طرح توسعه بهارستان متوقف شود
زهرا نژادبهرام _ عضو هیأترئیسه شورای شهر تهران
طرح توسعه بهارستان یا «طرح توسعه مجلس شورای اسلامی» بیش از یک دهه است که در یکی از مهمترین میادین مرکز پایتخت در حال برنامهریزی و اجراست. طرحهای اولیه موید این موضوع بود که مجلس شورای اسلامی ساختمان جدیدی را احداث کند و ساختمانهای اداری هم به آن اضافه شود اما به مرور زمان این طرحها گسترده شد، ساختمانهای اداری به ساختمانهای مسکونی تبدیل شد و قرار بر این شد که مجتمع مسکونی برای نمایندگان مجلس در آن اطراف ساخته شود.
ولی باز هم طرح توسعه پیدا کرد و دچار تغییر و تحولات دیگری شد و قرار بر این شد که همان ساختمانهای اداری ساخته شوند. برخی خیابانهایی که در معابر اصلی شهر بودند با توافقاتی که در دوره شهردار اسبق (محمدباقر قالیباف) صورت گرفت، منجر به طرح موضوع در داخل مجلس شورای اسلامی شد و سرانجام روند بهگونهای پیش رفت که در واقع بنای جدید مجلس شورای اسلامی چیزی به شهر اضافه نکرد، بلکه چیزهای زیادی را از شهر گرفت.
انتظار جامعه از ما بهعنوان نمایندگان مردم، کارگزاران و مدیران شهری این است که وقتی یک مسئله را برای اجرا بررسی میکنیم، منافع جامعه و شهروندان آن را هم درنظر بگیریم. منفعت نهادها و سازمانها از یکسو و منافع شهروندان از سوی دیگر و منافع شهر از سمت دیگر، 3ضلعی هستند که با یکدیگر گره خوردهاند و در قالب «منافع شهری» مورد توجه قرار میگیرند. در این بین بعضی کانونها هستند که انتظار میرود بیش از هرجای دیگری منافع شهری را بیشتر مورد توجه قرار بدهند. این کانونها بهطور طبیعی به مردم متصل هستند و بهطور کلی نماینده مردم هستند و برآمده از مردم خوانده میشوند. حدود ۱۵۰ سال قبل که مجلس توسط مردم خلق شد، مردم احساس کردند نزدیکترین جایی که میتوانند حرفهای خود را در آنجا بزنند و نزدیکترین جایی که میتوانند مسائل خود را در آنجا مطرح کنند، مجلس شورای اسلامی است. اما بهنظر میرسد روزبهروز این فاصله بین مردم و مجلس افزایش مییابد. از ۱۵۰سال قبل تا به اکنون بهنظر میرسد که حصارهای اطراف مجلس در حال بلندتر شدن و ساختمانهای اطرافش در حال زیاد شدن است. نمونهاش معابری است که مردم از آن عبور میکردند و میتوانستند نمایندههای خود را ببینند، رو به محدودیت میرود. بهراستی چه اتفاقی در حال رخ دادن است به غیراز اینکه ساختوسازهای مربوط به خانه فارغ از منافع شهری صورت میگیرد؟!
بنابراین بهتر است به نفع مردم و در رعایت حق شهر و شهروندان، طرح توسعه بهارستان بازنگری شود. نکته جزئیتر و مهمتر اینکه در مطالعات و اجرای این قبیل طرحها، نهادهای بالادستی مانند شورایعالی شهرسازی و کمیسیون ماده 5 نقش ایفا میکنند. باید درنظر داشت حتی اگر نهاد مجلس در این موضوع بهخصوص یعنی کم کردن فاصله خود با مردم، دقت کافی را به خرج نداده باید موارد لازم از سوی این نهادها مورد توجه قرار بگیرد. با وجود این، تصویب طرح توسعه مجلس شورای اسلامی توسط شورایعالی شهرسازی و معماری بدون توجه به نیازهای مردم، انتظارات مردم، تعیین حق و حقوق مکتسبه مردم و راهکار مردم برای اینکه راههای بیشتری برای دسترسی به نمایندگان خود داشته باشند، گرفته شده است.
و بهنظر میرسد که درواقع مجلس شورای اسلامی در قالب سازه و کالبد تعریف شده نه در قالب کاری که قرار است انجام دهد؛ یعنی بهنظر بنده شورایعالی شهرسازی ابتدا قبل از اینکه طرح توسعه مجلس را تصویب کند باید از مجلس درخواست میکرد تا الزاماتش را بیاورند و مشخص کنند که آیا حقوق مردم تضمین شده است یا خیر؟ حقوق معابر را چگونه تضمین کردهاند و ارتباطات اطراف ساختمانها را با رعایت امنیت لازم چگونه بررسی کردهاند؟
با این تفاسیر باید متذکر شد که تخریب و ساختن در بافت مرکزی شهر به یک رویه تبدیل شده است؛ رویهای که از سوی سازمانها و دستگاههای حاکمیتی هر روز بیشتر میشود.
ما نمونه این موضوع را پیش از این هم در میدان سپاه مشاهده کردهایم؛ سازهای که یکباره در ضلع شمال غربی بالا رفت و عمارت کلاهفرنگی را در پشت سرش کاملاً محو کرد. وقتی پیگیر این موضوع شدم شهردار ناحیه به من گفت: «خانم بنده صبح آمدم دیدم این سازه ساخته شده است؛ یعنی حتی شهردار ناحیه هم از ساختوساز آن اطلاعی نداشت.»
یقیناً این نهادها مجوزهای لازم را از شهرداری تهران اخذ کرده بودند اما اینها نهادهایی هستند که روزبهروز باید ارتباطشان با مردم بیشتر شود. مردم هرقدر این نهادها و سازمانها را مانع حق و حقوق شهری خودشان ببینند، فاصله آنها بیشتر میشود و ما نمیخواهیم این اتفاق بیفتد. متأسفانه در اینگونه موضوعها نهادهای بالادست هم وظایف خود را بهدرستی انجام نمیدهند و توجه لازم ندارند. بهطور مثال کمیسیون ماده 5 در ارتباط با این موارد باید ورود پیدا میکرد.
بهعبارت دیگر، در توافقی که شهرداری سابق با مجلس شورای اسلامی انجام داده بود درخصوص واگذاری خیابان ملت، این اتفاقی خوبی نبود. مگر میشود که شهرداری بخشی از شهر را به یک نهاد یا سازمان ببخشد؟ مگر اصلاً اجازه چنین کاری را دارد؟ (جز در موارد خاص و یک تعامل رفت و برگشت). مثلا در همین موضوع بهخصوص، شهرداری میتوانست مانع تردد خودروها شود و به نوعی این خیابان تبدیل به یک پیادهرو شود نه اینکه کلاً اطرافش را یک حصار بکشد.
اتفاقاً در طرح جدیدی هم که شورایعالی شهرسازی آنرا به تصویب رسانده است حتی تا شعاع 500متری هم گسترش یافته است بدون اینکه به حقوق مردم توجه شود. بافتهای مناطق 10و 12جزو مناطق فرسوده جدی ما هستند؛ منطقه 10از نظر تراکم و منطقه 12از نظر وسعت.
بعد در چنین منطقهای اولویت ما این باشد که طرح توسعه مجلس را به تصویب برسانیم. بهنظر میرسد این موضوع با آرمان و رویکردمان بسیار فاصله دارد و بهنظر میرسد که برای اصلاح این کار، این طرح متوقف شود؛ تا زمانی که آییننامههای آن در ارتباط با حقوق مردم، مسائل ترافیکی، مسائل معابر و حقوق شهروندان و حقوق شهری تعیینتکلیف شود، این طرح باید متوقف باقی بماند.