• سه شنبه 22 مهر 1404
  • الثُّلاثَاء 21 ربیع الثانی 1447
  • 2025 Oct 14
سه شنبه 22 مهر 1404
کد مطلب : 265020
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/JqyOP
+
-

حق سکوت در وسایل نقلیه عمومی و البته جاهای دیگر

روزمره‌نویسی‌ها
حق سکوت در وسایل نقلیه عمومی و البته جاهای دیگر

عیسی محمدی  | روزنامه‌نگار

برخی از حق‌ها هستند که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند. مثل؟ مثل حق سکوت و حق آرامش داشتن. مثلا شما توی مترو نشسته‌اید یا توی بی‌آر‌تی، یک دفعه بغل‌دستی‌تان یا هر نفری دیگر شروع می‌کند به تماشای کلیپی با صدای بلند. البته او این کلیپ را دوست دارد و اگر دوست نمی‌داشت که تماشایش نمی‌کرد. لابد می‌پسندد که آن را با صدای بلند هم گوش می‌کند. اما نکته اینجاست که این، علائق و خواسته‌های اوست، نه علاقه و خواسته من. من شاید دوست داشته باشم در فضایی آرام و بدون سر و صدا کمی به‌خودم، برنامه‌ها و آینده فکر کنم یا اصلا به چیزی فکر نکنم. این حق را که دارم، ندارم؟ اما این حق به راحتی زیر سؤال می‌رود.بعضی‌های دیگر هم هستند که با بلند صحبت کردن این حق را زیر سؤال می‌برند. چند دوست و آشنا هستند و درباره موضوعی صحبت می‌کنند با صدای بلند. لابد این موضوع را دوست ‌دارند اما آیا دیگران هم دوستش دارند؟ دیگران چه گناهی کرده‌اند که باید در جریان دوست داشتن و حتی مراودات خصوصی عده‌ای قرار بگیرند؟ گاهی توی وسایل نقلیه عمومی نشسته‌ایم و می‌بینیم که یک نفر دارد با صدای بلند با نفری که در آن سوی موبایل است دعوا می‌کند. در ابتدای امر هم تصور می‌کنیم که یک دعوای واقعی اتفاق افتاده است؛ اما بعدش می‌بینیم نه، قصه یک دعوای مجازی است که ما باید در جریانش قرار بگیریم.
شاید بگویید که اتوبوس، مترو، تاکسی و... که جای سکوت نیست، بالاخره صدای خود وسیله نقلیه و گاز دادن آن و صدای دیگر وسایل نقلیه که در خیابان هستند و دیگر صداهای موجود در خیابان خواهد آمد. بله، قطعا حرف شما درست است. پس اجازه بدهید این‌جا صداهای موجود در اطرافمان را 2 بخش کنیم:
صداهایی که ناگزیر از آنها هستیم و نمی‌شود کاری‌اش کرد. می‌شود به ماشین‌ها گفت که حرکت نکنید چون من سکوت می‌خواهم؟ اما صداهایی اختیاری و ارادی است و می‌تواند کنترل شود یا وجود نداشته باشد، مثل همین کلیپ‌هایی که با صدای بلند گوش می‌کنند و گپ‌های دوستانه و حرافی‌های موبایلی و امثالهم. پس دست‌کم ما درباره بخش دوم می‌توانیم حق سکوت داشته باشیم. واقعا ما چرا باید در جریان صحبت‌ها، صداها و علائق دیگران قرار بگیریم؟ طرف فکر می‌کند آدم طنازی است، جوری با صدای بلند جوک می‌گوید که بیا و ببین! دیگران چه گناهی دارند؟ چرا این فرد یا افراد فکر می‌کنند اینقدر مهم هستند که دیگران باید در جریان صداها و علائق‌شان قرار بگیرند؟ به‌نظرم، همانطور که در آپارتمان‌ها قواعدی حکمفرماست و از ساعتی به بعد کسی حق سر و صدا ندارد، باید در وسایل نقلیه عمومی نیز چنین رفتاری تبدیل به قانون یا دست‌کم هنجاری اجتماعی شود؛ هنجاری که همه روی آن اتفاق نظر داشته باشند که واقعا حق ندارند گوش و مغز دیگران را با صداهای‌شان مورد تعرض قرار دهند. شاید دیتایی که دارند استفاده می‌کنند برای خودشان خیلی جذاب باشد، اما برای دیگران از کاغذ مچاله ته جیب‌شان هم کم‌ارزش‌تر است و فقط باعث اعصاب‌خردی‌شان می‌شود. پس بیایید این حق را به رسمیت بشناسیم.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید