گفتوگو با حجتالاسلام محمدرضا زائری که حضور روحانیون به عنوان مجری در برنامههای مناسبتی را یک بدعت تازه میداند
ما هم مثل گلزار و مدیری مخاطب داریم
مهرداد رسولی
محمدرضا زائری برای اهالی رسانه چهرهای شناختهشده با کارنامهای پرفرازونشیب و قابلاعتناست. او سالها بهعنوان مدرس دانشگاه فعالیت کرده و مدتی هم مسئولیت خانه روزنامهنگاران جوان و هفتهنامه خانه را در دهه70 برعهده داشته. زائری بعد از باطلشدن مجوز این هفتهنامه، تا چند سال از فعالیت رسانهای دور شد اما بعدها در مقام مدیر مسئول و صاحبامتیاز ماهنامه خیمه به صحنه برگشت و در این سالهای نسبتا طولانی شاگردانی هم به جامعه رسانهای کشور معرفی کرده است. حجتالاسلام زائری روحانی نواندیشی است که میگوید برای برقراری ارتباط با نسل جدید باید به سنتها پشت کرد و تئوریهایی که در تریبونهای رسمی و غیررسمی مطرح کرده بعضا به محل بحث و مناقشه بدل شده است. او در ماهرمضان امسال بهعنوان کارشناس ثابت در برنامه «باغ رمضان» حضور دارد و تمامقد از حضور روحانیون در برنامههای تلویزیونی حمایت میکند.
حضور پررنگ روحانیون در برنامههای چند سال اخیر تلویزیون برای مردم ملموس است. بهعنوان فعال رسانهای و کسی که سالها با رسانه ملی همکاری کردهاید، با حضور روحانیون در تلویزیون بهخصوص در کار اجرا موافقید؟
با توجه به تغییرنسل مخاطب و تحولات اجتماعیای که به سرعت رخمیدهد، یکی از رسالتهای جدی روحانیت استفاده از ظرفیتهای رسانهای است اما ظرافتی در این قضیه وجود دارد؛ پذیرش یک روحانی در مقام مجری تلویزیون کاملا به شرایط و فضای برنامه بستگی دارد. شاید این موضوع در مناسبتهایی مثل ماهرمضان یا محرم برای مخاطب تلویزیونی قابلپذیرش باشد اما در برنامههای غیرمناسبتی که جنس مهمان برنامهها متفاوت است پذیرشاش سخت است. مثلا فرض کنید در روزهای عادی، مردم یک روحانی را ببینند که دارد با ورزشکاری گفتوگو میکند.
مگر چه اشکالی دارد که یک روحانی برنامه غیرمذهبی و غیرمناسبتی هم اجرا کند؟
اتفاقا من از اصل این دیالوگ و این ارتباط دفاع میکنم اما شاید در چارچوب یک برنامه تلویزیونی برای مخاطب قابلپذیرش نباشد. شاید مخاطب آن را نوعی انحراف از نقش و کارکرد لباس روحانیت تلقی کند.
معتقدید حضور روحانی در رسانه یک رسالت است. آیا روحانیت صرفا با حضور در رادیو و تلویزیون میخواهد چنین رسالتی را به دوش بکشد؟
اتفاقا الان که گستردگی و اثرگذاری شبکههای اجتماعی و رسانههای نوین در فضای مجازی روزبهروز بیشتر شده، نیاز به نقشآفرینی روحانیت در این فضای جدیدی که شکل گرفته بیشتراحساس میشود. خوشبختانه طلبهها در زمینه کامپیوتر و رسانههای نوین موفق بودهاند.
البته اگر ورود روحانیت به رسانه با شناخت و آگاهی نباشد موجب دردسر هم میشود. نمونهاش همین کلیپهای کوتاهی که هرازگاهی در فضای مجازی پخش میشود و آخرین آن هم حضور یک روحانی در برنامه «سلام صبح بخیر» تلویزیون بود.
حرف شما را کاملا قبول دارم. فکر میکنم ما در حالگذار از دوران حاکمیت دیدگاههای سنتی در حوزههای علمیه هستیم. به هر حال دیدگاههای سنتی شاید چندان به نقش و اثرگذاری رسانهها اعتقاد نداشته باشد اما نسل جدید طلاب کاملا به نقش و اثرگذاری رسانه آگاه است. بهعنوان نمونه میتوانم به حضور و جریانسازی طلبههای جوان در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و توییتر اشاره کنم. فکر میکنم با عبور از این مرحله، فضای حوزههای علمیه برای پذیرش نقش و حضور رسانهها بیشتر آماده میشود و آن موقع میتوان توقع داشت که جدیتر به این موضوع نگاه کنند. قدم دوم این است که آموزشهایی در زمینه فعالیتهای رسانهای روحانیون بهطور منظم ارائه شود. دورههای آموزشی فعلا بهطور پراکنده برگزار میشود.
در فضای مجازی که امثال تتلو یکهتازی میکنند و میلیونها دنبالکننده هم دارند، بستر برای حضور روحانیت مهیاست؟
اگر بخواهیم صرفا به لحاظ کمیت مقایسه کنیم هرگز جواب نخواهیمگرفت. الان روحانیت مسیحی و کشیشها در حوزه رسانه از ما قدرتمندترند و سابقه طولانیتری دارند و جریانهای اوانجلیس در واقع مسیحیت رسانهای بهحساب میآیند اما شبکههای تلویزیونی یا سایتهای خبری آنها لزوما پربیننده نیستند چه برسد به ما که تازه به این فضا وارد شدهایم و داریم آزمون و خطا میکنیم. طبیعتا مقایسه ما به لحاظ کمیت نیست و از دیدگاه اعتقادی هم هیچگاه تعداد و کمیت ملاک برتری نبوده اما این حرف که باید به افزایش مخاطب فکر کرد را قبول دارم. در اینکه یکی از ملاکهای موفقیت صفحات اجتماعی، تعداد دنبالکننده است را هم قبول دارم اما مرز باریکی بین افزایش مخاطب و میزان اثرگذاری وجود دارد که کشف آن مستلزم انجام کارهای پژوهشی است. فکر میکنم به زمان نیاز داریم تا روحانیت از یک طرف آداب تعامل با مخاطب را یادبگیرد و از طرف دیگر از موازین ارزشی دورنشود. متأسفانه مشکل ما این است که گاهی مخاطب را فراموش میکنیم.این اتفاق در تلویزیون افتاده و در ماهرمضان امسال کاملا ملموس است. آماری که صداوسیما از افت مخاطبان برنامههای مناسبتی در ماه رمضان منتشر کرده واقعا نگرانکننده است. صداوسیمای ما از یاد برده که جذابیت برنامهها باید به حدی باشد که مخاطب را پای تلویزیون بنشاند. به هر حال مخاطب در یک شرایط برابری انتخاب میکند. ما در رقابت تنگاتنگی قرارگرفتهایم و اگر نتوانیم در این رقابت جایگاه خودمان را حفظ کنیم قطعا بازندهایم.
شما به ایجاد جذابیت برای برنامههای روحانیمحور اشاره میکنید. این جذابیت سالها پیش توسط آقای راستگو و قرائتی ایجاد شد. الان چگونه میتوان این جذابیت را ایجاد کرد؟
من فکر میکنم با توجه تحولات پرشتاب مسائل اجتماعی ما از مخاطب عقبماندهایم. آقایان راستگو و قرائتی در دوره خودشان پیشتاز و اثرگذار بودند اما مخاطب جدید و دوره جدید اقتضائات خودش را دارد. الان در دورهای زندگی میکنیم که حتی کلیسا برای انتقال پیام خودش فیلم سینمایی «دو پاپ» یا سریال تلویزیونی «پاپ جوان» را میسازد. در این دوران باید از قالبهای سنتی عبور کنیم و بهروز باشیم. این اتفاق دارد رخ میدهد. حضور یک روحانی بهعنوان مجری در برنامه کودک شبکه نهال یک تجربه ارزشمند است. حضور آقای برمایی در برنامه «دعوت» شبکه یک تجربهای است که دومین سال خودش را پشتسر گذاشته و قابلتامل است. چند سال قبل حاج آقا نقویان در یکی از برنامههای شبکه5 بهعنوان مجری فعالیت میکرد. الان یک سری از دوستان روحانی ما بهطور غیرمستقیم در برنامهسازی مشارکت دارند. فکر میکنم قبل از همه صداوسیما باید به یک کارگاه برنامهسازی دینی برسد و نمونههای دیگر را در دنیا بررسی کند؛ مثلا چند سال قبل در مالزی روحانیون میآمدند و در یک مسابقه تلویزیونی شرکت میکردند. چند شب پیش آقای رضا رفیع مهمان برنامه باغ رمضان بود و میگفت برخی از دوستان طنزپرداز روحانی پیشنهاد کردهاند که یک شب همه شرکتکنندههای برنامه «قندپهلو»روحانی باشند.
مردم به حضور روحانیون در برنامههای تلویزیونی چه واکنشی نشان میدهند؟ با مردم درباره این موضوع همصحبت شدهاید؟
واکنش مردم متناقض است چون داریم یک کار جدید انجام میدهیم. بهنظرم درخشانترین جنبه ماجرا همینجاست که روحانی را از جایگاه مونولوگ به جایگاه دیالوگ آوردیم.
البته مردم گاهی با یک دوگانگی هم مواجه میشوند؛ مخاطبی که سلبریتیها را در مقام مجری برخی برنامههای تلویزیونی میبیند چگونه با این موضوع کنار میآید که تریبون برخی برنامههای ولو مناسبتی به یک روحانی واگذار شود؟
اتفاقا من این را دوگانگی نمیدانم. تنوع سبد کالا میدانم برای انتخاب مخاطب. اتفاقا ظرفیتی ایجاد میکند و لزوما به این معنا نیست که اگر کسی این برنامه را میبیند آن دیگری را نبیند. ممکن است مخاطبی «دورهمی» با اجرای مهران مدیری و مسابقه «برنده باش» با اجرای محمدرضا گلزار را ببیند و وقتی ماهرمضان میشود، مخاطب برنامهای با اجرای یک روحانی باشد. هر کدام از این برنامهها جنس خودشان را دارند؛ مثل اینکه بعد از تماشای یک مسابقه فوتبال بنشینید و یک فیلم سینمایی ببینید.
حضور روحانیت در تلویزیون و دیدهشدنشان از طرف مردم برای آنها جایگاه اجتماعی و منفعت مالی به همراه داشته؟
تردیدی وجود ندارد که قاب تلویزیون باعث شهرت میشود. مثلا وقتی پزشک متخصص به تلویزیون میرود مطبش شلوغتر خواهد شد. یک خواننده در ابتدای شهرتش حتی حاضر است میلیونهاتومان به تلویزیون بدهد تا نشانش بدهند. گرچه همان خواننده بعد از مشهورشدنش برای حضور در تلویزیون مبلغی را درخواست میکند. در مورد روحانیت کار برعکس است؛ چرا که شأن و موقعیت اجتماعی روحانیت در جامعه سنتی ما با حضور در تلویزیون تعارض دارد. وقتی یک روحانی در برنامهای حضور پیدا میکند دیگر بهعنوان سخنران به مسجد محله دعوت نمیشود و او را روحانی قرتی و ژیگول و امروزی بهحساب میآورند.
در باغ رمضان ساز هم نشان داده میشود
حجتالاسلام زائری یک فعال رسانهای شناخته شده است. او درباره حضورش در برنامه باغ رمضان میگوید:«چند سال قبل بحث راهاندازی تلویزیوهای خصوصی بر سر زبانها افتاد و کارشناسان هم بر این باور بودند که انحصار صداوسیما ابدی نیست و دیر یا زود این اتفاق رخ خواهد داد. با گسترش فضای مجازی، دسترسی مردم به تلویزیونهای اینترنتی هم راحت شد و برنامهسازها به سمت استفاده از این ظرفیت سوق پیدا کردند. آرامآرام فضا باز شد تا اینکه در ماهشعبان به مناسبت نیمهشعبان، شرکت نوسازی اراضی عباس آباد ۳شب در عباسآباد تهران برنامه زنده داشت که تجربه موفقی هم بود. قرار شد در ماهرمضان هم هر شب برنامه داشته باشیم. برنامه باغ رمضان در شبهای ماهرمضان امسال مخاطبان خوبی داشته و انتشار بریدههایی از برنامه در شبکههای اجتماعی به مخاطبان آن برنامه افزوده است.» زائری در باغ رمضان نقش کارشناس ثابت را ایفا میکند و معتقد است رویکرد این برنامه جذب طیف جدیدی از مخاطبان تلویزیونی است؛ «هدف ما در باغ رمضان توجه به مخاطب جدیدی است که نه اهل فضاهایسنتی مثل مسجد و حسینیهها و نه اهل تماشای تلویزیون و برنامههای مناسبتی است. فکر میکردیم در ماهرمضان با یک مخاطب جوانی از قشر خاکستری روبهرو هستیم که عناد و بغض و کینهای با دین ندارد اما انس و الفتی هم با مجالس سنتی و مذهبی برقرار نکرده است. برقراری ارتباط با این مخاطب به ادبیات تازهای نیاز دارد. لذا تولید یک برنامه شاد و صمیمی و مومنانه را هدف قرار دادیم و دستمان هم برای تولید چنین برنامهای باز است. در باغ رمضان ساز نشان داده میشود و اگر قدری موی برخی مهمانان برنامه بیرون باشد سختگیری وجود ندارد. به همین دلیل یک تفاوتهایی در این برنامه احساس میشود.» زائری معتقد است دستمزدی که یک روحانی در تلویزیون دریافت میکند با مبالغی که به سلبریتیها داده میشود قابلمقایسه نیست؛ «اولا وقتی یک روحانی وارد این فضا میشود، این کار را بهعنوان رسالت تلقی میکند. ثانیا نسبت دستمزد هم در مقایسه با مبالغی که مجریان مشهور میگیرند بسیار پایینتر است.»
رسالت بوذری
من احسان علیخانی نیستم
بعد از برنامه «ماه عسل» که یکی از پرطرفدارترین برنامههای تلویزیون درماه مبارک رمضان بود، تلویزیون برنامه دیگری در زمان افطار نداشت تا اینکه در ماه رمضان امسال «مثل ماه» با اجرای رسالت بوذری روی آنتن رفت و دست بر قضا در همین بازه زمانی نسبتا کوتاه مخاطبان خودش را پیدا کرده است. مجری برنامه در همان قسمت اول مثل ماه به صراحت اعلام کرد که این برنامه قرار نیست جای ماه عسل را بگیرد و حالا با گذشت 20 قسمت از این برنامه، مخاطبان تلویزیونی شبیهترین برنامه به ماه عسل را تماشا میکنند اما مجری برنامه هیچ شباهتی با احسان علیخانی ندارد. اجرای رسالت بوذری تنها تفاوت مثل ماه نیست؛ چرا که انتخاب سوژهها قواعد متفاوتی دارد و میخواهد فضای امیدبخشی به زندگی مردم بدهد اما رسالت بوذری خواسته یا ناخواسته جا پای احسان علیخانی گذاشته است. هرچند که میگوید به لحاظ فرم اجرا و ادبیات و شیوه روایت قصهها با علیخانی تفاوتهای آشکاری دارد اما ماهیت مثل ماه، ناخودآگاه یاد و خاطره یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون در یک دهه اخیر را برای مخاطب تداعی میکند. این برنامه هر روز ساعت19 تا حوالی اذان مغرب از شبکه سوم سیما پخش میشود.
نجمالدین شریعتی
از سمت خدا تا ماه من
نجمالدین شریعتی بعد از اجرای موفق برنامه پرمخاطب «سمت خدا» امسال هم مجری ویژهبرنامه سحرگاهی ماه مبارک رمضان شبکه سوم سیما با عنوان«ماه من» است. ماه من یک برنامه ترکیبی زنده با آیتمهای جوانپسند است که با اجرای نجمالدین شریعتی و حال و هوای عرفانی و معنوی سحرهای ماه مبارک رمضان، آرامش خاصی به مخاطب یک برنامه سحرگاهی میدهد. شریعتی معتقد است که سحر زمان خوبی برای انتقال معارف و مفاهیم دینی است؛ چراکه در بقیه ساعات شبانه روز و هنگام فعالیتهای اجتماعی سر مخاطب شلوغ است. ازجمله آیتمهای این برنامه میتوان به حضور حجتالاسلام والمسلمین هاشمینژاد و حجتالاسلام والمسلمین حامد کاشانی، از روحانیون سرشناس کشور اشاره کرد. یکی دیگر از بخشهای متفاوت برنامهماه من، نگارش متون مناجاتی توسط امیرعلی نبویان و قرائت آنها توسط بهروز شعیبی است. ماه من، هر روز حوالی ساعت3 بامداد روی آنتن میرود. تسلط در حفظ متن و اشراف بر مباحث دینی، نجمالدین شریعتی را به یکی از مجریان پرطرفدار برنامههای مذهبی بدل کرده و مجری جوان و توانمند تلویزیون، انتخاب اول بسیاری از مخاطبان تلویزیونی برای تماشای یک برنامه مذهبی یا مناسبتی است.
حسن سلطانی
اجرا، بدون خوردن سحری
حسن سلطانی با گویندگی خبر کارش را در رسانه ملی شروع کرد اما از نیمههای دهه70 اجرای برنامههای ترکیبی بهویژه در حوزه معارف اسلامی را بهعهده داشته و در این سالها بهطور متناوب مجری برنامههای مختلف معارفی و معرفتی است. او امسال هم مجری اصلی برنامه «ماه خدا» است و با تکیه بر تجربه حدود 4 دهه فعالیت در صدا و سیما این برنامه را اجرا میکند. ماه خدا امسال از 3 استودیوی مختلف و با 4 مجری روی آنتن میرود اما حسن سلطانی مجری اصلی است و اجرای زنده را بهعهده دارد. جالب است بدانید که حسن سلطانی 13سال است که بهدلیل اجرای برنامههای زنده درماه مبارک رمضان سحری نخورده و میگوید سهمش از خوردنیهایی که روی میز داخل استودیو چیده میشود یک لیوان آبجوش است. این هم از مصائب اجرای زنده در ماه رمضان است که کمتر کسی از آن خبر دارد. ماه خدا، کاری از گروه معارف اسلامی شبکه یک سیماست که در سحرگاه ماهمبارک رمضان از ساعت2 بامداد شروع میشود و تا 20دقیقه بعد از اذان بهطور زنده ادامه خواهد داشت.
محمد برمایی
راز محبوبیت آقای مجری
«دعوت» یک برنامه پنجساله است که ابتدا با موضوع جشنهای مردمی روی آنتن رفت اما حالا محوریت این برنامه به ازدواج و سبک زندگی مطلوب اختصاص دارد. از نخستین روزهایی که حجتالاسلام محمد برمایی بهعنوان مجری، کارشناس این ویژهبرنامه تلویزیونی انتخاب شد کمتر کسی تصور میکرد یک روحانی این چنین در کسوت مجری تلویزیون بین مردم محبوبیت پیدا کند. جامعه هدف برنامه دعوت، خانواده است و به همین دلیل عوامل برنامه تصمیم گرفتند از فردی برای اجرا استفاده کنند که متخصص خانواده باشد. به این ترتیب قرعه به نام حجتالاسلام محمد برمایی افتاد که سالها در این زمینه تحقیق و پژوهش کرده است. دعوت از ابتدا قرار نبود یک برنامه مجریمحور باشد اما با وجود حجتالاسلام محمد برمایی این برنامه به راه درست هدایت میشود و دلیل استقبال مخاطبان تلویزیونی از برنامهای که یک روحانی اجرای آن را بهعهده دارد همین است. برمایی راز برقراری ارتباط با نسل جدید را میداند و به واسطه شناختی که از مخاطب نسل امروز دارد برنامه را اجرا میکند. برنامه دعوت کاری از گروه اجتماعی شبکه یک سیماست و در شبهای ماه مبارک رمضان ساعت 19:15روی آنتن میرود.