ماهیگیری دشمن از پرونده قتل یک پزشک
مجید ابهری؛ جامعهشناس و رفتارشناس
درباره قتل یک پزشک در یاسوج و حاشیههای آن باید گفت پرخاشگری فرایندی است که ریشه اصلی آن را باید در خشم و ضعف کنترل رفتار جستوجو کرد. هیجانهای رفتاری اگر بهطور درست و منطقی مدیریت نشوند، موجب بروز عوارض و آسیبهایی مانند ضرب و جرح و قتل میشوند.
از نظر رفتارشناسی، 2گروه از عوامل درونی و بیرونی موجب بروز خشم و رفتارهای غیرمنطقی برخی از افراد میشود که گروه اول علل بیرونی، یعنی مشکلات اقتصادی، تنشهای محیطی، نافرمانیهای اجتماعی، آلودگی هوا و... هستند.
متأسفانه با ورود بدون آموزش افراد به فضای مجازی و حرکت تأخیری برخی رسانههای داخلی شاهدیم که گاهی علاوه بر آسیبهای روانی، فرهنگی و اجتماعی خشم و پرخاشگری، عوارض دیگری نظیر تضاد بین قومیتها هم ایجاد میشود. در واقع باید گفت که چنین مسائلی درصورتی رخ میدهد که به نکات بالا توجه نشود. در چنین شرایطی شاهدیم که بعضی فرصتطلبان دست به بزرگنمایی در اختلافهای قومیتی میزنند و زشتنمایی رفتاری آنها موجب بروز آسیبها و مصیبتهای بیشتر میشود.
از نظر رفتارشناسی و آسیبشناسی اجتماعی، مطرح کردن اختلافات قومیتی و بزرگنمایی آنها از طریق معاندان و کسانی که قصد آشفتهسازی اجتماعی دارند اجرا میشود و گاهی ادامه این عوارض ممکن است به آسیبهای بیشتری منجر شود. برای مثال، برخی کاربران فضای مجازی در ماجرای قتل یک پزشک زحمتکش در یاسوج به جای کالبدشکافی حادثه و بیان علل رفتاری و فرهنگی آن، تلاش کردند این مسئله را به اختلافات قومیتی متصل کنند و نگذارند آتش خشم و پرخاشگری فروبنشیند. نباید این پرونده را به رفتارهای قومیتی گره زد.
اصلیترین خطرات رفتاری برای این گونه واکنشها ادامه اختلافهای جغرافیایی و محلی و تداوم تسویهحسابهای قبیلهای و روستایی خواهد بود. رسانهها باید با استفاده از معتمدان محلی، صاحبنظران و کارشناسان به تجزیه و تحلیل حادثه بپردازند و ضمن بیان علل و دلایل بروز این گونه حوادث تلخ، شیوههای مدیریت رفتاری در آرامسازی فضای جامعه و آموزش مدیریت کنترل هیجانهای رفتاری را پیگیری کنند و اجازه ندهند که با تکرار مجدد اینگونه حوادث و یا ادامه اختلافها خانوادهها سوگوار شوند.