند و دست به اقدامی با این میزان خشونت زده است. طبیعتا بنده از جایگاهی که دارم از بعد روانشناسی فردی صحبت میکنم و از همین بعد هم چند نکته را یادآوری میکنم. یکی اینکه تکلیف ما با رابطه جنسی و با جنسیت مشخص نیست. وقتی ما صحبت از زنانگی میکنیم در ذهن همه ابعاد جنسی ماجرا پررنگ میشود. این بعد هم هست و طبیعی هم است اما به میزان اینکه روان آدمها رشد میکند میتواند بین اینها افتراق بگذارند. مثلا فردی که لباس باز میپوشد حتی اگر در فرهنگی زندگی کند که محدودیت پوشش وجود ندارد، اگر مورد تعرض مردی قرار بگیرد تفسیری که میشود این است که تقصیر خودش است و آن مردی هم که این کار را کرده میگوید اگر نمیخواست اینطور لباس نمیپوشید. کم نیستند مادرهایی که پسرشان به سن بلوغ میرسند دیگر او را نمیبوسند و در آغوش نمیگیرند و پدرانی که دختران خود را بعد از بلوغ در آغوش نمیگیرند، این یعنی تداخل جنسیت و مسائل جنسی. جامعه مرزی برای تفکیک این دو قائل نیست و تا زمانی که این دو از هم تفکیک نشود در نتیجه پدر از دخترش دوری میکند. بسیاری از پدران اگر به دخترشان بگویند چقدر زیبا شدی دچار عذاب وجدان میشوند چون احساس میکنند این گفتوگو بار نامتعارفی دارد. درحالیکه ما باید این موارد را باز کنیم و در موردشان صحبت کنیم و این مرزها را با گفتوگو روشن کنیم. در جامعه به هر میزانی که ظرفیت پذیرش و گفتوگو آدمها بیشتر و بالاتر باشد این مرزها هم روشنتر و مشخصتر خواهد بود. دختر و پسر در سن بلوغ نیازهایی دارند که بسیار خام و ابتدایی است. در نتایج پژوهشهایی دیده شده است که پسرها (دخترها خیلی کمتر) بهدنبال رابطه عاطفی هستند و بهدنبال رابطه جنسی نیستند بیشتر بهدنبال این هستند که دیده شوند و با فردی صحبت کنند. وقتی ما در فضای امن خانواده همهچیز را بهشدت جنسیتی میکنیم آن نوجوان به طبع به خارج از خانواده پناه میبرند. به همین دلیل ساختن فضای امن در جامعه و خانواده برای نوجوان که بتواند رابطه با جنس مخالف را تجربه کند، همه خاصیت پیشگیرانه دارد و وقتی ما این فضاها را فراهم نمیکنیم طبیعتا بستر آسیب مهیاتر خواهد شد. قربانی این داستان کل مردم ایران، کل بچههایی هستند که این اخبار را خواندند و شنیدند. باید توجه کرد احساس ناامنی که از این اخبار بهوجود میآید نیاز را خاموش نمیکند بلکه پیچیدگی را در برآورده شدن نیاز ایجاد میکند.
چهار شنبه 21 خرداد 1399
کد مطلب :
102309
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/rkYLE
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved