جهان در تسخیر تصاویر
علیرضا کریمیصارمی ـ عکاس و مدرس دانشگاه
اسطوره پیکرتراشی گفته است: «زیبایی، نگاه را به بلندیهایی فرامیخواند که از دل سنگ و رنگ بیرون آمدهاند.»
دست داشتن پدیدههای دیجیتال در تولید میلیاردها تصویر، این سؤال را مطرح میکند که انسان در کجای تعریف میکلانژ از زیبایی قرار دارد. آیا بهراستی در پس ذهن کاربران تلفنهای هوشمند، انگیزهای برای خلق زیباییهای هنری میتوان جست؟ آیا اگر میکلانژ زنده بود، میتوانست براساس اوضاع امروز چنین تعریفی از هنر داشته باشد؟ کنجکاوانی که پاسخ پرسش «روزی چند عکس گرفته میشود» را در گوگل میجویند به اعداد و ارقامی میرسند که واقعا حیرتآورند و شگفتانگیز. براساس آمار منعکس در برخی سایتها تنها در سال2015 میلادی بیش از 14تریلیون عکس در نقاط مختلف جهان تولید شده است. یعنی سهم هر ماه میشود 16/1تریلیون. ابزار تهیه و تولید این همه تصویر دوربینهای دیجیتال و گوشیهای موبایل بودهاند. براساس آمار دیگری تعداد تصاویر بارگذاری شده اینترنتی در سال2014 میلادی 675میلیارد قطعه بوده است. این ارقام نشان از تغییر تمامی معیارها و تعاریف ارائه شده درباره تولید تصویر و نقش آن در شکلگیری فرهنگ ملل دارد. امروز تصویر فراتر از یک رسانه بصری عمل میکند. میتوان گفت انسان، اینک در محاصره تصاویری است که از پیرامونش تهیه میکند. درپی آن اعتیاد به حضور لحظهای در دنیای مجازی یا بهتر است بگوییم زندگی مجازی کاربران را دچار وسواس و اعتیاد تصویری و همراه با آن جستوجوهای ناخواسته کرده است. عکس و آثار روانی آن اهمیت زیادی یافته است. شاید انسان ناامید از آینده با ثبت لحظهها برای کاستن از سرعت تغییرات میکوشد. با این حال تعداد بسیاری از این همه تصویر فاقد نگاه و ارزش هنریاند. بنابراین با تعریف هنر همخوانی ندارند و بیشتر یک فرآورده دیجیتالیاند. با وجود این هرگز نمیتوان از قابلیتهای این پدیده جهانی چشم پوشید و لازم است بهعنوان وسیلهای کارآمد در تبادل اندیشه، ارتقای فرهنگ و نزدیکسازی اقتصاد و سیاست به اخلاق و اندیشههای انسانی از آن بهره برد.