گفتوگو با غلامرضا مصباحیمقدم؛ فعال سیاسی اصولگرا
مدیریت واحد در دوره کرونا نمیتواند الگوی سایر اختلافات باشد
نورا عباسی_روزنامه نگار
کرونا نشان داد که ایران در شرایط بحرانی، قابلیترسیدن به یک وحدت ملی و وحدت عملی در میان مسئولان را دارد. یک نگرانی مشترک میتواند تمام اختلافها را کنار بزند و مسئولان را با هر نگاه و مشی سیاسی پشت یک میز بنشاند.
البته کرونا تنها بحران وحدتساز ایران نبوده است و آنهایی که سالهای دفاعمقدس را به یاد میآورند از آن بحران نیز بهعنوان یک عامل محرک برای رسیدن به وحدت یاد میکنند؛ اتفاقی که حسن روحانی، رئیس دولت تدبیر و امید در رابطه با آن گفته بود: «ما در 3ماه گذشته حاکمیت واحد در زمینه مقابله با این ویروس را تجربه کردیم. حاکمیت دوگانه همیشه موجب ضرر بوده است. پیروزی در جنگ تحمیلی هشتساله نیز بهخاطر وجود حاکمیت واحد بود و این تجربه موفق را در مورد مبارزه با ویروس کرونا نیز شاهد بودیم و معتقدم که تجربه حاکمیت واحد، کشور را به افق روشنی خواهد رساند.» برخی کرونا را سرمنشأ ایجاد وحدت ملی میدانند اما در مقابل عدهای این وحدت را اتفاقی موقتی معرفی میکنند و معتقدند که با برچیدهشدن این بحران، باید انتظار از بینرفتن وحدت را نیز داشته باشیم؛ بهعبارت دیگر بهاحتمال قوی با از بینرفتن کرونا بهعنوان بحران وحدتساز، آن اتحاد ملی نیز روزبهروز کمرنگ و کمرنگتر خواهد شد.
در کنار نگرانی از سرنوشت وحدت ایجادشده به واسطه بحرانی به نام کرونا، این سؤال مطرح است که آیا میتوان الگوی وحدت کرونا را در موضوعات دیگر تکرار کرد و آن را تمرینی برای وحدت دانست یا وحدت ملی شکلگرفته پیرامون این بحران، مختص به این شرایط است و نمیتوان امیدی به تجربه دوباره آن داشت؟
در این زمینه با غلامرضا مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و سخنگوی جامعه روحانیت مبارز گفتوگو کردهایم.
آقای مصباحی مقدم! در دوران کرونا شاهد بودیم که یک مدیریت واحد شکل گرفت و قوای مقننه و قضاییه، نیروهای نظامی و سایر نهادها، حول محور قوه مجریه برای مدیریت این بحران وارد میدان شدند. بهنظر شما چه اتفاقی زمینه را برای وحدت در مدیریت کرونایی مهیا کرد؟
موضوعی مانند اپیدمی کرونا که تبدیل به موضوع جهانی شده است، در داخل ایران نیز آفتی ملی است که همه مسئولان نسبت به آن دغدغه و نگرانی دارند. این بیماری همه افکار و انظار را به سمت خود جلب کرد و نتیجهاش این شد که قوای ادارهکننده کشور در این مورد یک وحدت عمل پیدا کردند، از سوی دیگر جریانات اجتماعی و سیاسی به یک وحدت نظر در مسیر مبارزه با کرونا رسیدند و خود را به تصمیمات ستاد ملی مبارزه با کرونا مقید کردند و در این حوزه اتحاد نظر داشتند. همین روند موجب شد تا وحدتی در اداره کشور در شرایط خاص کنونی پدید بیاید.
آیا میتوان این اتفاق را الگویی برای رسیدن به وحدت قرار داد؟
از نظر من امکان به واقعیتپیوستن چنین تحلیلی وجود ندارد و نمیتوانیم مدیریت واحد در دوره کرونا را الگویی برای مسائلی که از اختلافات اساسی و عمیقی در جریانات اجتماعی و سیاسی برخوردار هستند، قرار دهیم. اختلافات سیاسی و اجتماعی نیازمند حل مشکلات و مسائل دیگری است و خود گروهها بهتر از همه میدانند که مسئله چیست و ریشه مشکلات از کجا نشأت میگیرد. بهنظر من ارادهای اگر وجود داشته باشد، تمام گروهها میتوانند حول محور ولایت فقیه و قانون اساسی گرد هم بیایند. قانون اساسی میثاق ملی ماست و شخص آیتالله خامنهای نیز رهبر جمهوری اسلامی است.
بنابراین شما معتقد هستید که نباید وحدت ایجادشده در شرایط کرونا را بهعنوان یک الگو برای وحدتآفرینی و تمرینی برای وحدت معرفی کرد؟
وحدت ایجادشده در دوره کرونا ریشه در تصور واحد از یک خطر دارد و ضرورت مبارزه با این خطر با توجه به افکار عامه مردم موجب شد تا مسئولین کشور از رهبریگرفته تا رئیسجمهور، قوه قضاییه، قوه مقننه و نیروی نظامی در رزمایش کمکرسانی، همراه با یکدیگر وارد میدان شوند. چنین اتفاقاتی حکایت از این دارد که همه یک خطر مشترک را احساس کردند و به این شکل یک اراده جمعی و عمومی برای مبارزه با این خطر و آثارش پدید آمد. در مورد مسائل سیاسی هم اگر همه متوجه خطر شوند و یک احساس مشترک را تجربه کنند، چنین وحدتی شکل میگیرد. مانند اینکه همه متوجه باشند که ایران در تحریم قرار دارد و تحریمهای آمریکا به یک جنگ اقتصادی علیه ایران تبدیل شده است، اگر این نگاه مشترک ایجاد شود، همه در برابر تحریمهای آمریکا به میدان بیایند و همتشان را برای حل این مسئله قرار دهند، در این شرایط وحدت ملی نسبت به مهمترین مسئله کشور شکل خواهد گرفت.
پس شما میفرمایید که آن احساس خطر هنوز در حوزه سیاسی ایجاد نشده است که براساس این حس مشترک امید داشته باشیم که به یک وحدت واقعی دست خواهیم یافت...
بله! متأسفانه در حوزه سیاسی هنوز آن نگاه مشترک نسبت به یک خطر ایجاد نشده است و نمیتوان امید داشت که به وحدت برسیم.