• پنج شنبه 22 آذر 1403
  • الْخَمِيس 10 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 12
چهار شنبه 21 آذر 1403
کد مطلب : 242935
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/2RYE1
+
-

خاطرات کشاورز 122 ساله

عبدالله خدایی، مسن‌ترین کشاورز ایران متولد 1281و اهل کردستان است

گزارش
خاطرات کشاورز 122 ساله

محمود مولایی-روزنامه‌نگار

همه‌‌ چیز از اجرای ششمین سرشماری عمومی کشاورزی در کردستان شروع شد؛ هنگامی که کارشناس مرکز آمار ایران به روستای «کانی سیف» از توابع شهرستان بانه نزد پیرمردی رسید که متولد 1281است، «عبداله خدایی» مسن‌ترین کشاورز استان که حالا 122ساله است و آنطور که تصاویر منتشر شده از او نشان می‌دهد همچنان مشغول ‌کار است.‌

کشاورزی، سبک زندگی است
عبدالله خدایی که در طول عمر خود شاهد تحولات بسیاری در عرصه کشاورزی بوده است، همچنان با همان شور و اشتیاق اولیه به‌کار خود ادامه می‌دهد. او که به‌عنوان یک الگو برای کشاورزان جوان شناخته می‌شود، معتقد است کشاورزی نه‌تنها یک شغل بلکه یک سبک زندگی است. خدایی به همشهری می‌گوید: «122ساله هستم. اجداد من کشاورز بودند و من هم کشاورزی را از پدرم یاد گرفتم. سنی نداشتم که در روستای کانی سیف مشغول ‌کار شدم. فکر کنم 10- 12ساله بودم. هنوز هم کار و در زمین کشاورزی گندم، جو، گردو و انگور برداشت می‌کنم.» ‌

سواد ندارم، درس نخواندم
عبدالله، 122سال پیش در همین روستا به دنیا آمده و هیچ وقت روستا را ترک نکرده است. پدرش هم متولد کانی سیف است و می‌گوید: «به جرأت می‌گویم که این روستا قدمت زیادی دارد.» او سواد ندارد و دلیل آن را به شرایط روستای کانی سیف نسبت می‌دهد: «روستای ما هیچ وقت مدرسه نداشت و به همین دلیل، من هم هیچ وقت نتوانستم درس بخوانم. الان 5-4 سالی است که در روستا مدرسه ساخته‌اند و خوشبختانه بچه‌های روستا می‌توانند همین جا به مدرسه بروند و باسواد شوند.»

تاریخ شفاهی، از قاجار تا امروز
عبدالله خدایی گویی تاریخ شفاهی ایران است. او که در دوران قاجار و 3سال پیش از انقلاب مشروطه به دنیا آمد، طی دهه‌ها تجربه‌های بسیاری را از سر گذرانده و البته بعضی را هم مانند جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 1320 اصلا متوجه نشده است. خودش می‌گوید: «در زمان اشغال ایران توسط متفقین من خیلی از روستا بیرون نیامدم و خیلی متوجه نشدم که قحطی شده است. البته در زمان جنگ ایران و عراق، دشمن خانه‌های ما را خراب کرد و آواره شدیم. یادم هست به شهرستان سقز و بوکان رفتیم و آواره بودیم. دوران سختی بود.» ‌

خانواده کشاورز خدایی
عبدالله خدایی با همسر 85ساله‌اش زندگی می‌کند. یکی از فرزندان خود را از دست داده است و توضیح می‌دهد: «4پسر داشتم و یک دختر که پسر بزرگ‌ترم شهید شد. الان علاوه بر فرزندانم، نوه و نتیجه هم دارم. خانواده پرجمعیتی هستیم و از اینکه دور و برم شلوغ است، خوشحال هستم.»
او همچنین اضافه می‌کند: «در گذشته دامداری هم می‌کردیم، اما الان سال‌هاست فقط از راه کشاورزی زندگی خود را می‌گذرانیم. باغ گردو و انگور هم داریم ولی به‌دلیل کمبود‌ آب دیگر نمی‌توانیم مانند گذشته به باغ رسیدگی کنیم.»‌



 

این خبر را به اشتراک بگذارید