• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 1 خرداد 1398
کد مطلب : 56658
+
-

آمریکا به‌دنبال تغییر معادله

نگاه
آمریکا به‌دنبال تغییر معادله

عبدالقادر فایز
مدیر دفتر شبکه الجزیره در تهران


طی ۴۰ سال گذشته معادله حاکم بر روابط ایران و آمریکا بر بنیان «نه جنگ نه صلح» استوار بوده است؛ به‌عبارت دیگر مدیریت دشمنی دوجانبه که در عمل، تعاملی ناخواسته را نیز به همراه داشته است؛ آن‌گونه که در افغانستان یا عراق نیزچنین بود. این تعامل، با وجود اصالت دشمنی عمیق میان تهران و واشنگتن، نشانه‌ای از عمل‌گرا بودن طرفین به شمار می‌آمد. اما هم‌اکنون این معادله بسیار شکننده به‌نظر می‌رسد، چرا که دولت ترامپ به‌دنبال عبور از این معادله و قرار دادن ایران میان دو گزینه «جنگ یا صلح» است؛ به‌عبارت دیگر، بازتعریف ابزارهای قدرت ایران براساس منطق ترامپ؛ منطقی که بدون شک به اولویت‌های امنیت ملی اسرائیل و تمایلات متحدان عرب آمریکا در خلیج‌فارس نزدیک است. بر این اساس، آمریکای ترامپ بر اعمال تغییراتی در ایران تمرکز کرده که بنیان این کشور را در بر می‌گیرد:
1ـ غنی‌سازی در داخل ایران به‌عنوان مهم‌ترین حلقه از برنامه هسته‌ای
2ـ برنامه موشکی به‌عنوان تهدیدی مستقیم علیه بخشی از حضور آمریکا در خاورمیانه
3ـ نفوذ منطقه‌ای ایران که مهار آن از دید واشنگتن، کلید تامین امنیت جهانی انرژی خواهد بود
اکنون دولت ترامپ در سایه 4تحول منطقه‌ای و بین‌المللی مهم، اجرای سیاست خود در قبال ایران را در دستور کار قرار داده است:
تحول اول تکانه منطقه‌ای شدیدی است که منجر به حضور مستقیم ایران در سوریه شد؛ تحولی بسیار مهم که با امنیت اسرائیل در ارتباط است، چرا که مقابله تهران و تل‌آویو را به جای مقابله‌ای با استفاده از نیروهای نیابتی به مقابله‌ای رو در رو تبدیل کرده است. مسئله حضور ایران در سوریه، بدون شک تکیه‌گاه اصلی در هر مذاکرات احتمالی آینده را شکل خواهد داد.
باید توجه داشت حضور ایران در سوریه از دید آمریکا، تکرار نسخه عراق به‌حساب می‌آید و بنابراین پذیرش این مسئله از سوی آمریکا هم‌اکنون به‌معنای به رسمیت شناختن آن با گذر زمان خواهد بود. به‌عبارت دیگر، قرار گرفتن واشنگتن در موقعیت غیرقابل بازگشت، ناچاری اسرائیل از پذیرش آن و همچنین ناچاری برخی کشورهای عربی از تحمل شکست استراتژیک دیگری در مقابل ایران.
تحول دوم «معامله قرن» است؛ معامله‌ای که به‌معنای ژئوپلیتیک، خواهان اعمال نظم منطقه‌ای جدیدی در خاورمیانه از طریق مسئله فلسطین است. این تحول در پی فروپاشی پر سرعت نظام جمعی کشورهای عربی رخ داده و تحلیل‌ها در این نقطه نشان می‌دهد که آمریکا به‌دنبال قرار دادن اسرائیل، امارات، سعودی و مصر در جایگاه رهبری نظام جدید خاورمیانه است.
موفقیت معامله قرن، شکستی استراتژیک برای ایران خواهد بود و در اینجا می‌توان به اهمیت آنچه در جریان است پی برد؛ محاصره ایران و قرار دادن این کشور تحت فشار شدید نظامی و اقتصادی، همزمان با آمادگی برای رونمایی از معامله قرن بعد از‌ماه رمضان، چراکه آمریکا به خوبی می‌داند، ایران آسوده و با نفوذ یعنی شکست معامله قرن.
تحول سوم برنامه موشکی ایران است که بارزترین عنصر نظامی ایران به شمار می‌رود و البته شاهد پیشرفت‌های چشمگیری بوده، تا جایی که به عاملی تعیین‌کننده در موقعیت منطقه‌ای ایران تبدیل شده است. بر این اساس، آمریکا، اسرائیل، اروپا، عربستان سعودی و امارات خواهان نابودی کامل برنامه موشکی ایران هستند و در مقابل، هرگونه عقب‌نشینی از سوی ایران در این پرونده بعید به‌نظر می‌رسد چرا که تبعات مهمی به‌دنبال خواهد داشت.
و در پایان، تحول چهارم موقعیت شورای همکاری خلیج‌فارس و نقش آن، به‌ویژه بعد از خروج عراق از مثلث رابطه با ایران است. هم‌اکنون، روابط ایران صرفا با برخی کشورهای شورا محدود شده و این در حالی است که عراق هم به ایران نزدیک‌تر است. بر این اساس، کشورهای عضو شورا، ناچار به ورود به زمین بازی با ابزارهای خود، به شکل جداگانه و مستقیم شده‌اند. عدم‌وجود سیاست‌های عملی و تقابلی در کشورهای عرب خلیج‌فارس نسبت به ایران منجر به شکستی اساسی و در نتیجه پناه بردن مجدد این کشورها به آمریکا شده است. به این ترتیب، حضور نظامی آمریکا در آب‌های خلیج‌فارس و منطقه تشدید شده است؛ منطقه‌ای که سرنوشت سراسر آن منوط به رابطه مستقیم میان تهران و واشنگتن است؛ چه با جنگ چه با صلح.
ترجمه سیاوش فلاح‌پور

این خبر را به اشتراک بگذارید