بازگشت گران به تنظیمات کارخانه!
چرخه مد، اینبار شوخی تلخی با چهرهها کرده است. تا همین چند وقت پیش، صندلی مطبهای زیبایی مجالی برای خالی شدن نداشت و صفهای طولانی برای تزریق ژل و فیلر عملهای جراحی، حکایت از تب تند تغییر میداد. همه میخواستند با گونههای برجسته و لبهای حجیم، شبیه الگوهای یکسان فضای مجازی شوند. اما حالا ورق برگشته است؛ همان صفها پابرجاست، اما نیتها ۱۸۰ درجه تغییر کرده است. امروز بسیاری از مراجعان در نوبت ایستادهاند تا پول خرج کنند که دوباره شبیه خودشان شوند.
آمارهای غیررسمی و گزارشهای میدانی در برخی کشورهای جهان از کلینیکهای زیبایی، واقعیتی تأملبرانگیز را نشان میدهندکه غالبا کسانی که پیشتر زیر سوزن زیبایی رفتهاند، حالا دچار پشیمانی شده و متقاضی تخلیه ژل، تزریق آنزیم و بازگشت به چهره طبیعی هستند. گویی موج «نچرال بودن» دوباره مد شده و چهرههای اغراقشده، جذابیت کاذب خود را از دست دادهاند.
این ماجرا، تراژدی پرهزینهای برای شهروندان و تجارتی پرسود برای بازار زیبایی است. صورت انسانها عملا به دفتر نقاشی جراحان تبدیل شده که مدام روی آن طرحی میکشند و سپس پاک میکنند. یک روز میلیونها تومان هزینه میشود تا چهره از حالت طبیعی خارج شود و مدتی بعد، مبالغی سنگینتر پرداخت میشود تا با تحمل درد و عوارض، همان چهره به تنظیمات کارخانه برگردد. تفاوت خطرناک مد امروز با گذشته در این است که پیشتر، تغییرات در لباس و رنگ مو خلاصه میشد که اصلاحش آسان بود؛ اما حالا مد به بافت زنده بدن و آناتومی صورت نفوذ کرده است. قربانیان این مدهای زودگذر، حالا با پوستهایی که قوام خود را از دست دادهاند و جیبهایی که برای خریدن و پسدادن زیبایی خالی شده، در پی یافتن چهره گمشده خود هستند. کاش پیش از هر تزریقی به یاد بیاوریم که لبخند واقعی روی صورتی که هویت دارد، بسیار دلنشینتر از لبخندی است که روی نقابی عاریهای و موقت نقش بسته است.