از صفحه آخر شروع میکنم
زمانی کمتر میشد که روزنامه یا مجلهای را باز کنی و هر چند هفته یکبار خبر یا نوشتهای یا گفتوگویی از بهاءالدین خرمشاهی نبینی اما حالا چند سالی بود که دیگر خبری از او نبود. میگفتند بیمار است و درگیر مبارزه با سرطان، میگفتند افسرده شده و خلوت گزیده است...