
گفت و گو با برادر شهید احسان پرویزی
داماد شهر، داماد وطن شد

مهسا حاجیان؛ روزنامهنگار
همین هفته پیش بود که مادر شیرپسرش را به خاک سپرد. پسری که هم مادر و هم تمام اطرافیان در جنب و جوش برگزاری مراسم عروسیاش بودند، اما اسرائیل غاصب احسان پرویزی را از مادر گرفت.
این روزها نه مادر حال خوبی دارد و نه پدر؛ جگرشان از پر كشيدن احسان سوخته است. برادر بزرگ شهید با ما همکلام می شود برای گفتن از برادر شهیدش: «سال 76 بود که خدا احسان را به خانواده ما داد؛ پسر وسطی خانواده بود و عزیزدردانه پدر و مادر. در همین شهر به مدرسه رفت و تحصیلاتش را تا مقطع دبیرستان در سنقر ادامه داد. سپس سال 97 در دانشکده افسری امام علی(ع) پذیرفته و وارد ارتش جمهوری اسلامی ایران شد.»
درآرزوی شهادت بود
برادر از آرزوی همیشگی احسان می گوید: «احسان پسری دلسوز، با غیرت و خانوادهدوست بود. او آرزو داشت که در راه خدا و وطن به شهادت برسد و شهادت زمزمه همیشگیاش بود. هر بار که به مأموریت میرفت به ما میگفت ممکن است شهید بشوم و برنگردم، برای همین با ما خداحافظی نمیکرد. در آخر هم خیلی زود و در جوانی به آرزویش رسید و در 25 خرداد 1404 در منطقه مرزی قصرشیرین و سرپلذهاب در سمت خلبانی پهپاد به فیض شهادت نائل آمد.»
درخواست خانواده شهید از مردم
خانواده شهيد پرويزي از مردم میخواهند که با اتحاد و همدلی کمک کنند تا اسرائیل و آمریکا و متحدان آنان که تمامیت ارضی ما را تهدید میکنند شکست بخورند و جهان از شر این غده سرطانی(اسرائیل) خلاص شود.