• شنبه 22 آذر 1404
  • السَّبْت 22 جمادی الثانی 1447
  • 2025 Dec 13
شنبه 22 آذر 1404
کد مطلب : 268834
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/1rGX0
+
-

نبضم با لبخند مردم می‌زند

نگاه
نبضم با لبخند مردم می‌زند

محمدرضا طالقانی در لابه‌لای گفت‌وگو با مسعود فروتن در برنامه تلویزیونی همشهری حرف‌های جالبی درباره دست‌به‌خیر‌بودن اهالی محله درخونگاه می‌زند و تاکید دارد  این محله نیازمندی ندارد و اهالی خودشان به هم‌محله‌ای‌هایشان کمک می‌کنند. قهرمان کشتی درباره مرام علی‌گویان بچه‌محل‌های درخونگاه می‌گوید: «هنوز در این محله چند خیریه موثر داریم که دستگیر هستند. حتی در محله نانوایی هست که ژتون می‌دهد تا بعضی‌ها بتوانند  نان مجانی بگیرند؛ مثل 50سال پیش. الگوی من مولاعلی (ع) است و من این درس را یاد گرفته‌ام. آن سال‌هایی که آنجا ساکن بودیم، رفاقت‌ها طوری بود که بچه‌های محل برای هم جان می‌دادند؛ از مالشان می‌گذشتند که رفیقشان زمین نخورد. هنوز هم بچه‌ها، جوان‌ها، همان‌هایی که پدر و مادرشان در آن محل بزرگ شده‌اند، این خصلت را دارند، چون آن رفاقت‌ها هنوز تمام نشده. آدم‌ها همان آدم‌های قدیمند؛ بچه‌هایشان هم بعضاً گرایش پیدا کرده‌اند به این رسم و راه. الان عضو ۱۷ یتیم‌خانه، خیریه‌ و‌... هستم. آرامش دارم و در کنار مردم‌بودن حالم را خوب می‌کند. لبخند و ناراحتی مردم برایم مهم است.  نبضم با  لبخند مردم می‌زند؛ مردمی که من عاشقانه به آنها ارادت می‌ورزم. من هر 2هفته یک‌بار دلتنگ می‌شوم و سر از درخونگاه درمی‌آورم. از بازارچه شاپور می‌روم به سمت خانه‌مان؛ گذر معیر، گذر مستوفی، دمِ تکیه دباغ‌خانه. به دیوارها  نگاه می‌کنم که خدای نکرده رفیق‌هایم فوت نکرده باشند. رفقای قدیمی را که می‌بینم،  حالم خوب می‌شود.باور می‌کنید تا 2هفته پر از انرژی می‌شوم چون لذتِ اصلِ انسان همان‌جاست. من آنجا کیف می‌کنم؛ هنوز بوی آنجا تازه‌ام می‌کند. آن جوی آبی که می‌آمد، من می‌بستمش و در آن با رفقایم شنا می‌کردم. خوشحالم که حداقل آن زمان را دیدیم؛ زمان آدم‌های بزرگ و داش‌مشدی و اصل‌ونسب‌دار، آدم‌های استخوان‌دار، آدم‌هایی که نماز شب می‌خواندند، صدایشان را می‌شنیدی.»

این خبر را به اشتراک بگذارید