
شعار کاهش تصدیگری و تأسیس جایزههای دولتی تازه
چند نکته درباره چیستی و چرایی «نشان شیرازه»

مرتضی کاردر/روزنامهنگار
بسیاری از کتابهای دنیا عکسی ساده بر جلد دارند؛ عکسی ساده از نویسنده کتاب که با چیدمان گرافیکی سادهای روی جلد کتاب آمده است. اگر کتاب درباره مسائل و موضوعات انتزاعی باشد، اغلب فونتها، نقش اصلی را بازی میکنند و گرافیستها با تایپوگرافی، جلد کتاب را سامان میدهند. فقط گاهی ناشران تن به طراحیهای گرافیکی تصویری میدهند. اما در مجموع، عکس در جلد کتابهای خارجی نقش اصلی را بازی میکند.
اما حکایت طرح جلد کتابها در ایران فرق میکند. اینجا طراحان ماهها وقت صرف کتاب میکنند و اتودهای گوناگون میزنند تا به طرح جلد ایدهآل برسند. محور طرح جلدها، تصویرسازی و طرحهای تصویری است که گاه به اندازه خلق یک اثر هنری کامل وقت میبرد.
گزاف نیست اگر بگوییم بهترین آفریدههای گرافیستهای ایرانی اغلب طرح جلدهای آنها برای کتابهاست. نگاهی به آثار گرافیستهای صاحبسبک ایرانی از مرتضی ممیز و فرشید مثقالی تا رضا عابدینی و مسعود نجابتی و انبوه گرافیستهای جوان، شاهدی است بر این مدعا. کم نیستند کتابهایی که بهخاطر طرح جلدهایشان در تاریخ نشر ایران متمایز شدهاند و نیز کم نیستند طرحهای جلد کتابهایی که مستقل از کتاب بهعنوان یکی از بهترین آثار تاریخ گرافیک ایران میدرخشند.
ایران یکی از بهترین کشورها در حوزه گرافیک کتاب است. در عین حال، کیفیت کتابسازی بعضی از ناشران ایرانی مثل کارنامه و فرهنگ معاصر و اخیرا نشر نظر و انتشارات بیدگل با بهترین نمونههای جهانی برابری میکند.
خانه کتاب در سالهای اخیر جایزهای با عنوان «نشان شیرازه» برگزار میکند که دوسالانهای است برای هنر طراحی کتاب. «نشان شیرازه» بهترین کتابها از منظر هنر طراحی و کیفیت کتابسازی انتخاب میکند.
فردا سومین دوره نشان شیرازه آغاز میشود، اما پرسش اینجاست که وقتی انجمن صنفی طراحان گرافیک چندسالی است که هفته گرافیک را در خانه هنرمندان برگزار و نشان «سرو نقرهای» را به بهترین طرحهای گرافیکی ایران اهدا میکند، تأسیس جایزهای دیگر از طرف بخش دولتی چه ضرورتی دارد؟ چه نیازی است که خانه کتاب که در تأمین هزینه طرحهایی مثل تخفیفهای فصلی کتاب در مضیقه است و معمولا بدهکاری خود را به کتابفروشان با تأخیر چندماهه تسویه میکند، چنین جایزهای را برگزار کند؟ اصلا وقتی مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بارها عنوان کردهاند که رویکردشان کاهش تصدیگری دولتی و واگذاری جایزهها به انجمنها و تشکلهای صنفی است، برگزاری چنین جایزهای به نوعی نقضغرض نیست؟ آیا بهتر نیست خانه کتاب هزینه برگزاری چنین جایزههایی را صرف طرحهایی مثل طرح تخفیف فصلی کتاب کند تا شاهد کمشدن روزهای طراح و کاهش میزان تخفیف کتابها نباشیم؟