رفته بودیم میدان ولیعصر. اواخر تابستان ۶۴ بود و «عقابها» تازه اکران شده بود. مقابل سینما استقلال قیامت بود. «نه فایدهای نداره» این را پسرعمهام گفت که چند سالی از من بزرگتر بود.
ساعت هفت صبح صفحه گوشی روشن میشود و علیرضا قربانی میگوید: «تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد». به نوشتهای که روی گوشی متحرک است نگاه میکنم. «بسه دیگه بلند شو.» گزینه «چُرت» را که پایین راست صفحه است میزنم و سرم را توی پرهای بالش غرق میکنم.
شاید آن بخشهایی از سریال «روشنتر از خاموشی» حسن فتحی، 1382 را بهخاطر داشته باشید که میرفندرسکی با بازی زندهیاد محمدعلی کشاورز به محله جذامیان میرفت و بیاهمیت به بیماری مسریشان، پدرانه دستی بر سرشان میکشید و اکرام و اطعامشان میکرد.
حدود یک سال است که هزینههای بازسازی مشهورترین خانه خیابان داونینگ انگلستان، مشهور به پلاک 10محل اقامت نخستوزیر انگلستان سر به فلک کشیده و حالا بوریس جانسون از اینکه خودش باید این هزینه را بپردازد لب به شکایت باز کرده است.
مسافرهایی که در فیلم و سریالها پس از چند دهه وارد زادگاهشان میشوند بهطور کلی 2 دستهاند. اگر وارد شمال یا حتی مرکز شهر تهران شوند ممکن است همانطور که به سمت راننده تاکسی خم شدهاند و نشانی را گم کردهاند
مزارع پیاز و سیبزمینی دزفول بهدلیل پایینبودن نرخ محصول جولانگاه چرای دامها شده است. این محصولات بیشتر از کیلویی 700تومان مشتری ندارد و روی دست کشاورز مانده است.
دومین دوره انتخابات هیأتمدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران فردا برگزار میشود. این رویداد بهانهای است تا به یک نکته اساسی درمورد نهادهای صنفی بپردازم. این نکته البته امر جدیدی نیست اما مرور آن میتواند مفید باشد.
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .