
حکایت کربلایی صادق و قالیچههای حسینیه

موضوع:حسینیه قدیمی مسلمیه
موقعیت: خیابان شهید فروزش
هیئت مسلمیه محله امیریه، بعد از هیئتهای بنیفاطمه و فاطمیون، از قدیمیترین هیئتهای تهران است؛ هیئتی که از سال ۱۳۱۶ پا گرفت و بعدها حسینیهای به همین نام در زمین وقفی حاجعباس غیاثی و با حمایت اهالی محل ساخته شد. حاجمحمدتقی قدسمحمدی تولیت حسینیه مسلمیه را برعهده دارد. این وظیفه از پدرش به او رسیده؛ از وقتی 3 - 4 ساله بود بیشتر وقتش را همراه پدر درهمین حسینیه گذرانده است. قبل از اینکه بنای فعلی حسینیه ساخته شود، اینجا یکی از مکانهای استقرار هیئت بود؛ هیئتی سیار که تا سال ۱۳۴۲ در خانههای اهالی امیریه پا میگرفت. حاج محمدتقی میگوید: «فعالیتهای هیئت تنها مختص به ایام محرم نبود. قرار شبهای جمعه هیئتیها و جلسات قرآنی از همان سال ۱۳۱۶ تا به امروز همچنان پابرجاست.روزگاری که هیئت سیار بود مردی طبقکش هیئت بود و وسایل موردنیاز هیئت را از خانهای به خانه دیگر میبرد. اهالی محل بعد از اینکه سالها هیئت مسلمیه را بهصورت سیار و خانه به خانه سرپا نگه داشتند تصمیم گرفتند یک حسینیه بسازند. کلنگ ساخت آنهم بهدست آیتالله تنکابنی، امام جماعت مسجد قندی به زمین زده شد و ۳ سال طول کشید تا حسینیه بهدست معمارانی به نام محمد علینیا، حاج علی محمدیمطهری، مرحوم حاج محمد و حاجاکبر عاقلنژاد که در محله امیریه زندگی میکردند، ساخته شود.حسینیه هنوز کامل نشده بود. نه در داشت و نه پنجره. ماه رمضان بود. بانیان هیئت تصمیم گرفتند سفره افطاری ۳۰ شب رمضان را در حسینیه پهن کنند.حسینیه فرش نداشت. هرکسی از خانهاش یک قالیچه آورد. نه میتوانستند قالیچهها را در حسینیه بیدر و پنجره رها کنند و نه میتوانستند ۳۰ شب به دوش بگیرند و به خانه ببرند. پدرم مرحوم کربلایی صادق گفت: تخته فرشها را رویهم بگذارید و من ۳۰ شب روی آنها میخوابم تا مال مردم در امنیت باشد. من کودک بودم، یادم میآید هر شب سحر مادرم چادر سر میکرد و دست من را میگرفت و سحری پدرم را به حسینیه میبرد و با هم در حسینیه بیدر و پنجره سحری میخوردیم.»