داربی در 5بند
بهروز رسایلی
این یک حرف کلیشهای و البته درست است که تنها با یکی دو بازی نمیتوان در مورد کیفیت یک فوتبالیست و مخصوصا بازیکنان خارجی به جمعبندی رسید، اما در عین حال جونیور و میلیچ در 2مسابقه اخیر سرخابیها طوری بازی کردهاند که آدم بیشتر از هر چیزی فقط یاد دلار 11هزار تومانی میافتد؛ اینکه مردم دارو ندارند به مریضشان بدهند، بعد چنین بازیکنانی سر از بهترین و گرانترین تیمهای لیگ برتر درمیآورند. خداوکیلی برای پرسپولیس، بازیکن ایرانی بهتر از جونیور پیدا نمیشود؟ انصافا استقلال نمیتواند یک فوتبالیست داخلی در قوارههای میلیچ پیدا کند؟ تازه یادتان باشد استفاده از این خارجیها هزینههای جانبی چشمگیر مثل ایاب و ذهاب و اسکان را هم بهدنبال دارد. میارزد واقعا؟
بهنظر میرسد تیم فعلی پرسپولیس بهشدت به حضور کمال کامیابینیا نیاز دارد. کمال تنها مهره توپگیر و تخریبچی واقعی قرمزهاست که با اهمالکاریاش، تعطیلات طولانی پیشفصل را از دست داد و بلافاصله پس از آغاز لیگ نوزدهم زیر تیغ جراحی رفت. احتمالا او از 2 یا 3 هفته دیگر میتواند به میادین برگردد. در این صورت نهتنها وضع پرسپولیس در مورد توپگیریهای میانه میدان بهتر خواهد شد، بلکه احمد نوراللهی هم یک خط جلوتر میرود و تیم را بالانس میکند. الان یکی از بزرگترین مشکلات کالدرون این است که انبوهی از وینگرها را در خط میانی به بازی گرفته و همین ناآشنایی آنها با وظایف جدیدشان مشکلساز شده است. بهعنوان مثال، ترابی و امیری هر زمان لب خط بازی میکنند به وضوح مؤثر و مفید هستند، اما هر وقت به سمت میانه میدان متمایل میشوند، کاراییشان را از دست میدهند. در این شرایط افزودهشدن نوراللهی به جمع هافبکهای هجومی و البته آمادهترشدن بشار رسن میتواند ریتم تیمی پرسپولیس را به مراتب بهتر کند.
امید عالیشاه در داربی 89 نیمکتنشین شد و یک دقیقه هم فرصت بازی پیدا نکرد. او پس از آن اتفاق به نوعی علیه برانکو مصاحبه کرد و شهر را به هم ریخت. حالا اما همان سناریو در داربی 90 و در عصر کالدرون هم برای امید تکرار شده است. عالیشاه روز یکشنبه یک دقیقه هم به میدان نرفت و در عوض تعویض سوم پرسپولیس به بازیکن جوان و گمنامی تعلق گرفت که گره بازی را باز کرد. بنابراین شاید عالیشاه آنقدرها هم که خودش فکر میکند بازیکن فوقالعادهای نیست. الان هم بهتر است امید به جای فکر کردن به اینکه در مصاحبههای بعدیاش چطور به کادر فنی طعنه بزند، دنبال تلاش بیشتر و اثبات تواناییهایش در زمین مسابقه باشد.
سیاوش یزدانی ظاهرا همان شجاع خلیلزاده است که تازه بخشی از تواناییهای فنی او را هم ندارد. سیاوش فعلا با شلوغکاری در فوتبال ایران تبدیل به «چهره» شده، اما این شرایط فقط مدتکوتاهی میتواند ادامه داشته باشد. او برای ستارهشدن به ساقهایش بیشتر از زبانش نیاز دارد.
چهره اول داربی 90، حسین حسینی بود که یک گل بد دیگر خورد و همه را یاد جای خالی مهدی رحمتی انداخت. حسینی بعد از بازی با وقفهای طولانی از رختکن خارج شد و بیرون ورزشگاه به درخواست مصاحبه از سوی خبرنگاران جواب منفی داد. آنها یادآوری کردند که به خاطر او منتظر ماندهاند و البته حسینی جواب داد: «میخواستید منتظر نمانید». چه خوب میشد اگر گلر استقلال همین حاضرجوابی و زبان را درون زمین هم داشت؛ در این صورت همبازیان او از سکوت و انفعالش به ستوه نمیآمدند و انواع و اقسام موقعیتها و ضربات ایستگاهی را تقدیم رقبا نمیکردند. کار به جایی رسیده بود که شفر پارسال رسما در رسانهها میگفت از دست بیزبانی حسینی درون زمین کلافه شده است. حسینی اما فقط جاهایی حرف میزند که نباید بزند!