به خودم نگاهی انداختم. سراغ تو را از خودم گرفتم. به آینه نگاه کردم که انگار از همهی دوربینها بهتر کار میکند. به قلبی فکر کردم که بینیاز از ارادهی من میتپد. به نفسهایم گوش کردم که فرو رفتنشان ممد حیات است و برآمدنشان مفرح ذات.
کرونا، با همهی زشتیهایش، برای فضای آموزشی، یک ویژگی مثبت هم داشت: فضای سنتی بسیاری از مدرسههای جهان را به سوی استفاده از فناوریهای روز هُل داد! اما این فضای بهظاهر مدرن و جدید، برای همه، چالشهای جدیدی را هم به همراه داشت؛ چالشهایی که از دانشآموز گرفته تا معلم و مدیر و مدیرکل و وزیر، درگیر آن شدند و برای حل آنها، به هماندیشی نیازمند هستند.
آخرین روز قبل از ماه رمضان بود و ما درس نداشتیم. در ماه رمضان، همهی ما برای یکماه تمام روزه میگیریم و مدرسه نمیرویم. بههمین دلیل امروز همهی بچهها بدون کیف به مدرسه آمدهاند.
١. زمین در یک سال و چند ماه گذشته، قصهی متفاوتی داشته است. در روزهای قرنطینهی جهانی، زمانی که اهالی زمین درگیر پاندمی کووید١٩ شدند، تصویری را از پرندگانی دیدیم که روی باند تعطیل یک فرودگاه قدم میزدند و در بسیاری از شهرهای جهان، حیوانات به حومهی شهرها نزدیک شدند. انگار زمین داشت نفس میکشید؛ اما قصه، چیز دیگری بود.
ویژهبرنامههای سازمان فرهنگیهنری شهرداری تهران در ماه رمضان با عنوان «برآستان جانان»، امسال بر اساس شیوهنامههای ستاد ملی کرونا و عمدتاً بهصورت مجازی برگزار میشود.
فکر میکنم خوشحالی بوی رنگ بدهد. منظورم آن رنگهایی نیست که مامان از حقوق کوچکش برایم میخرید. منظورم بوی رنگی است که وقتی وارد خانهی آقای بابا شدیم میآمد. غم بوی هستهی خرما میدهد.
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .