
همراهی استراتژیک در شانگهای

دیاکو حسینی _ کارشناس روابط بینالملل
سازمان شانگهای در درجه اول یک سازمان کاملا منطقهای برای هماهنگ کردن مناسبات بین روسیه و چین در حوزه آسیای مرکزی است که بهطور طبیعی یک قلمروی رقابت جدی میان این کشورهاست. در عین حال با گسترش عملکرد شانگهای به موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم و غیره و همچنین پذیرفتن کشورهایی مثل هند و پاکستان به عضویت اصلی این سازمان، اجلاس شانگهای عملا در حال تبدیل شدن به یک سازمان فرامنطقهای است. سازمان این تلقی را ایجاد کرد که میتواند بهعنوان یک اردوگاه رقیب برای غرب و ایالات متحده و حتی لیبرال دمکراسی در جنبههای اقتصادی و سیاسی مورد اتکا قرار بگیرد اما گذشت زمان نشان داد که محدودیتهای سازمان شانگهای هم در جنبه همکاریهای اقتصادی و هم در هماهنگی میان اهداف استراتژیک این کشورها دشوار است. دلیل پایهای هم این بود که کشورهای اصلی این سازمان، چه اعضای ناظر و چه اعضای دائم، چنان متنوع هستند و به حوزههای مختلفی گرایش دارند که جمعبندی آنها درون یک سازمان دشوار شده است. 5 نکته درخصوص ادامه فعالیتهای این سازمان و روابط ایران با کشورهای عضو شانگهای قابل توجه است:
ایران بهعنوان کشوری در منطقه اوراسیای جنوبی پیوندی طبیعی و جغرافیایی با حوزه عملکرد سازمان شانگهای دارد و همینطور به لحاظ تمدنی ارتباط عمیق و وسیعی با کشورهای حوزه آسیای مرکزی دارد که میتواند تسهیلکننده روابط خارجی ایران در مقیاس بزرگ اوراسیایی باشد.
بنابراین درخواست ایران برای عضویت در سازمان کاملا طبیعی بوده و این درخواست و مطالبه در طرف دیگر نیز وجود داشته است؛ یعنی چین و روسیه علاقهمند بودهاند تا از ظرفیت جغرافیایی و سرپل ارتباطی ایران بین شرق و غرب استفاده کنند. این به شرطی است که شرایط عضویت ایران در سازمان بیش از فواید آن نباشد. دلیل اصلی مخالفتها نیز بالا بودن این هزینهها بود.
کشورهای عضو شانگهای علاقهمند هستند که ترتیباتی مستقل از غرب را پیاده کنند؛ مشروط به اینکه این ترتیبات منجر به رویارویی سازمان همکاری شانگهای با ایالات متحده نشود. انتظار سیاست خارجی ایران از شانگهای باید بسیار معقول و منطقی باشد. نباید تصور کرد که ما وارد یک اردوگاه ضدآمریکایی شدهایم که قرار است جایگزینی برای نظم جهانی آمریکایی ارائه دهد. روابط کشورهای عضو اجلاس با ایالات متحده کاملا متفاوت است بنابراین مجموعه این سازمان علاقهمند نیست که با غرب و آمریکا رودررو قرار بگیرد. تا زمانی که ایران بهعنوان مهمترین کشور ضدغربی و ضدآمریکایی در جهان شناخته میشود، عضویت ایران در سازمان میتواند موازنه اجلاس شانگهای را بههم بزند و تصویری ضدآمریکایی به سازمان بدهد که هیچکدام از کشورهای دیگر همکاری شانگهای خواهان ارائه چنین تصویری از این سازمان نیستند.
عضویت ایران در سازمان شانگهای چه مزیتی در مقابله با فشارهای اقتصادی وارد بر ایران خواهد داشت؟ باید توجه کرد عضویت ایران در سازمان با وجود موانع جدی سر راه آن نمیتواند کمک زیادی به مقابله با تحریمها کند؛ چراکه با عضویت ایران در این سازمان قوانین تحریمهای آمریکا سر جایش باقی است و کشورهای عضو این سازمان مایل نیستند که مقابل مجازاتهای اقتصادی آمریکا قرار گیرند؛ بنابراین بودن یا نبودن ایران در سازمان تأثیری بر تحریمها نخواهد داشت. البته اگر تحریمها برداشته شود، میتواند بازار متقابلی را برای بازار ایران و سرمایهگذاری داخلی ایجاد کند. این شرایط درصورتی ایجاد میشود که رابطه ایران یک رابطه عادی در نظام اقتصاد جهانی باشد و ایران از شر تحریمهایی که دست و پایش را بستهاند، رها شود. هماکنون عضویت ایران در بهترین حالت کمکی به رفع تحریمها نمیکند.
از آنجایی که چین و روسیه، هر دو با ایالات متحده درگیریها و اختلافنظرهای عمیق و جدیای دارند که در دوره ترامپ تشدید شده است و بهنظر نمیرسد بهزودی قابل حلوفصل باشد، نوعی همدردی استراتژیک برای ایران ایجاد میکند که میتواند از آن در جهت استفاده از تبلیغات و هماهنگیهای لازم در وزارت امور خارجه استفاده کند. با توجه به وضعیت حاکم در روابط جاری میان ایران و آمریکا و همینطور تنگنای دشوار میان چین و روسیه با آمریکا، نوعی همگرایی و همدردی در اجلاس میان کشورها وجود دارد.
باید توجه داشت همدردی کشورهای عضو اجلاس شانگهای در تحریمهای ضدایرانی در عمل بسیار کم است و نباید توقع داشت که منجر به یک اتحاد شود یا ایران را از تحریمها خلاص کند. حضور ایران در اجلاس این پیام جدی را به آمریکا خواهد رساند که با وجود فشارهایی که علیه ایران ایجاد میکنند، نهتنها ایران منزوی نشده است و گزینههای مختلفی را برای همکاریهای بینالمللی خودش دارد، بلکه میتواند این همدردی را به لحاظ لفظی، کلامی و در عمل ایجاد کند.
نکته کلیدی آن است که چین و روسیه هر دو عضو برجام نیز هستند و گردهمایی 3کشور در قالب پیمان شانگهای میتواند نشاندهنده اراده این کشورها به حفظ برجام باشد و این پیام را نیز به ایالات متحده میرساند که ادامه فشارهای ایالات متحده به این 3کشور بهخصوص ایران، آنها را به هم نزدیکتر خواهد ساخت و علاقهمندیها و منافع بههم گره خورده بیشتری را در رابطه با آمریکا خواهند داشت و این طبعا به زیان ایالات متحده خواهد بود.