محمدتقی حاجیموسی
معلوم نیست نخستین بار چهکسی به ارزش طلا پی برد و از کجا فهمید میشود با این فلز زردرنگ که در حالت عادی مثل گل توی دست شکل میگرفت میتوان ثروتمند شد. منتهی بهاحتمال زیاد از همان وقتی که آدمها فهمیدند طلا چه خاصیتی دارد جنگ بر سر آن هم شروع شد و اصلا بسیاری از جنگها برای رسیدن به ثروت و طلا و جواهرات دیگران آغاز شده است. حالا بعد از چندهزار سال از ارزشمندشدن طلا هنوز هم این عنصر جادویی در دنیا تعیینکننده است و هر کس طلا داشته باشد، قدرت و ثروت هم دارد؛ قدرت و ثروتی که خیلی از آدمها را وسوسه میکند تا آن را از چنگ دیگران در بیاورند و گاهی این نزاع با قتل به پایان میرسد؛ قتل بهدلیل چند گرم طلا؛ اتفاقی که در کشور ما کم روی نداده.
توضیح ضروری: تمام سارقینی که در این گزارش به آنها اشاره شده توسط پلیس دستگیر و سپس محاکمه شدهاند.
شهریور 95
چند سارق، طلافروشی یزدی را در جایی خلوت گیر انداختند و پس از کشتن او و برداشتن کلیدهای مغازه، 5کیلوگرم طلا از مغازهاش دزدیدند. حدود ساعت 14، پسر جوانی به نام محمدعلی که در مغازه طلافروشی پدرش در بازار زرگری یزد مشغول بهکار بود، در مغازه را بست تا برای استراحت به خانه برود. او به سمت پارکینگ که چند صدمتر با مغازه فاصله داشت حرکت کرد و قصد سوارشدن به ماشینش را داشت که ناگهان هدف حمله چند نفر قرار گرفت. مردان ناشناس او را به گوشهای خلوت از پارکینگ کشاندند و بیآنکه کسی متوجه شود، وی را به قتل رساندند و کلید مغازه را برداشتند. پس از آن راهی طلافروشی شدند، حدود 5کیلو طلا به سرقت بردند و متواری شدند.سارقان این پرونده از طریق دوربینهای مداربسته کشف شدند. دوربین ها چهرههای چند مرد جوان را نشان دادند.
مرداد 95
ظهر سوم مردادماه طلافروش ملایری مغازهاش را بست و برای صرف ناهار راهی خانه خود شد اما پس از آن ناپدید شد و خانوادهاش وقتی در جریان ماجرا قرار گرفتند که معلوم شد سارقان همزمان با ناپدیدشدن مرد طلافروش وارد مغازه او شده و مقدار زیادی طلا دزدیدهاند. چند روز پس از این سرقت، جسد مرد طلافروش در چند کیلومتری ملایر کشف و مشخص شد که دزدان روز حادثه او را ربوده و پس از قتل وی با ضربات چاقو، کلید مغازهاش را گرفته و با مراجعه به آنجا دست به سرقت زدهاند.
دی 95
خانواده مردی 56 ساله که طلافروش بود به کلانتری مراجعه کردند و خبر از ناپدیدشدن او دادند. این مرد صبح شنبه پس از حضور در مغازه طلافروشیاش در بلوار ابوذر خیابان پیروزی تهران تا ظهر در محل کارش بوده اما بعد از آن به طرز عجیبی ناپدید شده بود. 2روز بعد کارگر شهرداری در تماس با پلیس از پیدا شدن جسدی تکهتکهشده در فلکه اول مقداد خبر داد. گزارش پلیس نشان میداد که چند جوان بعد از ربودن طلافروش با تهدید و زور کلیدهای مغازه را از او گرفته و طلا و دوربینهای مغازه را ربوده بودند. سپس این چند نفر در جنایتی وحشتناک و پس از کشتن طلافروش، با دستگاه فرز بدن او را تکهتکه کرده و داخل سطل زباله انداخته بودند.
شهریور 97
مرد طلافروش هر شب عادت داشت بخشی از طلاهای مغازه را در کیفی بگذارد و به خانه خود در طبقه بالای مغازه ببرد. در شب حادثه اما 2 جوان با سلاح کلاشینکف به او حمله و 3 تیر به او شلیک کردند که یکی از گلولهها به سر او خورد و طلافروش کشته شد. قاتلان بعد از سرقت متواری شدند.
آبان 94
2سارق جوان با ورود به یک طلافروشی در بلوار شهید مفتح مشهد و تهدید فروشنده بیش از 2کیلوگرم طلا و 40سکه را به سرقت بردند. سارقان که سلاح گرم داشتند پیش از خروج با چاقو به سینه طلافروش 34ساله ضرباتی را وارد کردند که در نهایت منجر به فوت وی شد.
اسفند 92
پیرزنی در محله جامی تهران با ضربات چاقو به قتل رسید. بررسیهای پلیس و گفتههای دختر مقتول نشان میداد 20النگو که در دست پیرزن بوده به سرقت رفته و البته از نظافتچی افغان ساختمان که آن روز برای نظافت آمده بوده خبری نیست. خیلی زود پلیس جوان افغان را دستگیر و وی اعتراف کرد که برق طلاها مدت زیادی خواب را از سر او ربوده بود. وی در روز حادثه با چاقویی که از قبل آماده کرده بود به بهانه گرفتن آب گرم به خانه پیرزن میرود و پیش از اینکه مقتول بتواند فریادی بزند او را میکشد و النگوها را میدزدد.
مرداد 96
یک مرد 39ساله معتاد به شیشه به خانه خاله 80سالهاش در منطقه هفتچنار تهران رفت. قبل از خوردن ناهار، خواهرزاده که بهتازگی بیکار شده بود گلوی خاله خود را گرفت و سپس با روسری او را خفه کرد.
450هزار تومان پول، 6 النگو و 2رشته گردنبند تمام چیزی بود که او را مجاب به قتل خالهاش کرده بود.
چه جنایتهایی در دهه گذشته به خاطر طلا رخ داده؟
جنون طلا
ارزش بالای طلا باعث شده تا قتلهای زیادی بهخاطر این فلز زردرنگ به وقوع بپیوندد
در همینه زمینه :