• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 18 آذر 1397
کد مطلب : 40313
+
-

هشدار نسبت به نابودی ذخایر ژنتیک گیاهی کشور

دکتر سودابه علی‌احمد‌کروری/دانشیار مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور

بارها از فرمایشات رهبر معظم انقلاب، شنیده‌­ایم که «در برنامه‌ریزی‌های کشوری، خط صحیح علمی را سر‌لوحه خود قرار دهید.» ایشان به‌­کرات در حفظ ذخایر ژنتیک کشور تأکید داشته‌اند. هر چهره نویی در دولت­، مدتی شمع نیمه ­سوز رو به خاموشی امید را مجددا دردل­‌های مردم ماروشن کرده‌­است ولی متأسفانه باز هم ناامید به درون تاریکی برمی‌­گردیم و با افسوس می­‌گوییم باز هم نشد.
مدت‌ها با درون خودم در جدال بودم. در نهایت تصمیم گرفتم که در مقام کسی که بیش از 45سال در بخش‌های پژوهشی و آموزشی داخل و خارج از کشور خدمت کرده و طرح‌های متعددی را با کمک دانشجویان و همکاران فداکار و علاقه‌مند در کل عرصه‌های جنگل‌های ایران از هیرکانی تا خلیج‌فارس انجام داده است، چند سطری بنویسم. درهرحال سکوت را بیش از این جایز نشمردم.  مواردی مانند زراعت زیر آشکوب جنگل‌های زاگرس، واگذاری قسمتی از جنگل‌های هیرکانی و حتی نابودی ذخیره­‌گاه با‌ارزش سرخدارهای کهن ایران و... مشوق من در این راه بودند. نمی‌خواهم در ارتباط با اهمیت معنوی و مادی این جنگل‌ها ازجمله در امر حفاظت خاک و ذخیزه آب صحبت کنم و یا توجه شما را به این معطوف کنم که محصول اصلی گران‌ترین کرم‌های بهداشتی که در دنیا تولید می‌شوند، بادام تلخ یعنی یکی از گونه‌های اصلی و پیش‌آهنگ جنگل‌های زاگرس است. متأسفم از بلایی که بر سر ذخیره­‌گاه درختان سرخدار آمد. علاوه بر ماده مؤثره، برگ این گونه­ جنگلی برای علاج بسیاری از بیماری‌ها، به‌خصوص سرطان، تولید بذرها و قلمه‌های شناسنامه‌دار این رویشگاه ارزشمند (البته بعد از ثبت بین‌المللی)، با‌ارزش بالا، به‌خصوص در باغ‌­های بوتانیک دنیا خریدار دارد. مهم‌تر آنکه آیا قاچاقچیان چوب، بدون حمایت و پشتیبانی بعضی از افراد ریشه‌­دار به­‌این عمل خلاف مبادرت کرده‌اند؟ مثال بیماری و مرگ شمشاد در مناطق جلگه‌­ای جنگل‌های هیرکانی نیز سرگذشت مشابهی دارد.

گونه مهاجم در جنوب و خطر نابودی گونه‌های طبیعی 
از این گذشته به­‌عنوان مثال علمی قابل لمس، آیا می­‌دانید که کهور پاکستانی چه آسیب خطرناکی به‌گونه‌های طبیعی ما در جنوب کشور وارد کرده؟ به‌نحوی که حتی درون نخلستان­‌های جنوب ایران نیز به­‌شدت نفوذ کرده است. وقتی برنامه کاشت زیر ­آشکوب جنگل‌های بلوط بدون مطالعات کامل و تشکیل جلسات تخصصی با متخصصان واقعی منابع طبیعی (آنها که فقط پشت میز نبوده‌اند بلکه بیشتر از طبیعت آموخته‌اند) مطرح می‌شود، به این می­‌اندیشم تا چه حد روی این مطالب قبل از بیان رسمی وقت گذاشته شده است.
این مطالب هیچ مغایریتی با ایجاد رفاه بیشتر با روش‌های علمی برای زاگرس‌­نشینان ندارد. هم‌اکنون نیز به‌کرات شاهد آتش‌­زدن عمدی زاگرس بوده‌­ایم. آیا تصور نمی‌شود بدین‌ترتیب، شاید ندانسته دارد مجوز رسمی برای نابودی کامل زاگرس صادر می‌شود؟
اجازه می­‌خواهم از مقام معاونت پژوهشی ریاست‌جمهور جناب آقای سورنا ستاری گله‌­مند باشم. شما در جایگاهی قرار دارید که باید نسبت به تمام ابعاد مختلف تحقیقاتی کشور حساس باشید نه‌تنها به مواردی توجه کنید که به ظاهر از دیگر موارد برای مردم مهم‌تر و پولسازترند (آیا انسان‌های کره‌خاکی بدون طبیعت، ازجمله جنگل می‌توانند به حیات طبیعی خود ادامه دهند). به شما قول می‌دهم با یک نگاه تخصصی با برنامه ­ریزی دقیق، علاوه بر جنبه‌های معنوی، هنوز هم جنگل‌های کشور با وجود تخریب شدید واقعا درآمدزا هستند. از تمام این مطالب که بگذریم: دولت ایران در کنوانسیون تغییرات آب وهوایی پاریس درسال1394 تعهد کرده است علاوه بر حفظ جنگل‌های طبیعی، در مدت محدودی با انجام جنگلکاری با الگوهای مطابق با اکوسیستم‌های طبیعی وسعت آنها را، برای کنترل بیشتر گازهای گلخانه‌ای افزایش دهد. یا خدای نکرده در این مورد آیا ما پا جای پای جناب ترامپ گذاشته‌ایم. بالاخره این مهم فراموش نشود که ریشه جنگل‌های ایران اعم از هیرکانی، زاگرس، بیابانی، شبه ساوان، مانگروهای جنوب کشور و... ریشه حیات ملت ایران هستند.

این خبر را به اشتراک بگذارید