خدیجه نوروزی
مدتی است ظهور نابسامانیها و بیثباتیهای اقتصادی پیامدهای مخربی روی طبقه متوسط جامعه گذاشته است. گروهی که باید اهل ساماندهی، مشارکت مدنی، مولد، حامل و حافظ سرمایه اجتماعی باشند و از توسعه کشور در همه جوانب آن غافل نشوند، در معرض آسیب قرار گرفتهاند. از آنجا که این طبقه، انگیزه تغییر مستمر دارند از همین رو در نوسانات اقتصادی بیشترین آسیب را میبینند که اخیرا در بازار ارز و سکه شاهد آن بودیم.
اتفاقات بازار ارز
رشد قیمت دلار از نرخ 3800تومان در شهریور96 شروع شد تا اینکه در پرنوسانترین حالت ممکن در هفته دوم مهر امسال به نزدیک20هزار تومان رسید و برخی را به وسوسه انداخت تا تمام داراییشان ازجمله ملک و خودرو را تبدیل به دلار کنند اما به یکباره و در عرض چند روز قیمتها در حیرت خریداران و فروشندگان ارز، سقوط کرد و با سرعت به حدود 11هزار تومان رسید. با سراسریشدن این خبر عدهای که رؤیای ثروتمندشدن را سراب میدیدند دچار سکته اقتصادی شدند. خریداران دلار و سکه هم که سرمایه خود را درآستانه نابودی میدیدند راهی بازار ارز شدند و در مقابل صرافیها برای فروش دلار صف کشیدند تا بتوانند تا حد امکان از مابقی سرمایه خود محافظت کنند.
میتوان شروع تحولات نرخ ارز در بازار آزاد را مربوط به خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت97و التهابآفرینیهایش نسبت به این توافقنامه همراه با تزریق انتظارات منفی به بازار دانست؛ نوساناتی که با روند افزایشی، کانون توجه مردم، بازاریان و دولت شد. اوایل تیرماه امسال بود که با 5800تومانی شدن دلار و تلاطم شدید قیمتی ارز، بازار در ابتدا به حالت نیمهتعطیل و سپس تعطیل درآمد و جولان نرخهای نجومی در صرافیها موجب توقف خرید و فروشها شد. در این برهه، فضای بازار در سراسر کشور امنیتی شد و نیروی انتظامی جلوی فعالیت دلالها را گرفت. بازاریان و کسبه برای اعتراض به وضع موجود در چندین شهر مانند تهران، شیراز و اهواز به خیابانها آمدند و خواستار ساماندهی وضع موجود شدند. ازسوی دیگر قیمت کالاها نیز همگام با نوسانات ارز و سکه بهصورت لحظهای روند افزایشی بهخود گرفت و مردم به سمت خرید و انبارکردن هجوم بردند و کمبود برخی کالاها مانند پوشک، روغن، قند، برنج و... در بازار اعلام شد و به شایعات بسیاری مانند احتکار و فساد مالی و... دامن زده شد.
تلاش برای بقا
در چنین فضایی، قشر ضعیف و طبقه متوسط بیشترین کسانی بودند که در معرض آسیب قرار داشتند. حقوق کارگران و کارمندان در این آشفته بازار نهتنها افزایش پیدا نکرد بلکه برخی از افراد با کاهش حقوق بهدلیل شرایط سخت تولید مواجه و راضی به ادامه این روند شدند؛ چرا که حفظ شرایط موجود را بهتر از پیوستن به جرگه بیکاران میدانستند. افزایش افسارگسیخته قیمت ارز و طلا، به راه افتادن موجی از نگرانیها با قوتگرفتن شایعاتی نظیر قحطی، جنگ و فقر، کاهش درآمدها و تقاضا برای خرید و رشد نرخ بیکاری منجر به تکرار یک قاعده تکراری شد؛ هدایت سرمایههای قشر متوسط به بازار ارز و سکه.
قدرت شایعه
متأسفانه یکی از مهمترین مشکلات ما در کشور این است که باوجود امکانات، منابع مالی و خیل فارغالتحصیلان، تحلیل درستی از موضوعات نداریم و همین موضوع باعث میشود تا سرمایههای طبقه متوسط با یک شایعه به سمت هسته قدرت سرازیر شود.
در این روزها که بسیاری از مردم در جو احساسی سقوط دلار در حال غرقشدن هستند باید چند نکته اساسی را مورد توجه قرار داد. همه بر این امر واقفند که یکی از مهمترین دلایل رویآوردن مردم به خرید دلار عدماطمینان به عملکرد اقتصادی دولت و پیشبینی حوادث اقتصادی در آینده بود تا بتوانند حساب اقتصادی سرمایههای خود را از اقتصاد ریالی جدا نگه دارند. اما عدمتوانایی دولت در عرضه ارز مطابق با نیاز بازار باعث شد تا قیمت هر روز بالاتر رود. در این بین، جو روانی سفتهبازان نیز بیتأثیر نبود. از سوی دیگر دخالت دستوری و روزافزون دولت در نرخگذاری ارز موجب شد که بازار شفاف نباشد و علاوه بر ایجاد رانت، باعث ایجاد تقاضا یا عرضه در محلی غیر از محل مناسب شود که همین خود باعث تلاطم بیشتر قیمت ارز شد.
در شکست یکشبه نرخ ارز به نصف هم هیچ اتفاق خاصی روی نداد تا اعتماد مردم جلب شود؛ نه اصلاح نظام بانکی، نه مبارزه با فساد و نه مشکلات دیگر.
تحریمهای نفتی هم قرار است از 13آبان برپا شود. اتفاق مثبتی هم در شاخصهای اقتصاد کلان نیفتاده است؛ نه تورم کاهشیافته و نه تولید ناخالص ملی و نه ترازنامه تجارت خارجی تغییری کرده. نرخ بیکاری نیز بهبود نیافته و بانک مرکزی بیانیه امیدوارکنندهای نداده است؛ یعنی عامل قدرتمندی نبوده تا چنین موجی برای کاهش قیمتها ایجاد کند. اما شاید بتوان گفت چیزی که توانست این نرخ را بشکند اخباری بود که در بازار پیچید. اخبار توافق مالی و نفتی با اروپا چشمانداز جدیدی ایجاد و شایعات سقوط قیمت دلار به ایجاد صف فروش کمک کرد؛ همانطور که صف خرید نیز با پشتوانه شایعات ایجاد شد و بهای دلار را در فضایی غیراقتصادی افزایش داده بود.
در واقع «شایعه»، اساس خرید و فروشها شد که سرنخ اصلی آن در دست دلالان خردهپا و سرمایهگذاران خانگی نیست.
یکشنبه 22 مهر 1397
کد مطلب :
33940
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/7M0y
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved