عباس ثابتی راد| روزنامهنگار:
1- دیوید هاروی در کتاب ارزشمندش با عنوان «معمای سرمایه» از بحران اقتصادی سال 98-1997 در جنوب شرق آسیا بهعنوان بحران «زیادهروی در توسعه شهری» نام میبرد؛ بحرانی که اقتصادهای بزرگ جهان را به چالشی جدی واداشت و یک دهه بعد اقتصاد سرمایهداری را به زمین زد.
این سخن هاروی بسیار درست است؛ چراکه بنا به تخمین صندوق بینالمللی پول تنها در سال2009 بیش از 50تریلیون دلار از ارزش داراییها در سطح جهان از بین رفت (این رقم بسیار نزدیک به ارزش کل تولیدات کالا و خدمات در سطح جهان بود). در واقع مبنای اولیه این افول، بحرانی بود که از شرق آسیا آغاز شد و یک دهه بعد در ایالاتمتحده به «بحران املاک» بدل شد.
سالهاست در ایران نیز رکود مسکن باعث شده که علاوه بر اینکه اقتصاد ملی دچار چالش جدی شود، بحران اقتصادی هم دامن مدیریتهای شهری کشور را بگیرد. در واقع مسکن که موتور محرک اقتصاد هر کشوری است، در ایران نیز با چالشی جدی روبهرو بوده است.
2- طی ماههای گذشته قیمت نفت به کمترین رقم خود طی 40سال گذشته رسید و تنها کشورهایی قادر به استحصال و فروش نفت بودند که هزینه تمامشده آنها کمتر از 15دلار برآورد میشد. همزمان با این رخداد، بسیاری از کشورها بهتدریج به سمت جایگزینی سوختهای فسیلی در تولید انرژی رفتند. هماکنون کشور آلمان رکورد تولید انرژی از سوختهای تجدیدپذیر را در دست دارد و با تولید بیش 98ساعته در تولید انرژی از سوختهای پاک، گامی تازه در این عرصه برداشته است. گویی این اتفاق، کشورهای تولیدکننده نفت را با چالشی تازه روبهرو کرده است؛ به نحوی که عربستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان هماکنون در اندیشه جایگزینی شیوه درآمدزاییاست و طرحی در دست دارد که بر اساس آن شرکت آرامکو ـ بزرگترین شرکت نفتیاش ـ را به صورت کامل بفروشد و تبدیل به پول کند تا بتواند به سرمایهگذاری در بخشهای بورس و صنایع خدماتی بپردازد.
3- روزگار «پسامنابع» وصف اینروزهای ماست. دیگر فروش منابع نمیتواند ضامن ارائه خدمات به شهروندان شهرها باشد. در روزهایی که ساختوساز با افولی حیرتآور روبهروست و بیش از60 درصد از منابع ناشی از ساختوساز در شهرها از دست رفته است، شاید فرصتی تازه پیش روی مدیریتهای شهری باشد تا از ساختوساز ـ این سنتیترین روش درآمدزایی ـ دل بکنند و به تولید خدمات بیشتر روی آورند تا شاید اقتصاد بهبنبسترسیدهشان را نجات دهند.