• سه شنبه 11 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 21 شوال 1445
  • 2024 Apr 30
دو شنبه 13 اسفند 1397
کد مطلب : 49702
+
-

چرا چرخ تئاترهای آزاد نمی‌چرخد؟

روزگار سپری شده تئاترهای خودکفا

مجید جعفری معتقد است که تئاتر برای گروه‌های آزاد اصلا صرفه ‌اقتصادی ندارد

عیسی محمدی

مجیدجعفری، این هنرمند باسابقه شیرازی، در تئاتر و سینما و تلویزیون سابقه کار و خلق آثاری را داشته است. از سوی دیگر، مدرک درجه یک هنری را هم از وزارت ارشاد دریافت کرده. ضمن اینکه در برهه‌ای نیز، فعالیت‌های اجرایی را تجربه کرده؛ از قبیل ریاست اداره برنامه‌های نمایش و ریاست تئاتر شهر. هم‌اکنون نیز در کنار فعالیت‌های هنری‌اش، امور انجمن صنفی تئاتر آزاد را رتق و فتق می‌کند. هرچند که به قول خودش دفتر این انجمن را تعطیل کرده، به نشانه اعتراض تا دولت تکلیف جایگاه و مسئولیت انجمن را روشن کند. در واقع مسئله جعفری، دخالت دولت در فعالیت‌های صنفی و فعالیت‌های اجرایی غیررسمی است. منظورش را هم از دولت صرفاً یک دولت خاص نمی‌داند بلکه این حرف خودش را سرایت می‌دهد به مفهوم کلی دولت و بدنه رسمی.

تئاتر آزاد درآمدزا نیست



جعفری دل ‌پُری از این بحث و دخالت‌های دولت دارد. اما به هر حال بعد از عبور از کلیات کارگشا در حوزه اقتصاد تئاتر و این دست گلایه‌ها، وارد حوزه بحث‌مان می‌شویم؛ وضعیت درآمدزایی تئاترهای آزاد که شامل تئاترهای عامه‌پسند هم می‌شود که در سالن‌هایی مثل مجموعه چمران، تئاتر گلریز و.. اجرا می‌روند و تصور بر این است که پررونق هستند. البته جعفری آب پاکی را روی دست‌مان می‌ریزد و این پیش‌فرض را زیر سؤال می‌برد و به همشهری درنگ می‌گوید: «اغلب این تئاترها امروز آورده اقتصادی ندارند و نمی‌توانند هزینه‌های خود را تأمین کنند. دلیلش هم دخالت‌های دولت است. نمی‌دانم زاویه دید شما چه بوده که چنین پیش‌فرضی را مطرح کرده‌اید. بدنه دولتی و رسمی کاری کرده که سالن‌های تئاتر دیگر نمی‌توانند هزینه‌های خودشان را تأمین کنند، درحالی‌که قبلاً قادر به این کار بودند. زمان انقلاب کل فعالان عرصه تئاتر چهار هزار نفر بود؛ اعم از کارگردان و نویسنده و.... پس از انقلاب 2میلیون نفر درگیر این حوزه‌ شدند. چه کسانی که مستقیم دارند تئاتر کار می‌کنند یا کسانی که تئاتر خوانده‌اند و یا حتی از تئاتر وارد حوزه‌های دیگر شده‌اند. این در حالی است که 160هزار نفر به‌طور جدی می‌توانند درگیر تئاتر باشند. قبلاً ما محاسبه کرده بودیم و به این نتیجه رسیده‌ بودیم که اگر نمایشی بیست روز روی صحنه باشد و حداقل‌های کیفی و فرهنگی و حرفه‌ای لازم را داشته باشد، می‌تواند موفق باشد و هزینه‌اش را تأمین کند. اما دولت سیاستگذاری کرد که طبق آن، هر کسی که متنی دستش بود، می‌توانست بیاید و مدعی بشود. درحالی‌که از نظر صنفی شاید مناسب این کار نبود. نتیجه این سیاستگذاری، سربار شدن این افراد در فضای تئاتر بود که چرخه عرضه و تقاضای سالم را در این حوزه به هم ریخت». 

حساب و کتاب جزئی‌تر

کنجکاوی‌مان بیشتر می‌شود. می‌خواهیم که حساب و کتاب دقیق‌تری داشته باشیم. پاسخ می‌شنویم: «فرض کنید که من می‌خواهم یک تئاتر را کارگردانی کنم. باید دست‌کم و ماهانه، 20روز اجرای مفید داشته باشم. اجاره سالن بستگی به کیفیت و جای آن، می‌تواند از 30تا 150میلیون در ‌ماه متغیر باشد؛ ما متوسط آن را 100 میلیون در نظر می‌گیریم؛ یعنی هر روز از ماه، 3.3میلیون تومان اجاره این سالن می‌شود. حق‌الزحمه عوامل هم با توجه به کیفیت و اعتبار و شهرت، از 40 تا 50 میلیون تومان متغیر است. حتی می‌تواند به 70میلیون تومان هم برسد. هزینه تبلیغات هم گران است. قبلاً می‌‌آمدند و نظر گروه‌های تئاتری را جلب می‌کردند تا بتوانند به‌دلیل اعتباری که ایجاد می‌کرد، تبلیغات آنها را انجام دهند. الان کاملاً برعکس شده. اما شما به‌طور میانگین، کل هزینه تمام‌شده برای من کارگردان را همان 150میلیون تومان درنظر بگیرید. یعنی من باید ماهانه نزدیک به 10هزار بلیت بفروشم تا هزینه‌ام سر به سر بشود. قیمت بلیت هم از20 تا 30 هزار تومان متغیر است که ما متوسط آن را 25 هزار تومان در نظر می‌گیریم. البته غالباً نیز شامل تخفیف شده و باید روی15 هزار تومان حساب کنیم. دیگر خودتان حساب و کتاب نهایی را بکنید. ضمن اینکه اگر ما 20 شب فعال باشیم، باید هر شب 500 نفر را به سالن بکشانیم. درحالی‌که بخشی از سالن‌ها صد نفره‌اند پس باید 5 سانس اجرا داشته باشیم. ضمن اینکه به واسطه گسترده شدن کار، سالن‌های تئاتر آزاد زیادشده‌اند و قطعاً این میزان مخاطب جذب سالن یا سالن‌های شما نخواهند شد. با این محاسبات، چرخ تئاتر آزاد نمی‌چرخد و‌ کنندگان کار، نمی‌توانند زندگی‌شان را اداره کنند. این در حالی است که من میانگین و حداقل هزینه را برای یک تئاتر کم درنظر گرفته‌ام؛ وگرنه اگر هزینه آن به 200میلیون تومان در ‌ماه برسد که قطعاً نمی‌تواند دخل و خرجش را تأمین کند».

فعلاً اقتصاد تئاتر تعطیل است

این محاسبات تازه برای تئاترهایی است که فعالان آنها به‌دلیل گره خوردن معیشت‌شان با این هنر، ناچارند همیشه اجرا داشته باشند؛ به همین دلیل ناچارند درگیر کارهای سطح پایین هم باشند. با این احوال دیگر اوضاع تئاترهای رسمی و دولتی که منتظر سالن‌های دولتی و معتبر هستند روشن است؛ به روایت جعفری، آنها هر چند سال یک‌بار باید منتظر نوبتی باشند که خواهد آمد و این، یعنی عدم‌تأمین مالی افراد درگیر اینگونه تئاترها. این هنرمند حوزه نمایش، همچنین معتقد است که تئاترهای حرفه‌ای، باید، هم شامل حداقل حس زیبایی‌شناختی باشند و هم اثربخشی فرهنگی ایجاد کنند. به همین دلیل بخشی از تئاترهای آزاد اجرا شده که معروف به تئاترهای عامه‌پسند است را قبول ندارد و سطح آنها را غیرحرفه‌ای و پایین ارزیابی می‌کند؛ «ما سال گذشته 90 گروه تئاتر آزاد داشتیم. چون معیشت اینها با این کار گره خورده، در نتیجه باید هر روز کار کنند. اما امان از کار! ناچارند هر کاری که می‌رسد، انجام بدهند؛ همین چیزی که شما به آن نقد دارید. تئاتری که به لحاظ اقتصادی خودکفا نیست، به لحاظ فرهنگی اثرگذار نیست و به واسطه دخالت‌های رسمی و دولتی، عقیم می‌ماند». او معتقد است که هم‌اکنون، صحبت از اقتصاد تئاتر بی‌مورد است؛ هرچند که می‌توان تدبیری اندیشید و به این مرحله رسید.

این خبر را به اشتراک بگذارید