باید ریشههای فساد را خشکاند
حسین باهر/ آسیبشناس اجتماعی
وقوع فساد اقتصادی عمدتا ریشه در فساد فرهنگی، اجتماعی و اداری دارد. وقتی در کشوری حساب و کتابها روشن و شفاف نباشد، فساد میتواند در آن لانه کند. پس در درجه اول میتوان ریشه شکلگیری فساد در هر جامعهای را در فقدان حساب و کتاب و عدمشفافیت دانست. مسئله دیگر مقدمشدن رابطه بر ضابطه است. به این معنا که مفسدان با تکیه بر پشتگرمیای که از طریق رابطه به آن دست یافتهاند، اطمینان حاصل میکنند که میتوانند بهراحتی تخلف کنند. البته نکته نگرانکنندهای که در این بین بهوجود میآید، این است که وقتی بخشی از جامعه درگیر فساد میشود، افراد دیگری هم در طبقات اجتماعی به این موضوع گرایش پیدا میکنند و به همین دلیل مبارزه با فساد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
در مسئله ریشهکنی فساد بهطور کلی قوای سهگانه میتوانند با عملکرد مثبت و برنامههای دقیق تأثیرگذار باشند. «اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی / بر آورند غلامان او درخت از بیخ» تأثیر عملکرد در «بالادست» بر مردم بهصورت مستقیم بروز پیدا میکند. فسادی که ما در موردش حرف میزنیم، فسادهای کلان است؛ بهعنوان مثال، یک کارمند باجهدار بانک نمیتواند مبلغ قابلتوجهی را سرقت کند اما رئیس بانک و بالادستیهای بانک اگر اقدام به مفسده کنند، میتوانند مبالغ هنگفتی از اموال مردم را به یغما ببرند. پس باید واقعبینانه به این موضوع نگریست. ابتدا این موضوع را بپذیریم که فسادهای بزرگ و آسیبزا از سوی افرادی میتواند سر بزند که با جایگزینی رابطه بهجای ضابطه فربه شدهاند. با مدیریت قاطع و شایستهمحور میتوان ریشه فساد را خشکاند. نمونههای بسیاری در طول تاریخ ایران و اسلام داریم که کسی جرأت نداشت دیناری از حق و حقوق مردم را به یغما ببرد. در زمان خلافت حضرت علی(ع) حتی عقیل برادر آن حضرت هم نمیتوانست از بیتالمال وام بگیرد. نظارت عالیه بر عملکرد مسئولان و استنتاق متعاقب در هنگام کسور و کاستیها لرزه به اندام خاطیان میاندازد و باعث میشود مفسدان بیگدار به آب نزنند.
به اعتقاد من مجازات مفسدان بهتنهایی کافی نیست و نمیتواند مشکلات جامعه و ابهامات مردم را حل کند بلکه باید پشت پردههای شکلگیری فساد هم برای مردم شفاف شود. کسانی که چراغ سبز به مفسدان نشان دادهاند ضرورت دارد در موردشان افشاگری شود. با اینگونه اقدامات میتوان هم ریشه مفاسد موجود را خشکاند و هم میل و گرایش به فساد در جامعه را از بین برد. زنگ خطر تبعات فساد برای جامعه ما به صدا درآمده است. در قرآن فساد در جامعه به درخت تشبیه شده که وقتی ریشه آن دچار میشود شاخهها، برگها و تنه اصلی آن را دربرمیگیرد. در جامعه اگر مجرمان بزرگ اقتصادی به سزای عملشان نرسند، رفته رفته مردم در تنگنای فقر و تنگدستی گرفتار میشوند. در نتیجه در طبقات پایینتر نیز میل به فساد ایجاد میشود. هر کسی بهنحوی سعی میکند به اموالش بیفزاید. برخی با گرانفروشی، عدهای با احتکار و برخی نیز با انواع و اقسام قاچاق و... پس باید مبارزه با فساد یکی از اصلیترین اولویتهای کشور در شرایط کنونی باشد.