جسدهایی کهبهدانشگاه میروند
گزارشی درباره اهدای جسد برای امور آموزشی به دانشکدههای پزشکی
رابعه تیموری- روزنامه نگار
4سال قبل چنین روزی را پیشبینی کرده بود و حالا وقتش رسیده است. بوی تند فرمالین جسدش در اتاق تشریح پراکنده شده و نمناکی کاور روی جسد هم کرختی و خشکی آن را کم نکرده است. با آنکه چند ماهی از فوتش گذشته و در این مدت در حوضچه سردخانه سالن تشریح بوده، اما حالا قرارگرفتن جسدش روی میز فلزی تشریح، شاگردانش را غصهدار کرده است. استاد مهربان عمری در همین اتاق به آموزش دانشجویانش مشغول بوده و با تشریح اعضای مختلف جسدهایی که به دانشگاه اهدا شده، شاگردانش را برای پوشیدن روپوش پزشکی و درمان بیماران آماده کرده است. 4سال پیش از فوتش هم جسدش را برای آموزش دانشجویان اهدا کرده تا تن خاکی بیجان او، رسالتش برای پرورش نوپزشکانی ماهر و کارآمد را به آخر برساند. او یکی از دهها انسان مهربانی است که جسد آنها پس از فوتشان به مراکز دانشگاهی بخشیده میشود.
آخرین درس استاد
جسد استاد را با احتیاط از حوضچه فیکس بیرون میآورند و توی کاوری نمدار میپیچند. با باز شدن در حوضچه جعبهمانند استیل، بوی فرمالین از فضای خنک سردخانه نقلی به هوای راهرو میلغزد. برای فاسدنشدن جسد، مخلوطی از فرمالین، گلیسیرین، اتانول و فنل منجمد را در عروق جسد تزریق کردهاند و بعد از گذشت 6ماه از مرگ استاد، جسدش سالم باقی مانده است. وقتی جسد استاد وارد سالن تشریح میشود، ترس گنگی که از روبهروشدن با یک جنازه در چشمهای دانشجویان نشسته، به اشک تبدیل میشود و همهمه سالن جای خود را به صدای صلواتهایی میدهد که برای شادی روح استاد میفرستند. دانشجویانی که در سالن تشریح حضور دارند و قرار است امروز دوره آناتومی و علوم مرتبط با تشریح بدن را شروع کنند، نودانشجو هستند و در زمان حیات استاد شاگرد او نبودهاند، اما از دانشجویان قدیمیتر تعریف و تمجیدهای بسیاری از ویژگیهای اخلاقی استاد شنیدهاند و خوب میدانند این مرحوم نازنین در حق آنها چه مهربانی بزرگی کرده است.
یک جسد برای آموزش 25دانشجو
جسد را روی میز تشریح قرار میدهند و مهتابیهای باریک معلق از سقف روشن میشوند تا دانشجویان مراحل تشریح را بهتر ببینند. امروز باید آناتومی پا را بشناسند و پارچه نمدار و نایلون روی یکی از پاهای جسد را کنار میزنند تا این عضو را بشکافند و بدانند زیر لایه پوست پا چه خبر است. 25دانشجوی کلاس باید با همین یک جسد موجود مراحل تشریح را بیاموزند، اما دانشجویانی که نتوانستهاند دور میز بایستند هرقدر از لابهلای سر و شانههای همکلاسیهایشان سرک میکشند، نمیتوانند رگ و پی شکافته زیر پنس و چاقوی تشریح را ببینند و مجبورند به دیدن تصاویر آنها در تلویزیونهای مداربسته سالن قناعت کنند. پیش از آنکه وقت کلاس به پایان برسد، قسمتهای شکافتهشده جسد را بخیه میزنند تا جسد را به سردخانه منتقل کنند. پیکر بیجان استاد برای گذراندن دوره آناتومی دانشجویانی که در 2،3 سال اخیر وارد دانشکده پزشکی میشوند، کفایت میکند و میتواند حدود 3 تا 5سال در دانشگاه و در کنار دانشجویان بماند.
حوضچهای که خالی میماند
جسد استاد دیگر نباید در حوضچه فیکس بماند و این جعبه استیل تا وقتی جسد اهدایی بعدی برسد، خالی میماند. پیش از استاد، یکی از همکاران او بار آموزش بیصدا و خاموش دانشجویان را به دوش میکشید و درحالیکه 7سال از فوتش گذشته بود، پیکرش برای آموزش در اتاق تشریح استفاده میشد، اما از آنجا که جسدش بهدلیل بریدهشدن و خردشدن متعدد برای آموزش دیگر قابل استفاده نبود، بهتازگی به پزشکی قانونی تحویل داده شده تا با نظارت خانوادهاش به خاک سپرده شود. تعداد قابلتوجهی از اهداکنندگان جسد به دانشکده پزشکی را استادان این فن تشکیل میدهند و شماری از اولیای دانشجویان، معلمان و پزشکان هم در زمان حیاتشان وصیت کردهاند که جسد آنها به دانشکده پزشکی اهدا شود. در سالهای اخیر که تأمین جسد برای آموزش غالبا از طریق اهدا انجام میشود، اکثریت قریب به اتفاق کسانی که میت آنها برای فعالیتهای علمی وقف میشوند، تحصیلات دانشگاهی دارند.