مخاطب خاص
مهدی توکلیان/عکاس و روزنامهنگار
شاید تابهحال حسرت لباس نو به دلت نمانده است. شاید هم تا به حال معنای کهنهبودن لباس فرزند را تجربه نکردهاید یا سادهتر بگویم، هنوز معنای خیاطیرفتن و لباس را برای تغییر سایز بردن برایتان غریبه است. راستی به دنیا که آمدید، برندهای فاخر تنتان را پوشاند؟ یا همین 20-10سال اخیر فرنگیپوش شدهاید؟ قدیمترها را از خاطر بردهاید؟ چقدر زود فراموش میشوند اتاقهای نمدار و دیوارهای کاهگلی و سقفهای طبله کرده و چقدر زود عادت میکنیم به اتاقهای لوکس و ملوس. راستی دقت بفرمایید که مبادا گوشه مارک یا سایز سرآستین کتتان کنده شود و موجبات تکدر خاطر مبارک فراهم آید.
سخت است رفتن و آمدن با وسایل عمومی. نه؟ خاطر مبارک هست هنگام مراجعت از روستا به شهر هرچه مدیر بخش موتوری اصرار کرد خودروی دولتی تحویل بگیرید، نپذیرفتید. حالا اما فرزندان ذکور و اناث حضرتعالی با همان پلاکهای دولتی دارای گواهینامه بینالملل شدهاند. چند وقت است برای خرید مایحتاج منزل زحمت رفتن به بازار و مغازه را نکشیدهاید؟ اصلا یادتان هست هر 3کیلو میشود یک من. من و منیتهای شما چنان خروار شده که بارتان برای خرید سخت سنگین است. حق دارید با این فرط عطش تمام حسابها را بلیسید و اقوام و انساب خود را دور و برتان بگمارید تا کسی خدایی ناکرده در مقام مسئولی آگاه از حضرتتان سؤالی نکند تا موجبات گرفتاری ذهنی برایتان فراهمآید و شما را از حرکت با لکوموتیو پیشرفت باز بدارد.
هر چند خدماتتان بر هیچکس پوشیده نیست و هیچکس توان تفسیر ایثارتان را ندارد. چه بارهای سنگینی را که از دور بر میز نهادید و از میز بر دوش...
از بانک و حداقل حقوق خدمت چه خبر؟ بهاندازهای هست که به غفلت نخورید؟
از مقابل کلبه محقرتان که گذشتم به این فکر فرورفتم اگر کسی 10سال تمام بهترین و بالاترین حقوق را دریافت کند و دیناری خرج نکند، میتواند یکدهم این دم و دستگاه را فراهم کند؟ سؤال بیجایی است. این منزلگه دوستان بهپاس زحمتهای طاقتفرسا بهدست آمده است تا مسئولی خدوم باشید.
خلاصه خلوصتان را با چه باید سنجید تا میزانش را فهمید و به دیگران آموخت؟
چه مقدار باید هزینه کرد تا راههای رسیدن به موفقیت را از شما فراگرفت؟
چه کنیم تا شاگرد مکتب شما باشیم؟
ارائه طریقی فرمایید که بیپولی دارد اشتیاق خدمت را در ما میکشد.