6 توصیه برای سند مسکو
مهدی خورسند؛ کارشناس مسائل بینالملل
سفر رئیسجمهور کشورمان به مسکو روز گذشته انجام شد که طی آن علاوه بر دیدار و رایزنی پزشکیان با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور و دیگر مقامات عالی روسیه، معاهده جامع همکاریهای راهبردی 2کشور نیز به امضا رسید. کاظم جلالی، سفیر کشورمان در روسیه در شرایطی این خبر را اعلام کرد که سخنگوی وزارت امور خارجه تأکید کرده بود بخشهای اصلی این موافقتنامه شامل همکاریهای اقتصادی، تجاری، انرژی، محیطزیست و مسائل دفاعی و امنیتی است و روند تدوین این موافقتنامه به سالها قبل و به اواخر دهه۱۳۹۰ بازمیگردد و مذاکرات آن در دولتهای مختلف ادامه داشته است.
اما بهنظر میرسد ابعاد ویژهتری در این سند همکاری بلندمدت دیده شده است؛ جایی که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه آبانماه امسال در گفتوگویی اذعان کرده بود: «معاهدهای که روسیه و ایران قصد دارند بهزودی امضا کنند، شامل همکاریهای دفاعی نزدیکتر نیز میشود.» تهران در طول سالهای گذشته به سمت روابط راهبردی و بلندمدت با کشورهای خارجی حرکت مشخصی نداشته است. این اتفاق در حالی رخ داده که تهران با پکن سند جامع همکاریهای راهبردی که از آن به سند توافق 25ساله ایران و چین یاد میشود و یا برجام را ایران با 1+5 امضا کرد اما پس از این اتفاقات پرسروصدا، تهران نه راهبرد مشخصی با چین داشت و نه با غرب. اما برعکس این دو، تهران بهنظر میرسد در داشتن راهبرد با روسیه تقریبا تکلیف را مشخص کرده و به سمت همکاریهای نظامی و تسلیحات متعارف نظامی حرکت کرده است. این تبادلات تسلیحات متعارف نظامی و سامانههای پدافندی که پیش از آغاز جنگ اوکراین هم آغاز شده، نشان از آن دارد که تهران و مسکو به یک نقطه مشترک همکاری راهبردی رسیدهاند.
در این شرایط نگارنده چند توصیه به تیم سیاستخارجی دولت چهاردهم جهت کسب سوغاتیهای بزرگتر از مسکو برای ایران اسلامی دارد:
1-ایران هنوز تعیینکننده معادلات غربآسیاست؛ این موضوع باید به روسها تفهیم شود که این ایران بوده که بهعنوان آخرین سنگر امنیتساز در منطقه پرآشوب غربآسیا و با هزینهکرد بسیار، کالای گرانسنگ «امنیت» را تولید کرده و به رایگان در اختیار غرب و شرق عالم قرار داده و حالا باید دستاورد فروش این کالای ارزشمند را مردم ایران در این توافقات و سندها ببینند.
2- دیوانسالاری دستوپاگیر ایجاد نکند؛ عمیقا اعتقاد دارم سیاست خارجی عرصه تعارف و رودربایستی نیست. نشود که امضای این سند زمینه تعارفات در مقابل منافع ملی کشورمان را ایجاد کند. روسیه یا هر کشور دیگری در نظام بینالملل بهدنبال منافع خود است و گاهی امضای چنین سندهایی هم از اقدامات خصمانه متقابل جلوگیری نمیکند، بنابراین تکلیف در روز اول برای افکار عمومی باید مشخص شود.
3- تکلیف مطالبات تسلیحات ایران از روسیه مشخص شود؛ افکار عمومی هنوز درباره تحویل یا عدمتحویل سوخو-35های سؤالات عدیدهای دارد و این امید وجود دارد که رئیسجمهور کشورمان پس از امضای این سند پاسخ این سؤال را نیز به مردم بدهد.
4- بنای همکاری بر اعتماد نباشد؛ همانطور که گفته شد همه کشورها در نظام بینالملل بهدنبال تامین منافع خودشان هستند و امضای سندهای بلندمدت باید با ذائقه و منافع جمهوری اسلامی ایران و ملت آزاده کشور تطبیق داده شود که تعهدی فراتر از تامین منافع کشور و ملت داده نشود.
5- سیستم مالی شفاف و قابل اجرایی تعیین شود؛ ایران و روسیه سنگینترین تحریمهای مالی و تجاری را دارند، پس در ورای این سند باید تکلیف روابط تجاری و مالی 2کشور مشخص و سریعتر اجرایی شود.
6- سهم کریدور ترانزیت بار و گاز ایران تثبیت شود؛ یکی از اساسیترین نکاتی که بهنظر نگارنده در این سفر باید مشخص شود، نقش و جایگاه روسیه در تکمیل کریدور شمال-جنوب در قطعه رشت-آستاراست. اخباری از عدمتمایل روسیه به سرمایهگذاری در این مسیر به گوش میرسد که اگر اینطور است، سریعتر این موضوع از طریق دیگری دنبال شود و معطل روسیه نمانیم. از سوی دیگر، ایران در این سند بخشی از ترانزیت گاز روسیه را نیز برعهده بگیرد و همه منافع ترانزیت گاز روسیه به رقیب منطقهای ما یعنی ترکیه نرسد.
با وجود همه توصیههای صورتگرفته، امضای این سند با کشور بزرگی چون روسیه که دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل است و عضو نهادهایی چون بریکس، سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا نیز هست، میتواند در داشتن شریک بلندمدتی که اقتصاد بزرگتری از ایران دارد، مفید فایده باشد.